اگر اهل کتاب و کتابخوانی باشید، به خوبی فرق بین کسانی که کتاب میخوانند و دیگران را میدانید. این فرق تا جایی مشهود است که آرزو میکردید کاش همه میتوانستند آثار کافکا، آلبر کامو، سلینجر و… را بخوانند. اما اگر قدرت و توانایی این را ندارید که همهی مردم را کتابخوان کنید، میتوانید بچههایتان را کتابخوان بار بیاورید. اگرچه انتخاب و خواندن کتاب برای کودکان خردسال یا به عبارتی «کلاس اولیها» خیلی سخت است. اینکه چه کتابی تهیه کنید که واقعا تاثیر خوبی داشته باشد و بتواند انگیزهی کتابخوانی را در او تقویت کند، به اطلاعات قبلی نیاز دارد. ما در این مقاله شما را با پنج کتاب مخصوص کلاس اولیها آشنا میکنیم که برای تقویت انگیزهی کتابخوانی محتوای فوقالعادهای دارند و نکات آموزشی خیلی خوبی در آنها گنجانده شده است.
کتاب اول: موش کتابخانه
اگر از آن دسته پدرها و مادرهایی هستید که از موش میترسند و به محض دیدن آن جیغ میکشید، پس کودکتان هم به تبعیت از شما، همین کار را خواهد کرد. کتاب «موش کتابخانه»، نوشتهی دنیل کرک، در مرحلهی اول سعی میکند «بیگانه هراسی» را نهی کند. در این کتاب، موش کوچکی وجود دارد که در کتابخانهی یک مهدکودک زندگی میکند و شبها و زمانی که بچهها نیستند، به خواندن کتابهای مختلف میپردازد. این کار تا جایی پیش میرود که او بمبی از اطلاعات شده و تصمیم میگیرد، کتاب بنویسد. همین که یک موش، در اولین فرصت شروع به کتاب خواندن میکند، به مخاطب خردسالش یاد میدهد که برخلاف آن موش، فرصت زیادی برای کتابخواندن دارد. پس نیازی نیست که یواشکی و دور از چشم بقیه مشغول کتاب خواندن شود. علاوه بر این، کتاب به شما یاد میدهد که نویسندگی صرفا مخصوص ارنست همینگوی یا ویلیام شکسپیر نیست. هرکسی میتواند نویسندهی خوبی باشد و از نوشتن لذت ببرد. ولی اولین نکته در نوشتن این است که باید راجع به چیزهایی که میداند بنویسد. پس موش، با نوشتن تعداد زیادی از کتابهای جذاب، بچههای مهد را تشویق به نوشتن میکند. نکتهی جالبی که هنگام خواندن کتاب به آن پی میبریم این است که نام برخی از کتابهای کتابخانه که تصویر آن در پشت موش قرار گرفته، دیده میشود. پس این به خودی خود هم به والدین کتابهای مفید و جذاب دیگری معرفی میکند، هم بچهها را به خواندن آنها تشویق میکند. از کتابهایی که در این داستان کوتاه معرفی شده است، میتوان به قصهی جذاب «مار و مارمولک» اشاره کرد. در آخر داستان، نام کتابهایی که بچههای مهد مینویسند نیز مشخص است. برای مثال، نام یکی از کتابها «باهوشترین سگ» است. این کودک را تشویق به نوشتن راجع به چیزهایی میکند که عاشق آنها است. این به او یادآوری میکند که برای نوشتن، نیازی نیست به آفریقا سفر کند. همین که راجع به حیوان خانگی مورد علاقهاش بنویسد هم میتواند لذت بخش باشد. خواندن این کتاب حتی به کسانی که وظیفهی آموزش بچهها را به عهده دارند، توصیه میشود.
کتاب دوم: حلزونی که پرواز نکرد
این کتاب به نویسندگی داریوش صادقی و تصویرگری نوشین صفاخو، بیشتر برای بچههای ده تا سیزده ساله است. چون خط به خط آن پر از توصیفات ریز و جزئیات زیاد است که ممکن است یک خردسال را خسته کند. حتی اگر قصد دارید آن را برای کودک خود بخوانید، باید ابتدا خودتان بخوانید و سپس آن را به طور خلاصه برای کودکتان بیان کنید. کتاب راجع به حلزونی است که هیچ کاری جز خوابیدن ندارد و تنها کاری که میکند، تماشای فعالیت بقیه است. او تمام روز، با خستگی به حرکت بقیهی حیوانات و انسانها نگاه میکند و در آخر، با خستگی میخوابد. حتی به خودش به خاطر اینکه یک خانه به دوش است، افتخار میکند. او هر روز، شاهد برگ خوردن کرم ابریشم است و کار او را خستهکننده و طاقتفرسا میپندارد. شاید ابتدا تصور کنید که داستان راجع به نهی تنبلی و ستایش فعالیت و صبر است. اما در واقع، نویسنده از انتخاب حلزون و کرم ابریشم قصد دیگری دارد. او قصد دارد به این نکته اشاره کند که خیلی از افراد، به خاطر حمل کولهباری از عقاید، سنتها و تفکرات پوچ، از آزادی محروم شدهاند. در بخش پایانی کتاب با نوشتهای مواجه میشویم که ما را به یاد داستان «ماهی سیاه کوچولو»، نوشتهی صمد بهرنگی میاندازد:
نقرهای به سمت پایین شاخه در حرکت بود. به پرواز کردن فکر می کرد. چقدر دوست داشت که پرواز کند. خیلی دلش میخواست در آسمان آبی مثل یک پروانه پر بکشد، اما خانهاش روی پشتش سنگینی میکرد.
پس حلزونی که همیشه به خانه به دوش بودن خودش افتخار میکرد، حالا به خاطر حمل آن احساس سنگینی میکند. این درست شبیه داستان ماهی سیاه کوچولویی است که توسط عقاید و تفکرات سایر ماهیها احاطه شده بود. ولی بر خلاف حلزون، توانست به تمام آن عقاید نه بگوید و به سفر در دریای عمیق فکر کند. او حتی اهمیتی نمیداد که در این مسیر کشته شود. با این حال، جدا از اینکه این راجع به یک حلزون است و پیام اصلی و دقیق خود را در بخش پایانی میرساند، میتوانست خلاصهتر نوشته شود و تصویرگری بهتری داشته باشد. از نظر من، وجود یک خرگوش زرد رنگ که چشمان سرخی دارد و به صورت نامتعارفی یک بار پر دارد و یک بار لاک، میتواند برای بچههای خردسال ترسناک باشد. طراحی کاراکترها به گونهای است که انگار با دایرهالمعارف اکوسیستمی، زیست محیطی و … روبهرو هستیم. یا به عبارتی، انگار دیکشنری شناخت حیوانات روبهرویمان قرار دارد و کاهی بودن رنگ کاغذ، این حس را چندبرابر میکند. اما به طور کلی، توصیفات ریز و پیام داستان میتواند برای هر کودک ده تا سیزده ساله، نکات آموزندهی زیادی داشته باشد.
کتاب سوم: قصههایی برای کلاس اولیها
این کتاب، مجموعهای از قصههای مختلف است که به قول انتشارات بنفشه، توسط جمعی از نویسندگان نوشته شده است. داستانهای کوتاهی که در این مجموعه نوشته شده است، هر یک به تنهایی جذابیت خاصی دارد که خردسال، کودک و بزرگسال را با خود همراه میکند. البته برای بزرگسالها جنبهی نوستالژیک دارد و برای بچهها میتواند آموزنده باشد. هدف کلی این مجموعه، هم آموزش بچهها است، هم سرگرم کردن آنها. چون جذابیت هر قصه به طور کلی زیاد است و برعکس داستانهای قبلی، زیاد هم روی نکات آموزشی مانور نمیدهد. اما پیام خود را در بلاهایی که سر کاراکترها میآید، منتقل میکند. برای مثال میتوان به داستان پنکیک پر دردسر یا دختری که با پرندهها حرف میزد اشاره کرد. در پنکیک پر دردسر، ماجرای چند بچه را میخوانیم که میخواهند در غیاب مادرشان پنکیک درست کنند و آنقدر فاجعه بار میآورند که حد ندارد. پس اگر در کودکی، آشپزخانه را به نابودی کشاندهاید، با این داستان همزاد پنداری خواهید کرد. اگر به دنبال جنبهی آموزشی آن میگردید، میتوانید به این فکر کنید که داستان به نوبهی خود، به کودک شما آموزش میدهد که به هیچ وجه تصمیم نگیرد سرخود آشپزی کند. همچنین در داستان «دختری که با پرندهها حرف میزد»، نتیجهی مهربانی کردن با حیوانات را میبینید. اگرچه این داستان با عناصر خیال در هم آمیخته است، ولی به طور کلی، شیوهی صحیح رفتار با حیوانات را به کودکان آموزش میدهد. اما به هر حال، داستانهایی که در این مجموعه نوشته شده، بیش از آنکه جنبهی آموزشی داشته باشد، سرگرم کننده است. پس اگر کودکی دارید که تازه خواندن و نوشتن یاد گرفته، میتوانید خواندن آن را به او پیشنهاد کنید. چون داستانها جذاب، کوتاه و خندهدار هستند و میتوانند کودکتان را حسابی سرحال بیاورند.
کتاب چهارم: کارتهای قصهگویی، مامانم را میخوام
این کتاب که توسط کارول هانت نوشته شده، دقیقا مختص خردسالهایی است که تازه پا به مهد کودک گذاشتهاند و بهانهی مادرشان را میگیرند. داستان راجع به خرگوش کوچولویی است که آرزو دارد مادرش کوچک شود، او را در جیبش بگذارد و با خود به مدرسه ببرد. اما چون این آرزو شدنی نیست، پس در تخیلاتش آن را به واقعیت تبدیل میکند و به زیبایی، از مادرش در مهدکودک نگهداری میکند. توصیف عاشقانهی خرگوش کوچولو از مادرش و محبتی که بین این دو وجود دارد، واقعا جذاب و دوست داشتنی است و میتواند علاقهی دو طرفه بین کودک و مادر را تقویت کند. مزیتی که این کتاب دارد، کارتی بودن آن است. این کتاب به صورت کارتهای رنگی و A4 است و طراحی فوقالعادهای دارد. در هر صفحه، بیش از یک یا دو جمله وجود ندارد که همین میتواند ارتباط بهتری با بچهها برقرار کند. کارتها و طراحیها به گونهای هستند که کودک، به ادامهی داستان یا حدس زدن راجع به آن تشویق شود. در آخر این کتاب، راهنمایی برای والدین و بزرگترها وجود دارد که از نحوهی حرکت کارتها گرفته تا شکل بیان یا به کار انداختن ذهن بچهها در حدس ماجرای داستان را به تصویر میکشد. حتی راهنماییهای ارتباطی و روانشناسی برای والدین در نظر گرفته شده است تا در صورتی که کودکشان مثل خرگوش کوچولوی داستان، دلتنگی میکند و نمیخواهد به مهد برود، مشکل را حل کنند. این قصههای کارتی توسط انتشارات نردبان به چاپ رسیده و به نظر من، وجود آن در هر خانهای که یک کودک خردسال دارد، واجب است.
کتاب پنجم: لبخندهای کشمشی یک خانوده خوشبخت
این کتاب توسط فرهاد حسنزاده نوشته شده است. نویسندهای که هر کودک، نوجوان و بزرگسالی باید با آن آشنا شود تا زندگیاش شیرین گردد! این نویسنده، با قلم خارقالعاده و طنزش هر مخاطبی را با خود همراه میکند و ماجراهای جذابی از زندگی بچهها را به تصویر میکشد. کتاب لبخندهای کشمشی یک خانوادهی خوشبخت، یک مجموعه داستان طنز با لحنی محاورهای است که ماجراهای یک دختر کوچولو با پدر بامزهاش را بیان میکند. فرهاد حسن زاده، چالشهای دوران کودکی هر دختر که میتواند با پدرش داشته باشد را با کمی عنصر اغراق درمیآمیزد و روایتهایی بامزه را بیان میکند. برای مثال، در داستان «کش فقط کش تنبان»، پدر و دختر داستان به فروشگاه میروند تا خرید کنند، جدا از اینکه چالشهای یک کودک در فروشگاه به خوبی به تصویر کشیده شده است، در پایان، به خاطر خرابی دستگاه کارت خوان، پول نقدشان صرفا به خرید یک کش تنبان میرسد و آن همه تلاش و چالش، هیچ و پوچ میشود. البته در طول داستانها، شخصیتها و کاراکتر پردازیها کمی تغییر میکنند و برای مثال در داستان «نیش و نوش» دخترک کمی بزرگتر شده است و چالشهای یک دختر نوجوان را تجربه میکند. هر کس با خواندن این داستانها، پیامی در خصوص سن خودش دریافت میکند. مثلا یک بزرگسال با خواندن داستان نیش و نوش، به این نکته میرسد که نباید با طعنه و نیش و کنایه، کودک آزاری کند. اما یک دختر بچه با خواندن آن کتاب به این نتیجه میرسد که پدر و مادر هرچقدر هم که سرکوفت بزنند، باز هم دل مهربانی دارند و گاهی حتی به کمک نیاز دارند. این ویژگی اصلی داستانهای فرهاد حسن زاده است که هر داستانش میتواند پیامهای مختلفی برای گروههای سنی متفاوت داشته باشد. شما میتوانید این کتاب را برای کودک خردسال خود بخوانید و او را حسابی بخندانید، یا اگر کلاس اولی است و سواد خواندن دارد، کتاب را جلویش بگذارید تا وارد دنیای حسن زاده شود و با کاراکترهای این مجموعهی داستانی، همزاد پنداری کند. جالب اینجاست که با وجود اینکه شخصیت اول داستان یک «دختر» است، به نوعی ترسیم شده که یک پسر هم بتواند آن را بخواند و همزادپنداری کند. همانقدر که «قصههای من و بابام» صرفا برای پسربچهها نیست و دخترها نیز میتوانند از آن لذت ببرند، قصههای این مجموعهی داستانی نیز صرفا برای دخترها نیست.