ادبیات لاتین، به طیف گسترده‎ی آثار نوشته شده به زبان‌های اسپانیایی، پرتغالی و زبان‌های مناطق بومی آمریکایی مرکزی اطلاق می‌شود. این آثار عموما آمیخته با آئین‌های بومی و سرخ‌پوستان آمریکایی، فلسفه، وهم و خیال هستند. در این مطلب مروری کوتاه بر ۵ اثر برجسته‌ی ادبیات لاتین خواهیم داشت.

یک از پنج: صدسال تنهایی

«صدسال تنهایی» بدون شک معروف‌ترین و اثرگذارترین کتاب در ادبیات لاتین است. در قرن بیستم و در آمریکای جنوبی، با الهام از فرهنگ بومی سرخ‌پوسان و آمیختن آن با اصول رئالیسم، مکتبی به وقوع پیوست به نام مکتب «رئالیسم جادویی». «گابریل گارسیا مارکز» از مشهورترین و بزرگترین نویسندگان ادبیات لاتین در این سبک است. مارکز زاده مارس ۱۹۲۷ نویسنده، روزنامه‌نگار، ناشر و فعال سیاسی کلمبیایی بود. او از مشهورترین و تاثیرگذارترین نویسندگان آمریکای لاتین به شمار می‌رود. بسیاری معتقد هستند او در کتاب صدسال تنهایی، سبک رئالیسم جادویی را پایه گذاری کرده است. مارکز در سال ۱۹۸۲ برنده‌ی جایزه‌ی نوبل ادبیات شد.

صدسال تنهایی نوشته‌ی «گابریل گارسیا مارکز» اولین بار در سال ۱۹۶۷ منتشر شد. وقایع رمان در شهری خیالی به نام ماکوندو اتفاق می‌افتند. در این رمان، زندگی شش نسل از خانواده‌ی بوئندیا به تفصیل بیان می‌شود. اولین نسل از این خانواده در دهکده‌ی ماکوندو زندگی می‌کنند. این دهکده، ارتباط تنگاتنگی با وضعیت این خانواده دارد. اوج و فرود این دهکده به لحاظ تاریخی، با موقعیت اعضای خانواده‌ی بوئندیا در ارتباط است. حضور کولی‌ها از همان ابتدا در کتاب بسیار پررنگ است. از همان ابتدا کارهای جادویی آن‌ها باعث به وجود آمدن فضای رئالیسم جادویی بسیار قوی‌ای می‌شود. مسائل سیاسی، آئینی، اجتماعی و شخصی در این کتاب با هم تلفیق می‌شوند. صدسال تنهایی سیری غنی و نفس‌گیر است از سیر زندگی و مرگ و سرگذشت تراژیکمدی بشر.

صدسال تنهایی یکی از مهمترین و عمیق‌ترین کتاب‌های نوشته شده در طول تاریخ است. نمادها و ارجاعات این کتاب بسیار عمیق هستند. کتاب، کتاب سخت‌خوانی است و ممکن است خواندنش برای همه آسان نباشد. کتاب شخصیت‌های زیادی دارد و اسم بیشتر شخصیت‌ها به هم نزدیک است به همین علت بهتر است هنگام خواندن کتاب، اینفوگرافیک کتاب را در کنار خود داشته باشید.

دو از پنج: کیمیاگر

«کیمیاگر» کتابی است نوشته‌ی نویسنده‎ی مشهور برزیلی «پائولو کوئیلو».

کیمیاگر داستان پسر چوپان جوانی به نام سانتیاگو است که تمام زندگی‌اش در گوسفندانش خلاصه می‌شود و زندگی ساده‌ای دارد. او هر شب، یک رویا را پشت‌سرهم در خواب می‌بیند. در رویا، پسرکی به او می‌گوید که باید به اهرام مصر برود و گنجی را که در آنجا برای او پنهان شده است را پیدا کند. سانتیاگو ابتدا این خواب را نادیده می‌گیرد اما بالاخره، تسلیم این رویا شده و بعد از فروختن تمامی گوسفندان خود، به سفری طول و دراز برای یافتن گنجی که در انتظارش است می‌رود. سانتیاگو در مسیرش، سختی‌های زیادی را متحمل می‌شود. چیزهایی بسیاری را از دست می‌دهد اما در مقابل، تجربیات بسیار ارزشمندی را کسب می‌کند. در این سفر سانتیاگو با افراد زیادی ملاقات می‌کند. زن کولی، کیمیاگر، فاطمه و مردی که خودش را پادشاه می‌داند. هرکدام این افراد به نحوی، سانتیاگو را برای رسیدن به هدفش یاری می‌کنند.

سانتیاگو که حال از شهر زادگاه خود دور است و گوسفندهایش را هم فروخته، به چوپانی بدون گوسفند تبدیل شده و انگار، هویت خود را به طور کلی از دست داده است. او در این سفر و با یاری افراد دیگر، خود را از نو پیدا کرده و هدف و معنای زندگی‌اش را از نو می‌آفریند و درس‌های بسیار زیادی می‌آموزد.

سه از پنج: کتابخانه بابل

«کتابخانه بابل» داستانی کوتاه اثر «خورخه لوئیس بورخس» نویسنده‌ی مشهور آرژانتینی است. این کتاب از مجموعه «هزارتوی بورخس» منتشر شده است.

داستان از زبان راوی و از دیدگاه اول شخص روایت می‌شود. این کتابخانه، که دنیای راوی است، از تالارهای شش ضلعی تو در تویی تشکیل شده است با کتاب‌هایی که از مجموعه‌های تصادفی بیست و پنج علامت تشکیل شده‌اند. راوی، که در آستانه‌ی پایان زندگی خود است، در صدد تلاش است تا نظمی در این کتابخانه ایجاد کند. بورخس خود کتابدار بود و کتاب و کتابخانه در آثارش از عوامل مهم و پررنگ به شمار می‌روند و نمادهای متفاوتی هستند. هر تالار، شش ضلع دارد، در یک ضلع، ملزومات برای بقای انسان، در ضلعی دیگر یک در وجود دارد و چهار ضلع دیگر انباشته از قفسه‌ی کتاب هستند. گرچه بیشتر کتاب‌های موجود در این کتابخانه گنگ و مبهم‌اند، در اصل این کتابخانه باید هر کتابی را که تاکنون نوشته شده، هر نسخه از کتاب به هر زبان را در اختیار داشته باشد. راوی می‌گوید پاسخ هر سوالی در جهان در کتاب‌های این کتابخانه موجود است. هر داستان و هر کتابی که باید نوشته می‌شده، قطعا در این کتابخانه وحود دارد. او حتی اظهار می‌دارد که داستانی که او در حال روایت کردن آن است نیز قطعا در یکی از کتاب‌های این کتابخانه نوشته شده است.

کتابخانه‌ی بابل کنایه از داستان برج بابل در عهد عتیق است. مردم جهان که همگی به یک زبان مشترک صحبت می‌کردند، طرح ساختن برجی را ریختند که آنقدر بلند باشد که به بهشت برسد. خدا که شاهد این اتفاق بود، مردم را در نقاط مختلف جهان پراکنده کرد و آن‌ها را وادار کرد تا به زبان‌های مختلف صحبت کنند تا نتوانند با یکدیگر ارتباط بگیرند. ‌

 چهار از پنج: آئورا

«آئورا» رمانی کوتاه نوشته‌ی «کارلوس فوئنتس»، نویسنده‌ی مشهور مکزیکی است. فلیپه مونترو که یک ویراستار و تاریخ‌دان است، آگهی‌ای را در روزنامه می‌بیند که انگار مخصوص به خود او نوشته شده است. او که در بخش آگهی‌های شغلی به دنبال کار است، یکباره چشمش به آگهی‌ای می‌خورد که در آن نوشته شده به یک تاریخ‌دان برای نوشتن زندگینامه، همراه با جای خواب و زندگی و خورد و خوراک نیاز داریم. فلیپه مونترو، که با تمام خصوصیات ذکر شده در آگهی همخوانی دارد، برای مصاحبه به خانه‌ی پیرزن عجیبی می‌رود و این، آغاز داستانی عجیب و خارق‌العاده است. پیرزن به دنبال کسی است که پیش از مرگش، زندگینامه‌ی همسر فقیدش را بنویسد. در بدو ورود، فلیپه با دختر جوانی که از خویشاوندان پیرزن است ملاقات می‌کند و علاقه‌ی عمیقی نسبت به او در وجودش شکل می‌گیرد. همین موضوع باعث شده تا فلیپه، با نیت نزدیک شدن به «آئورا» این شغل را قبول کند.

زندگی فلیپه، بدون آن‌که خود از آن آگاهی داشته باشد، در همان لحظه‌ی گذر از درهای خانه‌ی پیرزن و ترک دنیای بیرون، به طور کلی تغییر می‌کند. او به دنیایی پا می‌گذارد که واقعیت و خیال در آن در هم آمیخته‌اند. به صورتی که دیگر از یکدیگر قابل تفکیک نیستند و به شکل واقعیتی جدید و تحریف‌شده در آمده‌اند. با ورود به این دنیای جدید، فلیپه هویتی دو‌گانه پیدا می‌کند و با سردرگمی، سعی دارد تا از این دنیای عجیب فرار کرده و آئورا، این دختر زیبای چشم سبز را نیز با خود ببرد.

کتاب آئورا، نوشتاری منحصر به فرد دارد. داستان از زاویه دید دوم شخص نوشته شده است و سراسر خطاب به خواننده است: «آگهی را در روزنامه می‌خوانی. چنین فرصتی هر روز پیش نمی‌آید. می‌خوانی و باز می‌خوانی. گویی خطاب به هیچ‌کس نیست مگر تو». آئورا از برجسته‌ترین آثار ادبیات لاتین و آثار رئالیسم جادویی است که ارتباط‌های ظریفی با سورئالیسم نیز دارد. کتاب فضایی سورئال، رویاگونه، مبهم، تب‌آلود و جادویی دارد. این فضای وهم‌آلود غالب بر کتاب، باعث شده تا خواننده، تا انتهای کتاب، در فضایی بین واقعیت و خیال معلق بماند و مانند فیلیپه، برای رسیدن به پاسخ حقیقی دست و پا بزند. بحران هویت و هویت «دو‌گانه»، از مسائل اصلی بررسی شده در این کتاب هستند. به علت زاویه دید منحصر به فرد کتاب، این بحران هویت به خواننده نیز منتقل می‌شود که اثرگذاری کتاب را چندین برابر می‌کند. آئورا سراسر خواننده را مجذوب خود می‌کند و پایان‌بندی بی‌نقصی دارد.

پنج از پنج: سال‌های سگی

کتاب «سال‌های سگی» اثر «ماریو بارگاس یوسا» اولین بار در سال ۱۹۶۳ منتشر شد. این اثر بدون شک یکی از شاهکارهای ادبیات لاتین است. داستان در یک آکادمی نظامی اتفاق می‌افتد. نویسنده که خود در دوران نوحوانی در آکادمی نظامی لئونکیو پرادو بوده است، این کتاب را متاثر از آن دوران نوشته است و در آن انتقادهای بسیار زیادی را به این سیستم وارد کرده است.

داستان کتاب سال‌های سگی از جایی آغاز می‌شود که گروهی از دانش‌آموزان قصد دارند سوالات امتحان شیمی را بدزدند و در حال بحث و تصمیم‌گیری برای انتخاب فردی برای انجام ماموریت هستند. آن‌ها قصد دارند سوالات را بدزند و در قبال پول یا سیگار، آن‌ها را در اختیار دیگران بگذارند. همه‌چیز به مانند بازی بچه‌گانه‌ای پیش می‌رود. رد و بدل کردن سوالات در ازای سیگار، هیجان ناشی از کشمکش بین مسئولان و دانش‌آموزان، کارهای قایمکی، پریدن از روی دیوار، دزدیدن سوالات… این موش و گربه بازی کودکانه ادامه دارد تا روزی که یکی از دانش‌آموزان در عملیات میدانی می‌میرد. این واقعه، ارتباط بین مسئولین و دانش‌آموزان و به صورت کلی، ماهیت آکادمی را دستخوش تغییر می‌کند. سال‌های سگی کتاب بسیار خشنی است و بار خشونت زیادی دارد. عمده‌ی کتاب، نقدی است وارده بر آکادمی‌های نظامی و افسران و نظامیانی که اداره‌ی این مدارس را برعهده دارند. کتاب روند بسیار جذابی دارد. هویت شخصیت‌های اصلی کتاب تا لحظه‌ی آخر بر خواننده آشکار نمی‌شوند و این مهم، باعث به وجود آمدن کششی عمیق در کتاب است.

در اصل این آکادمی، نمودی از جامعه است. جامعه‌ای که تمام افراد آن در وحشت و دنیایی بدون عدالت روزگار می‌گذرانند و در زیر سلطه‌ی حاکمیت زور و مفسد گیر افتاده‌اند.

دسته بندی شده در: