ما از دنیای اطراف خود چه میدانیم؟ جنگ جهانی سوم، فقر، ویروس کرونا، مرگ گرسنگان آفریقایی، شهرها و کشورهای جنگ زده. محرومیتهای نفسگیر کشورهای جهان سومی و … . بسیار خوب. با وجود تمام این موارد، این کاملا قابل درک است که شما قرن ۲۱ را قرنی رو به زوال و نابودی ببینید. خصوصا با وجود اتفاقاتی که در سال ۲۰۲۰ به سرمان آمده، بعید نیست تصور کنید که آخرالزمان شده و قرار است همه چیز بدتر و بدتر شود.
این دنیایی است که ما آن را از طریق رسانه و اطرافیان خود میشناسیم. و امیدمان به ناامیدی بیکرانی تبدیل شده است. پس با یک نگاه بدبینانه، به تمام اتفاقات اطرافمان مینگریم و روی آن اسم «واقعبینی» میگذاریم. اما کتاب «واقعنگری» اینجاست تا به ما در شناخت کامل این دنیا، کمک کند. حالا هرچقدر که میخواهد، کامپیوتری و آماری باشد.
هنس روسلینگ، اولا روسلینگ و آنا روسلینگ، با شیوهای زیرکانه شما را با واقعیتهای زندگی آشنا میکنند. واقعیتهایی که این بار به جای ناامید کردن، قرار است به امیدتان جانی تازه ببخشد.
اما قبل از هرچیز، بهتر است با هنس روسلینگ، نویسندهی این کتاب آشنا شویم تا ببینیم چه کسی قرار است ما را با این واقعیتها آشنا کرده و دیدگاه بدبینامهای که داریم را به چالش بکشد.
چند کلامی راجع به هنس روسلینگ
برخلاف تصور شما، هنس روسلینگ یک روانشناس خوشبین نیست. بلکه یک پزشک و متخصص آمار سوئدی است که در حوزهی تخصص خود، فعالیتهای پررنگ و مفیدی داشته است. او کتاب «واقعنگری» را به کمک اولا و آنا روسلینگ نوشته و برای نوشتن آن، یک پروژهی تحقیقاتی را اجرا کرده است. از جمله فعالیتهای مثال زدنی روسلینگ میتوان به کشف طغیانی از بیماری کانزو و مطالعهی این بیماری در مناطق محروم آفریقا اشاره کرد.
محتوای کتاب واقع نگری
این کتاب با پرسشنامهای شروع میشود که شامل ۱۳ سوال است. و آگاهی شما را نسبت به وضعیت فعلی دنیا به چالش میکشد. به جز شما، این پرسشنامه توسط پزشکان، دانشمندان، اساتید دانشگاه، روزنامهنگاران و بانکداران بزرگی پر شده است. جالب اینجا است که اکثر این افراد، به سوالات پاسخ غلطی دادهاند. حتی با وجود اینکه آنها همگی تحصیلکرده و با سواد بودهاند، هیچکدام درک واقعی و کاملی از دنیای اطرافشان نداشتند و تمام سوالات را با بدبینی پاسخ دادهاند. از همه بدتر، محققان و کسانی که برندهی جایزهی نوبل شدهاند، بدترین جوابها را ثبت کردهاند.
چطور بود؟ اشتباهاتتان زیاد بود؟ حس کردید بیشتر جوابهایتان حدسی بوده؟ اگر این طور است، بگذارید با گفتن دو مطلب کمی راحتتان کنم.
اولین حقیقتی که کتاب «واقعنگری» برملا میکند، درست همین نکته است. که هرچقدر هم که باسواد و تحصیل کرده باشید، شما نسبت به دنیای اطرافتان، بدبین هستید. مردم حتی نسبت به پاسخهای تصادفی شانپانزهها که به کمک چند موز، به سوالات جواب دادهاند نیز پاسخهای بدتری را به ثبت رساندهاند. در اصل، روسلینگ نه با خوشبینی بلکه با آزمون و خطا و ثبت نتایج آماری، این واقعیت را به شما ثابت میکند که «واقعنگری»، با چیزی که هم اکنون انجام میدهید زمین تا آسمان فرق دارد. همانطور هم که خودتان میبینید، او این کار را با قلمی گرم و صمیمی انجام میدهد.
یک قانون ساده
کتاب واقعنگری، شما را به یک قانون ساده دعوت میکند: چیزی را باور کن که برایش حقایق پروپاقرص و محکمی وجود داشته باشد. این ابتدا ممکن است ساده به نظر برسد. اما اکثر مردم، با هر سطح و درجهای از تحصیلات، نسبت به جهان دیدگاه اشتباهی دارند. البته آنها فقط اشتباه نمیکنند، بلکه وضعیت را بسیار بدتر از چیزی که هست تصور میکنند. خصوصا اگر سال ۲۰۲۰ را تجربه کرده باشند!!! پس روسلینگ در این کتاب، مجموعهای از ابزارها را ارائه میدهد که میتواند به ما در خلاص شدن از شر این غرایز گمراه کننده کمک کند.
اول اینکه با خواندن این کتاب وضعتان بهتر و حدسهایتان درستتر خواهد شد. البته فکر نکنید با خواندن این کتاب قرار است بنشینید و آمار و ارقامهای جهانی را از بر کنید. من استاد حوزهی سلامتم؛ دیوانه که نیستم. دلیل بهتر شدن اوضاعتان این است که در این کتاب، ابزارهای فکری سادهای در اختیارتان خواهم گذاشت. این ابزارها به شما کمک خواهند کرد بدون ورود به جزئیات، تصویر کلی جهان را بهتر درک کنید و برداشتتان را از کارکرد جهان ارتقا دهید.
و دوم: اگر این آزمون را حسابی خراب کردهاید، به هیچوجه تنها نیستید.
«واقعنگری» عینک بدبینی را برمیدارد
کتاب واقعنگری، به ما کمک میکند تا هرچقدر هم که اوضاع بد باشد، عینک بدبینی را از روی چشمان خود برداریم و مثل یک کامپیوتر، همه چیز را دقیقتر، منطقیتر و واقعیتر ببینیم. اگرچه «قضاوت کردن» اجتنابناپذیر است، اما او در این مسیر به شما کمک میکند تا حداقل برای ادامهی زندگی، امید بیشتری داشته باشید. روسلینگ در بیان این نکته که «زندگی در غرب» و «جهان اول» همه چیز را حل نمیکند، کاملا حرفهای عمل کرده است. اگرچه جهان هنوز هم پر از بیعدالتیها است، اما با خواندن این کتاب متوجه خواهید شد که آنقدر که شما فکر میکردید هم بد نیست. حداقل به عقیدهی روسلینگ، بشریت تا حد زیادی مشکلات خود را حل کرده و حالا میتواند در آرامش زندگی کند.