از گور برخاسته!

«درمان شوپنهاور» نام یکی از سلسله آثار داستانی اروین دی یالوم، نویسنده و روان‌شناس مشهور آمریکایی است که مانند اغلب آثارش قرار است بر بستر تار و پود یک روایت جذاب، چند شخصیت و موقعیت روان‌درمانگری خاص را برای ما بشکافد.

با هرگونه تفکری، هرقدر هم که با دنیای روانشناسی ناآشنا باشید و یالوم را نشناسید، بعید است که نام اثر معروف او یعنی «وقتی نیچه گریست» را نشنیده باشید. جایی که یالوم داستانی تخیلی را روی زندگی پرعذاب و استرس نیچه، فیلسوف مشهور بنا کرده بود و از تلاطم‌های اگزجره شده‌ی او برای ایجاد یک داستان روان‌درمانگری استفاده کرده بود.

اینجا هم یالوم از تخیل خود استفاده کرده و ماجرای داستان مثل «وقتی نیچه گریست» غیرواقعی است؛ البته با این سه تفاوت که اولا واقعیت و رویا به هم آمیخته شده‌اند و سراسر با داستان طرف نیستیم؛ ثانیا اینکه شخصیت معروف داستان به مثابه یک کمک برای داستان اصلی استفاده شده و قرار نیست شخصیت اول داستان باشد. سومین نکته هم آن‌جاست که خود شوپنهاور در خط اصلی داستان حضور ندارد که هیچ، قرار هم نیست مانند نیچه درمان شود بلکه خودش درمان‌گر داستان –البته به طور غیرمستقیم- است.

پس به نوعی، یالوم این‌بار نه یک روان‌درمانگر که یک جن‌گیر است! شوپنهاور را از آن دنیا احضار کرده تا بیاید، در کالبد شخصیت‌های داستانش فرو برود و آن‌ها را برای نیل به اهدافشان یاری کند.

سه فیلسوف، تاثیر بسیاری روی دی یالوم گذاشته بودند؛ اسپینوزا که با جبرگرایی سفت و سختش شناخته می‌شود، اتو رانک که شیوه‌ی روانکاوی فروید را گسترش داد و درنهایت انتخاب دی یالوم برای رمانش: آرتور شوپنهاور که نیچه‌ی محبوب دی یالوم درمورد بزرگی‌اش گفته: «هیچ چیز متفکرین آلمان را به اندازه‌ی عدم شباهتی که میان شوپنهاور و آنان بود، رنج نداد.»

«درمان شوپنهاور» اثر بسیار محبوبی است؛ هم بین مردم عامه و هم منتقدین! چه اینکه از زمان اولین انتشار کتاب در سال ۲۰۰۵ میلادی تابه‌حال مترجمان خوبی مانند سپیده حبیب، مرجان معتمد حسینی، کیومرث پارسای، حمید طوفانی و زهرا حسینیان (مشترکاً) آن را به فارسی برگردانده و ناشران زیادی چون قطره، ترانه، جامی و آوای مکتوب این کتاب را منتشر کرده‌اند.

 

 

 

 

درمان شوپنهاور

درمان شوپنهاور

ناشر : قطره
قیمت : ۲۳۴,۰۰۰۲۶۰,۰۰۰ تومان

چرا یالوم؟

اروین دی یالوم (Irvin D. Yalom) نویسنده، روان‌درمانگر و استاد روان‌پزشکی دانشگاه استنفورد است که در سال ۱۹۳۱ میلادی به دنیا آمد. او به عنوان یکی از مهم‌ترین روان‌درمان‌گران اگزیستانسیالیست (هستی‌گرا) شناخته شده و کتاب‌های داستانی مهمی را در ژانر روان‌شناختی به تحریر درآورده است.

فلسفه‌ی اگزیستانسیالیسم برای اولین بار توسط «سورن کی‌یِرکِگارد» فیلسوف دانمارکی مطرح شده بود. در این مکتب فلسفی، زیرساخت اصلی بر این است که در جهان پیرامون ما هیچ معنایی اصلح‌تر از معنای دیگری نیست و جهان، منطق و نظم عینی ندارد. بنابراین می‌شود با این تفکر نتیجه گرفت که ما در این دنیا مقدم بر هرگونه‌ای از معنا باید به ماده بپردازیم و خود و جهان پیرامون‌مان را با ماده تعریف کنیم…

دی یالوم در سال ۱۹۵۶ در رشته‌ی پزشکی دانشگاه بوستون و سپس در ۱۹۶۰ در رشته‌ی روانپزشکی در دانشگاه نیویورک فارغ‎‌التحصیل شد. سه سال بعد در دانشگاه استنفورد به عنوان استاد دانشگاه مشغول به کار شد و در همان‌جا بود که مانیفست روان‌شناسی وجود‌گرا -که سبک موردعلاقه‌اش است- را تعریف و پایه‌گذاری کرد.

دی یالوم در بیان خود –علی‌الخصوص در آثار مکتوبش- نگاه سنتی روان‌درمانی را به سخره می‌گیرد. او رویه‌ی «درمان انسان‌گرا» کارل راجرز را به نگاه بالا به پایین ترجیح می‌دهد. این شیوه، تسلط کامل و بیش از اندازه‌ی درمان‌گر روی بیمار را به چالش می‌کشد. دی یالوم درمان کردن همدلانه، به شیوه‌ی گفت‌وگوی دورهمی را مؤثرتر از هر شیوه‌ای می‌داند.

نویسنده‌ی اثر، دلیل رنج انسان را در استرس‌هایی جستجو می‌کند که ترس‌های ناخودآگاه آدمی هستند. او این اضطراب‌ها را در چهار دسته‌ی کلی قرار می‌دهد؛ معنی زندگی، آزادی، انزوا و مرگ! که هرچهارتای آن‌ها در کتاب حاضر (با شروع و اولویت معنای مرگ) قرار است مطرح شده و باب جدیدی از درمان فلسفی را باز کنند…

از کتاب‌های مهمی که اروین یالوم منتشر کرده ‌است می‌توان «روان‌درمانی گروهی»، «هنر درمان»، «روان‌‌درمانی اگزیستانسیال» و «مسئله‌‌ی اسپینوزا» را نام برد.

چرا شوپنهاور؟

آرتور شوپنهاور، یکی از بزرگ‌ترین فلاسفه‌ی اروپا و فردی عمیق در حوزه‌ی اخلاق، هنر، ادبیات معاصر و روان‌شناسی جدید است. دی یالوم در جایی از کتاب به طور تلویحی، دلیل انتخاب شوپنهاور را برای مخاطبانش افشا می‌کند:

این موضوع اغلب مورد توجه قرار گرفته که سه انقلاب عمده‌ی فکری بشر، ایده‌ی محوریت انسان را تهدید کرده‌اند. اول، کوپرنیک نشان داد که زمین آن مرکزی نیست که همه‌ی اجرام آسمانی به دورش می‌گردند. بعد داروین روشن کرد که ما کانون زنجیره‌ی حیات نیستیم، بلکه مانند سایر موجودات، از تکامل اَشکال دیگر حیات به وجود آمده‌ایم. سوم، فروید نشان داد که ارباب خانه‌ی خودمان نیستیم؛ به این معنا که بیشتر رفتار ما تابع نیروهایی خارج از آگاهی ماست. شکی نیست که آرتور شوپنهاور در این انقلاب فکری، نقشی برابر فروید داشت ولی هرگز به تأثیر او اذعان نشد زیرا شوپنهاور مدت‌ها پیش از تولد فروید، فرض را بر این قرار داده بود که نیروهای زیست‌شناختی ژرفی بر ما حاکمند ولی ما خود را می‌فریبیم و فکر می‌کنیم خودمان آگاهانه فعالیت‌هایمان را برمی‌گزینیم.

در بزرگی رویه‌ی یالوم، انتخاب شخصی که برای این کتاب داشته و محصول نهایی‌اش به سه نقل قول از مرورنویسان روزنامه‌های آمریکایی اکتفا می‌کنیم:

یالوم بافتی تردستانه پدید آورده: تارهایی از زندگی‌نامه‌ی پرآشوب شوپنهاور را به دفاعیه‌های فلسفی از اپیکتتوس تا نیچه و نیز به جلسات بی‌وقفه‌ی روان‌درمانی گره زده است. -سیاتل تایمز

دی یالوم در درمان شوپنهاور ارزش و محدودیت‌های درمان و نیز نقاط تلاقی فلسفه و روان‌شناسی را بررسی کرده است. -واشنگتن پست

شورمندی دی یالوم مسری‌ است و چیره‌دستی‌اش در ارائه‌ی خوانشی روشن و بی‌ابهام از اندیشه‌ها و نظریات پیچیده، او را به بهترین شکل ممکن، محبوب مخاطبانش نموده است. او دقیقا می‌دانسته که چه‌طور می‌شود یک داستان را جذاب و پرکشش تعریف کرد. -لس‌آنجلس تایمز

گزارش یک کپی

در پشت جلد این کتاب آمده که دی یالوم در رمان «درمان شوپنهاور» تصور می‌کند فیلسوف معاصری به نام فیلیپ که فردی بسیار منزوی و به‌نوعی رونوشت شوپنهاور است. فیلیپ به یکی از پروه‌های درمانی روان‌درمانگر مشهوری به نام جولیوس وارد می‌شود که خود به دلیل رویارویی ناگهانی با سرطان –و مرگ خویش به مرور دوباره‌ی زندگی و کارش نشسته است.

فیلیپ آرزو دارد با به‌کارگیری اندیشه‌های شوپنهاور به یک مشاور فلسفی بدل شود و برای این منظور نیازمند سرپرستی جولیوس است ولی جولیوس می‌خواهد به کمک اعضای گروه یادشده به فیلیپ –یا همان شوپنهاور- بقبولاند این ارتباط انسانی است که به زندگی معنا می‌بخشد؛ کاری که هیچ‌کس برای شوپنهاور اوریژینال نکرده بود!

تودرتو بودن داستان، جعبه‌های تودرتوی تولد را به یادمان می‌آورد با این تفاوت که این واکاوی، بیرون‌آمدنی هم دارد؛ برای تحلیل اعماق پیاز، بررسی لایه‌ها و نتیجه‌گیری از ماهیت آن…

فرم داستانی کتاب از چند بخش اصلی تشکیل شده است: زندگی جولیس، زندگی فیلیپ و زندگی شوپنهاور؛ ابتدا با روایت دانای کل به زندگی جولیس می‌رویم که از ملانوم (سرطان پوست) رنج می‌‌برد و یکی دو سال با مرگ فاصله دارد، سپس سراغ فیلیپ می‌رویم که سال‌ها پیش تحت درمان جولیس بوده و با آشنایی این‌ دو نفر پای شوپنهاور هم به داستان باز می‌شود و درخلال داستان، گریزهایی تاریخی به بیوگرافی او زده می‌شود.

درنهایت این تریلوژی انتزاعی باعث محکم‌تر شدن رابطه‌ی دوطرفه‌ی فیلیپ و جولیوس و رشد و تعالی هردوی آن‌ها –چه در زندگی شخصی و چه در زندگی کاری‌شان- می‌شود و مخاطب را با باوری عمیق به مرکز هدف می‌نشاند؛ بدون توجه به اینکه هردوی آن‌ها زاده‌ی خیال خلاق خلط مبحث کننده‌ی دی یالوم‌ هستند!

نکته‌ی جالب در روایت دی یالوم این است که فلش‌بک و فلش فورواردهای زیاد کتاب، به علت روانی قلم و سادگی بیان دی یالوم، خط ربط را برای مخاطب گم نمی‌کنند و همه در یک راستا، اهداف ذهنی دی یالوم را جلو می‌برند.

حال، شما برای ما بنویسید:

آیا خواندن چنین کتاب(هایی) را برای درک بیشتر از معنای زندگی مفید می‌دانید؟

دسته بندی شده در: