غزل زیر از شاعر کلاسیکسرای معاصر مرحوم «محمدحسین بهجت تبریزی» است که با تخلص «شهریار» او را میشناسیم. شهریار با پیروی از حافظ در سبک رمانتیسم شعر میسرود و به خاطر علاقهای که به این شاعر بزرگ داشت، به نوعی او را در سبک خود الگو قرار داد. غزل زیر «حراج عشق» نام دارد و در دیوان اشعار استاد شهریار آمده است:
چو بستی در بروی من به کوی صبر رو کردم
چو درمانم نبخشیدی به درد خویش خو کردم
چرا رو در تو آرم من که خود را گم کنم در تو
به خود باز آمدم نقش تو در خود جستجو کردم
خیالت ساده دل تر بود و با ما از تو یک رو تر
من اینها هر دو با آئینهی دل روبرو کردم
فرود آ ای عزیز دل که من از نقش غیر تو
سرای دیده با اشک ندامت شست و شو کردم
صفائی بود دیشب با خیالت خلوت ما را
ولی من باز پنهانی ترا هم آرزو کردم
تو با اغیار پیش چشم من می در سبو کردی
من از بیم شماتت گریه پنهان در گلو کردم
ازین پس شهریارا، ما و از مردم رمیدنها
که من پیوند خاطر با غزالی مشک مو کردم
غزلیات شهریار معمولاً با درونمایههای عاشقانه همراه است. شهریار در قالبهای قطعه، رباعی و دوبیتی نیز مضامین اخلاقی و انسانی را مطرح میکرد و علاوهبر اینها در سرودن قصیده، مثنوی و شعر نیمایی نیز تبحر داشت.
او در سال ۱۲۸۵ شمسی در تبریز به دنیا آمد و در کنار شاعران بزرگی مثل نیما یوشیج، مهدی اخوان ثالث، هوشنگ ابتهاج و رضا براهنی، از مفاخر شعر و ادبیات معاصر به شمار میرود.