مهارت تصمیمگیری شاید به طور کلی کلمهای کلیشهای به نظر برسد. کلمهای که برایش هزاران کتاب و مقاله نوشته شده ولی هنوز هم موضوعی حل نشده است. اما اگر هر کس در زندگی واقعا به موقع تصمیم میگرفت، الان دنیا به معنای واقعی کلمه گلستان میشد. تصمیمگیری صرفا دو راهی بین عقل و دل نیست. گاهی آنقدر شرایط در زندگی پیچیده میشود که یک تصمیمگیری ساده به سختترین وضعیت ممکن تبدیل میشود. برای مثال، گاهی باید تصمیم بگیرید که با کسی که همیشه در محل کار آزارتان میدهد، چگونه رفتار کنید. اگر شما همیشه بر اساس احساسات واکنش نشان میدهید، پس تصمیمگیری در این زمینه سخت خواهد شد. جدا از روابط کاری و خانوادگی، وضعیتهای دیگری نیز در زندگی وجود دارد که نیاز به تصمیمگیری دارند. گرچه اگر بخواهیم وارد جزئیات شویم، شما همین الان هم «تصمیم گرفتهاید» که این مطلب را بخوانید و با چهار کتاب برتر در زمینهی مهارت تصمیمگیری آشنا شوید.
اگر در دوراهی گیر افتاده باشید یا هر بار برای تصمیمگیری زمان زیادی صرف کرده باشید، طبیعتا به خوبی درک میکنید که تصمیمگیری، به مهارت نیاز دارد. برخی از افراد در این تصمیمگیری آنقدر مهارت دارند که در زندگی، با کمترین ضرر پیش میروند و دائم در حال سود کردن هستند. اما برخی دیگر، از همان ابتدا نمیدانند چه کار کنند. نمیدانند که با مرد موردعلاقهی خود میسازند یا نه، نمیدانند که برای مشکل پوستشان به کدام دکتر مراجعه کنند، نمیدانند کدام پیشنهاد شغلی را قبول کنند، نمیدانند که کدام سبک پوشش را برای ظاهر خود در نظر بگیرند، نمیدانند کجا چه حرفی بزنند که بهترین بازخورد را بگیرند و… .
حالا برای رفع آن چه باید کرد؟ از خواندن کتابها و مقالات مختلف تا مراجعه به مشاور و روانشناس، راهحلهای زیادی برای رفع این مشکل وجود دارد. به همین دلیل هم کسی که در قدرت تصمیمگیری ضعف دارد، ممکن است بیش از پیش سردرگم شود! در میان میلیونها کتاب «مهارت تصمیمگیری» و هزاران روانپزشک، روانشناس و مشاور، چگونه میتوانند بهترین را انتخاب کنند؟ بسیار خوب، این مقاله قرار است به شما در این زمینه کمک کند. ما در این مقاله، چهار کتاب جذاب در زمینهی مهارت تصمیمگیری به شما معرفی میکنیم که برترین کتابهای خودیاری شناختهشده هستند و صرفا با محتوای زرد شعارگونه، ذهن شما را بهم نمیریزند. در رابطه با هر کتاب، خلاصهای در اختیارتان قرار خواهد گرفت و بخشی از متن آن نیز نوشته خواهد شد. پس به خواندن ادامهی مقاله، شما را دعوت میکنیم.
چشمک اثر مالکوم گلادول
چشمک، کتابی کوچک و جیبی اثر مالکوم گلادول است که توسط مترجم سرشناس یعنی کیومرث پارسای ترجمه شده است. این کتاب با قلمی جذاب و گیرا سعی دارد به شما این نکته را توضیح دهد که برای تغییر زندگی، تصمیمگیری بهتر و دستیابی به بهترین چیزها، نیازی نیست که افق دید خود را در دوردستها قرار دهید و صرفا به آینده فکر کنید. کافی است که سبک رفتار خود را تغییر دهید و اعمال خود را زیر میکروسکوپ بسنجید. اگر شما بتوانید رفتاری که به صورت غریزی انجام میدهید کنترل کنید و در شرایط تنشزا که پیشبینی نشده است، بهترین تصمیم را بگیرید، طبیعتا راه را چنان هموار میسازید که نیازی به نگرانی راجع به تصمیمهای بزرگتر در آینده نیست. در واقع، همین رفتارهای غریزی، لحظهای و شرایط تنشزای ناگهانی است که یک زندگی بزرگتر را تشکیل میدهد. پس ابتدا باید به رفتارهای ریز خود فکر کرده و مهارت تصمیمگیری را با یک چشمبههم زدن (یا همان چشمک زدن) بالا ببریم.
کمدی فیالبدیهه، الگویی شگفتآور از تفکری همانند چشمزدن است. در این مورد لازم است هنرپیشگان در یک لحظه بدون اینکه متن نمایشنامهای را در اختیار داشته باشند، تصمیمات پیچیدهای بگیرند. این چیزی است که میتواند اجرای نمایش را بسیار سخت و به عبارت دیگر، وحشتناک کند. اگر من از شما بخواهم در نمایشنامهای که خودم نوشتهام در مقابل چشم حضار با یک ماه تمرین ایفای نقش کنید، تردیدی ندارم که پاسخ منفی میدهید و همواره میاندیشید اگر دچار ترس از صحنه شوید چه میشود؟ اگر جملات را فراموش کنید چه میشود؟ اگر حضار شما را هو کنند چه میشود؟
مهارت تصمیمگیری اثر چیپ هیث و دن هیث
این کتاب جذاب، در باب تصمیمگیری عمیق نوشته و توسط نگار عباسنژاد، ترجمه شده است. در واقع اگر شما جزء آن دسته از افرادی هستید که حتی برای طعم بستنی یا رنگ لباس خیلی فکر میکنید و ساعتها جهت تصمیمگیری زمان نیاز دارید، پس طبیعتا کتاب مهارت تصمیمگیری نمیتواند حاجتتان را برطرف کند. این کتاب، راجع به افرادی است که به همه چیز از یک بعد نگاه میکنند. اگر بدون تحلیل کامل راجع به هر چیزی تصمیمگیری میکنید و عادت دارید که با اطلاعات محدودی که در دست دارید، مقایسه و قضاوت کرده و به نتیجه برسید، بهتر است این کتاب را بخوانید. چیپ هیث، نویسندهی این کتاب سعی دارد تفاوت تصمیمگیری در ذهن یک فرد اقتصاددان را با فردی معمولی نشان و به شما در مورد سبک تصمیمگیری و تفکر عمیقتر آموزش دهد.
تا کنون چند بار پیش آمده است که در تصمیمگیریهای شخصیمان، آگاهانه به سخنان مخالف گوش دادهایم؟ مطمئنا ما در هر تصمیمگیری نیاز به مدافع شیطان نداریم (مثلا من به شدت با خرید این شلوار مخالفم. آن را نخر). اما برای تصمیمگیریهای مهمتر، بید کمی تردید کنیم. اگر فرزند نوجوان دارید، آنها بهترین مثال در این زمینه برای شما هستند. بیشتر ترجیح میدهیم از این تردیدها فرار کنیم تا اینکه به سمتشان برویم؛ اما این امر نشان میدهد که ما فقط لحظهی کنونی را میبینیم. میخواهیم از تلخکردن لحظههایمان با این چالشها و بحثها اجتناب کنیم؛ اما به یقین عاقلانه نیست که بخواهیم کور کورانه خودمان را اسیر یک تصمیمگیری بد کنیم.
بله یا خیر اثر دکتر اسپنسر جانسون
اگر دائم با رویا زندگی کنید، پس طبیعتا تصمیمات ضعیفتری در زندگی خواهید گرفت. این حقیقتی است که نمیتوان آن را نادیده گرفت. تنها کافی است به گذشته نگاه کنید تا به این نتیجه برسید. عدهی زیادی از انسانها بر اساس خواب و خیال تصمیمگیری میکنند. قصد ندارم شما را با موضوعات کلیشهای چون انتظار دخترها برای رسیدن شاهزادهای سوار بر اسب سپید خسته کنم. اگر بخواهم مثال جالبتری در این زمینه برایتان بیاورم، میتوانم به عدهی زیادی از دانشآموزان رشتهی تجربی اشاره کنم که بدون هیچ توجهی به هویت، اخلاق، علاقه و استعداد خود، برای اینکه پزشک شوند به این رشته میآیند. سپس بعد از اینکه با سختی کار روبهرو شدند یا احساس کردند که واقعا به آن علاقهای ندارند، تصمیم میگیرند که به رشتهی دانشگاهی دیگری اکتفا کنند.
پس رندوم و به صورت شانسی، رشتهای در باب مدیریت، بهداشت یا… را انتخاب کرده و مدرکی را اخذ میکنند. بعد از آن هم هیچوقت به زندگی حرفهای که برای خود تصور میکردند نمیرسند. حتی از آنها بدتر، کسانی هستند که با تفکرات اشتباه، وارد رشته یا شغلی میشوند که نه به آن علاقه دارند نه آن رویایی که تصورش را میکردند به حقیقت میپیوندد. کتاب «بله یا خیر»، نوشتهی دکتر اسپنسر جانسون و با ترجمهی ناهید سپهرپور قصد دارد در باب همین مسائل به شما راهحلی معرفی کند. طی این راهحل، شما میتوانید به این درک برسید که به کدام شرایط که به نفع شماست، بله؛ و به کدام شرایط که واقعا به ضرر شماست؛ سریعاً نه بگویید.
رهبران اتحاد جماهیر شوروی سابق، بر این باور بودند که میتوانند به جای تامین مواد غذایی برای مردم کشورشان، ارقام عظیم پول را صرف فنآوری پیشرفته کنند. اکنون این موضوع آشکار شده است که اقتصاد، و در واقع کل ساختار اجتماعی آنها زیر بار این توهم گرانقیمت فروپاشید.
چگونه هر چیزی را اندازه بگیریم اثر داگلاس هوبارد
تا به حال شده با افرادی برخورد کنید که با هر مبحث مادی، مغز و زبانشان مثل ماشینحساب به کار میفتد؟ انگار که یک ماشینحساب سیار باشند. همین به آنها کمک میکند که در زندگی، به کمترین حد ممکن دچار اشتباه شوند و همیشه تصمیمی بگیرند که بیشترین بازدهی را داشته باشد. اما چگونه میتوانیم شبیه این افراد باشیم؟ چگونه میتوانیم ما هم برای تصمیمگیریهای خود، ماشین حساب خوبی شویم؟ با خواندن این کتاب که در باب «اندازهگیری» نوشته شده، شما میتوانید به این مرحله از توانایی برسید. در واقع این کتاب به شما کمک میکند تا جزئیات را در هر کار یا اقدامی ببینید و با دقت بالایی اندازهگیری کنید. اگر ذهن حسابگر و دقت یک ماشینحساب را در اندازهگیری و شمارش داشته باشید، در تمام تصمیمات خود موفق خواهید شد. «چگونه اندازه بگیریم» به قلم «داگلاس هابرد» منتشر و توسط علیرضا خاکساران و سعید زرگریان ترجمه شده است.
هر چیزی را میتوان اندازه گرفت. هرچیزی که به هر شکلی قابل مشاهده باشد مناسب یکی از انواع روشهای اندازهگیری است. میزان «مبهم بودن» آن اندازهگیری اهمیتی ندارد، اگر چیز بیشتری به دانستههای قبلیتان اضافه کند، به هر حال اندازهگیری به حساب میآید. چیزهایی را که شاید از نظر خیلیها اندازهگیریشان نشدنی باشد، اغلب به کمک روشهای بهنسبت سادهی اندازهگیری میتوان اندازه گرفت. همانطور که از نام این کتاب پیداست، دربارهی روش کشف ارزش چیزهایی بحث خواهیم کرد که در دنیای کسبوکار «نامشهود» خوانده میشوند. البته خودتان پی میبرید که همین روشها در خارج از دنیای کسب و کار هم کاربرد دارند.