وینسنت ون گوگ را که می‌شناسید؟ زمانی او برای برادرش نوشت:

هیچ چیز به اندازه یک عشق واقعی ما را در واقعیت زندگی بیدار نمی‌کند.» اما چرا «عشق» فراتر از سایر تجربه‌های انسانی است و برای کسانی که در چنگال آن گرفتار شده‌اند یک بار سنگین محسوب می‌شود؟ فیلسوف مارتین هایدگر در نامه‌های عاشقانه‌‌ی ایمیلی خود به هانا آرنت به نوعی پاسخ این سوال را داده است: «زیرا ما به آنچه دوست داریم تبدیل می‌شویم و در عین حال خودمان باقی می‌مانیم.

 هنوز هم که هنوز است، تعداد زیادی از افراد این دنیا عاشق هستند. یعنی حتی دنیای مدرن کاپیتالیستی، دیکتاتوری و پر از بلاهایی مثل جنگ‌های جهانی و ویروس کرونا، نتوانست «عشق» را در دل انسان‌ها نابود کند. اما متاسفانه، خیلی از افراد با وجود احساس عشق از زندگی سیر می‌شوند و آنقدر با تجارب تلخ و عذاب آوری مواجه می‌شوند که احساس عشق را بزرگ‌ترین دشمن خود می‌دانند. پس بالاخره چگونه می توان این وضعیت را حل کرد؟ آلن دو باتن در کتاب «سیر عشق»، به بررسی همین روابط عاشقانه می‌پردازد. کتابی که ابتدا یک ماجرای عاشقانه را بیان می‌کند و سپس مسائلی فلسفی را شرح می‌دهد تا با جزئیات مختلف یک رابطه و احساس عاشقانه آشنا شوید و آن را بهتر درک کنید. در حقیقت، این کتاب در عین حال که یک رابطه‌ی عاشقانه و لطیف و تراژدی‌های مختلف را در آن به تصویر می‌کشد، عشق را از لحاظ روان‌شناختی نیز بررسی می‌کند. این کتاب را می‌توان راهنمایی کامل در مورد ظریف‌ترین تجربیات زندگی بشر دانست: عشق، شیفتگی، ازدواج، روابط جنسی،‌کودکان، خیانت و در آخر، اعتماد. اگرچه این مفاهیم ارزشمند اخلاقی، متاسفانه به قلم سخت و ناملموس مترجم به چاپ رسیده است و درک آن را برای مخاطب سخت می‌کند. اما قبل از اینکه به بررسی کامل این کتاب و ترجمه‌ی آن بپردازیم، بیایید چند کلامی با آلن دو باتن آشنا شویم.

سیر عشق

سیر عشق

نویسنده : آلن دوباتن
ناشر : چترنگ
مترجم : زهرا باختری
قیمت : ۲۳۴,۰۰۰۲۶۰,۰۰۰ تومان

آلن دو باتن، فیلسوفی مردمی

آلن دو باتن، نویسنده، فیلسوف و مجری تلویزیون و ساکن بریتانیا است که به نوعی او را منجی عاشقان می‌شناسند. او  در کتاب‌های خود، موضوعات و مشکلات مختلف زندگی را تحلیل و با نگاهی فلسفی تفسیر می‌کند. از جمله کتاب‌های او می‌توان به «دین برای خداناباوران»، «جستارهایی در باب عشق»، «تسلی بخشی‌های فلسفه»، «هنر سیر و سفر»، «خوشی‌ها و مصائب کار»، «سیر عشق»، «یک هفته در فرودگاه»، «مصیبت‌های شاغل بودن»، «آرامش» و … اشاره کرد.

ترجمه‌ی ناملموس کتاب «سیر عشق»

مشکلی که این روزها گریبان‌گیر بازار ترجمه‌ی کتاب‌های مختلف است، توهم «اعتماد به متن» است که با «ترجمه‌ی بد» اشتباه گرفته شده است. مترجم‌ها کتاب‌ها را به نوعی ترجمه می‌کنند که پر است از کلمات و عبارات عجیب و غریب و ناملموس و گاهی با افعالی برخورد می‌کنیم که اصلا فعل نیستند و درک جمله را برای مخاطب سخت‌تر می‌کنند. با این دست از مترجم‌ها که صحبت می‌کنیم، می‌گویند «ما به متن وفادار هستیم». اگرچه من با مترجم کتاب «سیر عشق» هیچ صحبتی در این زمینه نداشتم، ولی با توجه به متن می‌توانم به این نتیجه برسم که توهم «وفاداری به متن» در این کتاب نیز صورت گرفته و اشتباهاتی رایج در متن آن به چشم می‌خورد. کتاب «سیر عشق» در اصل برای عوام نوشته شده است. پس طبیعتا باید به نوعی ترجمه شود که هرکس با خواندن آن به سادگی مطلب را بگیرد. نویسنده‌ی کتاب «دو باتن»، برای نوشتن کتاب فلسفی به زبانی ساده دکترای خود در دانشگاه هاروارد را رها کرد! پس ترجمه‌ی کتاب‌های او نیز باید با اطلاعات کامل و روان و ملموس صورت بگیرد.

کتاب سیر عشق که توسط «زهرا باختری» ترجمه شده است، گاهی شامل پاراگراف‌ها و بند‌های ناملموس و گاهی شامل‌ جمله‌هایی است که سروته ندارند. در حقیقت در ترجمه‌ی این کتاب، یکی از مهم‌ترین اصول ترجمه که بازخوانی و روان‌سازی متن‌ها است، نادیده گرفته شده است. برای مثال گویی مترجم حتی با مکتب «رمانتیسم» هیچ آشنایی ندارد و در بخش‌های مختلف کتاب آن را «رمانتیک‌ها» (!) ترجمه کرده است. این نه تنها متن را خراب کرده بلکه منظور اصلی نویسنده را نیز از بین برده است!

برای رمانتیک‌ها از نخستین نگاه تا شکل‌گیری برداشتی شکوهمند و سرنوشت‌ساز تنها چند قدم کوتاه فاصله است: اینکه آن شخص، پاسخی جامع برای پرسش‌های بر زبان نیامده درباره‌ی زندگی است.

برای من جای سوال است که آیا مترجم منظور نویسنده را متوجه نشده است یا در «زبان فرانسه» کمیتش لنگ است. برای مثال منظور او از «برداشتی شکوهمند و سرنوشت‌ساز» چیست؟ یا برای مثال، «آن شخص» دقیقا کیست؟ مترجم با ترجمه‌ی اشتباه کلمه‌ی Romanticism به «رمانتیک‌ها» بی‌طرفی نویسنده را به توهین به «آدم‌های رومانتیک» تغییر می‌دهد که این از نظر بنده یک فاجعه‌ی بزرگ در ترجمه است. اما به قول مارک تواین، بیایید به جای تام سایر به مترجم رحم کنیم و باقی ماجرا را همین جا رها نماییم.

روایتی واقعی و ایدئولوژیک از عشق ربیع و کرستن

کتاب از ابتدا ماجرای عاشقانه‌ی ربیع‌خان، یک جوان بیروتی و کرستن، یک دختر اسکاتلندی را با جزئیات زیادی به تصویر می‌کشد. ماجرای آن‌ها از اولین برخورد تا رسیدن به مرحله‌ای منطقی از تعادل عاطفی و زناشویی بیان شده است. ماجرایی که روایتی پخته،‌ واقعی و ایدئولوژیک است و مثل «من پیش از تو» آن‌قدرها هم رمانتیک و عاشقانه به نظر نمی‌رسد. اگرچه ربیع و کرستن عاشق می‌شوند، ازدواج می‌کنند، بچه دار می‌شوند و سختی‌های ناراحت‌کننده‌ای را پشت سر می‌گذارند؛ ولی درک متعادلی که هردو در عشق به آن می‌رسند، می‌تواند به تعداد زیادی از جوان‌های عاشق امروزی کمک کند. البته اگر مترجم کمی ملموس‌تر و روان‌تر این روایات و مفاهیم فلسفی را بیان می‌کرد، شاید رمان «سیر عشق» عامه‌پسند‌تر می‌شد و به جای عاشقانه‌های درجه سه، این کتاب را در دست مردم می‌دیدیم. دو باتن در این کتاب وقایع روایت را با مفاهیم فلسفی و روانشناختی ترکیب می‌کند و  شدت بار احساسی داستان را کاهش می‌دهد. پس اگر به دنبال خواندن یک رمان کاملا عاشقانه هستید، بهتر است سراغ این کتاب نیایید که صرفا برای سرگرمی مخاطب نوشته نشده است. این کتاب به مخاطب یاد می‌دهد که به مسائل و تجارب موجود در رابطه‌ی عاشقانه‌ی خود با نگاهی جدید فکر کند و درکی از «عشق» به دست بیاورد که او را به پختگی می‌رساند.

ساختارشکنی‌های روانشناختی و تئوری عشق رابرت استرنبرگ

اگر از یک عاشق بپرسید «عشق چیست» او آن را با میوه‌های بهشتی و چشمه‌ی آب حیات و لبخند و مهر مادری و… توصیف می‌کند. اما دو باتن در تعریف «عشق» سنت‌شکنی می‌کند. اگر بخواهیم منظور اصلی او از عشق را بهتر درک کنیم، باید تئوری عشق رابرت استرنبرگ را نیز در نظر بگیریم. تئوری عشق رابرت استرنبرگ عشق را به مثابه یک مدل مثلثی و متشکل از سه عنصر «صمیمیت، شور و شوق و تعهد» می‌داند. او به کمک این مدل، نقاط ضعف و قوت عشق را توضیح می‌دهد و آن را به هشت حالت مختلف، توصیف می‌کند که به ترتیب «فقدان عشق»، «دوست داشتن معمولی»، «شیفتگی»، «عشق پوچ»، «عشق رمانتیک»، «عشق رفاقتی»، «عشق ابلهانه» و «عشق آرمانی» نام دارند. آلن دو باتن نیز در رمان «سیر عشق» خود، با ساختارشکنی روانشناختی سعی دارد درکی از عشق را به شما ارائه دهد. یعنی نظریه‌ای که عشق را در قالب یک داستان نشان داده و سپس آن را در قالب مصنوعات فرهنگی-اجتماعی مفهوم می‌بخشد.

با توجه به مدل مثلثی استرنبرگ، رمان سیر عشق انواع مختلفی از عشق را شامل می‌شود که عاشق ممکن است با آن‌ها آشنایی نداشته باشد و برایش سوء تفاهم شود. این کار با بیان روابط عاشقانه‌ی ناکام ربیع در داستان به تصویر کشیده می‌شود و تلاش‌های او جهت برقراری ارتباط با زنان مختلف نیز روایت می‌گردد. با وجود تمام این ناکامی‌ها، ربیع هنوز به آینده‌ی عاشقانه‌ی خود امیدوار است. این روابط ناموفق همگی نمونه‌هایی از انواع عشق است که استرنبرگ با مدل مثلثی خود توضیح می‌دهد. استرنبرگ زمانی یک عشق را قوی می‌پندارد که هر سه ضلع مثلث قوی باشند. ربیع بارها در رابطه با زنان مختلف بیان می‌کند که «گرچه با زن رابطه‌ی فکری صمیمانه‌ای دارد، ولی هیچ رابطه‌ی فیزیکی و جسمی بین آن دو نیست. گاهی هم با زنی رابطه دارد که تمام مسائل بین آن‌ها به روابط فیزیکی خلاصه می‌شود و او هیچ تفاهم فکری با آن زن ندارد».  اگرچه با وجود یکی از عناصر مدل مثلثی استرنبرگ، یک رابطه‌ی عاشقانه تشکیل می‌شود، ولی برای بیمه شدن آن رابطه، باید ضلع‌های دیگر نیز قوی شوند. در حقیقت، هرچه ضلع‌های یک مثلث قوی‌تر باشند، فرصت برای برقراری یک رابطه‌ی طولانی‌، ممکن خواهد شد. با توجه به رمان سیر عشق و نظریه‌ی استرنبرگ، این عدم تعادل در ضلع‌های مختلف مدل مثلثی است که عشق را ناپایدار می‌سازد.

وقتی ربیع و کرستن عاشق یکدیگر می‌شوند، «عشق رمانتیک» استرنبرگ را تجربه می‌کنند. تصمیم این زوج برای ازدواج آن‌ها را یک گام به مرحله‌ی «عشق کامل» نزدیک می‌کند. نوعی عشق که در آن هر سه ضلع مثلث (صمیمیت،‌ شور و شوق و تعهد) قوی هستند. ازدواج در حقیقت، با افزودن «تعهد» به رابطه‌ی آن‌ها، این عشق کامل را ممکن و طولانی می‌سازد. اما واقعیت در بسیاری از موارد آشکار می‌کند که «رسیدن به هدف اغلب از حفظ آن آسان‌تر است» و شما با ازدواج، مسئله را ختم به خیر نخواهید کرد.  استرنبرگ و دو باتن هر دو در این مورد به ما هشدار می‌دهند.

شانزده سال است که آن‌ها باهم ازدواج کرده‌اند و با این حال، ربیع تازه-البته کمی دیر- احساس می‌کند برای ازدواج آماده است. آن‌قدرها که به نظر می‌رسد عجیب نیست. با توجه به اینکه ازدواج درس‌های مهمش را تنها به کسانی ارائه می‌دهد که برای آموزش ثبت نام کرده‌اند، طبیعی است که آمادگی به جای اینکه قبل از مراسم به وجود بیاید، بعد از آن به وجود می‌آید؛ شاید یک یا دو دهه بعد.

در «سیر عشق»، مسیر سختی که یک زوج جهت نگه‌داری این «عشق کامل» طی می‌کنند را به زیبایی به تصویر کشیده است. در حقیقت دو باتن به ما هشدار می‌دهد که عشق کامل بیش از سایر عشق‌ها می‌تواند شکننده باشد و از هم گسسته شود. پس برای احیای آن، هر روز باید به سختی تلاش کنید. در حقیقت، ربیع و کرستن برای کشف معنای واقعی عشق کامل باید ماجراهای مختلفی از جمله «دو فرزند، مشکلات مالی، خطر بیکاری و حتی زنا و خیانت» را پشت سر بگذارند. طبق نظریه‌ی استرنبرگ، اجرایی کردن سه ملفه‌ی موجود در مدل مثلثی کاری دشوار اما ممکن است و ربیع و کرستن موفق می‌شوند تا با ازدواج و از همه مهم‌تر با پشت سر گذاشتن دوران سخت، آن را انجام دهند.

ربیع قبول دارد که این تنها یک بازی زبانی است که به او اجازه می‌دهد مدعی باشد فقط یک بار ازدواج کرده است. آنچه به راحتی رابطه‌ای واحد به نظر می‌رسیده، در گاه‌به‌گاه و بازگشت‌های پر احساس به خانه که به موجب این‌ها ربیع در واقع حداقل ده‌ها بار طلاق و ازدواج مجدد را تجربه کرده؛ آن‌هم فقط با همان یک نفر.

عشق یک افسانه نیست، یک ارزش اخلاقی است

در سایر رمان‌های عاشقانه، با این نکته برخورد می‌کنیم که زوجین عشق خود را بر اساس اساطیر یونان (مثل آفرودیت و ونوس و…) می‌چینند و در کل، عشق را یک افسانه می‌بینند. رمان «سیر عشق»، دقیقا خلاف این نکته را ثابت می‌کند. شما نباید به عشق به شکل یک «افسانه‌ی یونانی» نگاه کنید. نباید شخصیت خود را بر اساس الگوهای کهن بسنجید و برای خود، زوجی از تایپ‌های پیشنهاد شده بیابید. بلکه باید سعی در قوی‌ کردن عناصر مختلف مثلث باشید و در زندگی، مراحل مختلفی از عشق را تجربه و درک کنید. در حقیقت دو باتن، عشق را یک ارزش اخلاقی و فرهنگی می‌بیند. ارزش‌های اخلاقی که در محیط شکل می‌گیرند و تغییر آن‌ها نیازمند به زمان است. شما با شناخت کامل فرهنگ خود و دیگری می‌توانید نحوه‌ی پذیرش اجتماعی او را یاد بگیرید و عشق بین خود و دیگری را بهتر درک کنید. اما متاسفانه، آنچه در دو قرن گذشته در رابطه با مفهوم عشق تعریف شده، فرهنگی مشترک از این واقعیت است که عشق «بنیادی برای ازدواج» تلقی می‌شود. اما استرنبرگ مفهوم عشق را «ساختاری چند بعدی شامل رفتارها و همچنین احساسات و افکار مختلف» تعریف می‌کند. ما می‌توانیم این ایده و نظریه‌ی او از عشق را در بخش «رمانتیسم» کتاب «سیر عشق» به خوبی درک کنیم.

«سیر عشق» و واگرایی مفاهیم توصیف‌شده از عشق در رمانتیسم

روایت عاشقانه بین ربیع و کرستن، بارها توسط مفاهیم رمانتیسم خراب می‌شود. یک باور غربی که در آن، احساس به عقل، خیال (یا همان افسانه) به واقعیت و شور و شوق به تفکر، برتری دارد. در دوره‌ی رمانتیک و رمانتیسم، شعر‌ها و رمان‌هایی نوشته می‌شد که محور اصلی آن‌ها را برتری احساس به عقل تشکیل می‌داد. شاعران و نویسندگان تا جایی که می‌توانستند از تشویق عقل، ساختار منظم و به طور کلی، آموزه‌هایی که در رنسانس و دوره‌ی کلاسیک معرفی می‌شد، دوری می‌کردند. البته نویسنده‌های زن بیشتر ترجیح می‌دادند که عقل و عشق را به عنوان یک زوج جدانشدنی معرفی کنند و از روابط اجتماعی مختلف نیز بیشتر صحبت کنند. یکی از دلایلی که زن‌ها‌ی نویسنده در دوره‌ی رمانتیک، به رسمیت شناخته نشدند نیز همین باشد. دو باتن نیز مثل «خانم‌های دوره‌ی رمانتیک» فکر می‌کند. او به برتری احساس به عقل اعتقاد راسخ ندارد. برخلاف رمانتیسم که دردسرهای عشق را تا قبل از ازدواج می‌بیند، او عشق را بعد از ازدواج کامل می‌کند. از نظر او، رمانتیسم و باورهایش یک سری عقاید ایده‌آلیستی و غیر ممکن است که می‌تواند منجر به خراب کردن رابطه‌ی هر زوجی شود. در حقیقت، رمانتیسم آغاز داستان عاشقانه را بیش از حد در شکل‌گیری آینده‌ی یک عشق کامل مهم می‌بیند.

ظاهرا ما چیزهای زیادی راجع به نحوه‌ی شروع عشق می‌دانیم و چیز زیادی راجع به نحوه‌ی ادامه‌دادن آن بلد نیستیم.

دو باتن چهره‌های مختلف عشق که در دوره‌ی رمانتیسم تعریف شده را تشخیص می‌دهد و سپس آن‌ها را با مفهوم عشق استرنبرگ درمی‌آمیزد. ابتدا مراحل یافتن معشوق را که همیشه فردی مناسب است بیان می‌کند. سپس نحوه‌ی بیان احساسات و افکار مشترک فرهنگی که عشق به همراه می‌آورد را به تصویر می‌کشد و به دنبال آن، اقدامات عاشقانه مانند به اوج رسیدن احساس در روابط را توصیف می‌کند. ربیع، بدون اینکه بداند چگونه، در سه چالش اصلی که زیربنای عشق است، موفق شده است: او فرد مناسب را پیدا کرده است. او احساسات خود را به وی بیان کرده و عشقش پذیرفته شده است. اما این روند با «ازدواج» به اتمام نمی‌رسد و نمی‌تواند دلیلی بر شکل گیری یک رابطه‌ی موفق باشد.

زمانی فکر می‌کرد برای ازدواج آماده است: زمانی که خانه‌ای به اسم خود داشت، جهیزیه‌اش آماده بود، مهارت‌ها و شایستگی‌هایش روی طاقچه ردیف بود یا چند گاو و یک قطعه زمین از آن خود داشت. سپس تحت تاثیر ایدئولوژی رمانتیک، مجموع این واقعیات زیادی آزمندانه و حسابگرانه به نظر رسیدند و تمرکز به سمت ویژگی‌های عاطفی برگشت. این تفکر به وجود آمد که داشتن احساسات درست مهم است. مثلا این حس ناگهانی که شخص معشوقش را یافته است. ربیع حالا می‌داند که تفکرات رمانتیک، دستورالعمل ایجاد فاجعه‌اند. آمادگی او برای ازدواج بر پایه‌ی معیارهایی کاملا متفاوت است. او برای ازدواج آماده است زیرا از کمال طلبی دست برداشته است.

دو باتن با بررسی شیوه‌‌ی تکامل ایده‌ی عشق در طول قرن‌ها، نگاه جوامع به آن را نقد می‌کند. در حقیقت او «عشق افلاطونی» را زیر سوال می‌برد. عشقی که این روزها تا حد زیادی توسط جوامع مختلف طرفداری می‌شود. دو باتن ابراز می‌کند که قوانین رمانتیسم صریح و سختگیرانه است و تمام جنبه‌های زندگی خانوادگی را با چارچوب خود پوشش داده است. رمانتیسم تصویری اتوپیک از رابطه‌ی جنسی توصیف می‌کند و تک همسری را تشویق می‌کند. هرگونه زنا و خیانت در یک رابطه‌ی عاشقانه، ممنوع است و «آموزش‌های عقلانی» در رابطه‌ی عاشقانه را غیر ضروری می‌پندارد تا بتواند یک مفهوم ایده‌آل را در رابطه با عشق کامل توضیح دهد. مفهومی که به تبع می‌تواند به نتیجه‌ای غم‌انگیز در یک رابطه منجر شود. دو باتن در حقیقت موفقیت یک رابطه را در پیروزی عقل و بلوغ فکری به «رمانتیسم» می‌بیند.

ربیع قبلا تصور می‌کرد هر چیز در صورتی ارزشمند است که بی نقص باشد. او کمال گرا بود. اگر ماشین خراش برداشته بود، از راندن آن لذت نمی‌برد؛ اگر اتاق نامنظم بود، نمی‌توانست در آن استراحت کند؛ اگر معشوقش ابعادی از او را درک نمی‌کرد، کل رابطه زیر سوال می‌رفت. اکنون «نسبتا خوب» برایش دارد نسبتا خوب می‌شود. اینکه معشوق را «تمام و کمال» بدانیم، تنها نشان می‌دهد که نتوانسته‌ایم او را بشناسیم. تنها زمانی می‌توانیم ادعا کنیم به تدریج در حال شناخت یک نفر هستیم که آن شخص سخت ما را مایوس کرده باشد.

رمان سیر عشق را در حقیقت می‌توان یک روان‌شناس تمام عیار در نظر گرفت که لحظه به لحظه‌ی افکار و ماجراهای روابط عاشقانه بین یک زوج را تحلیل می‌کند و به قولی «مو را از ماست می‌کشد». دو باتن در این رمان و سایر رمان‌های فلسفی و عاشقانه‌ی خود این نکته را بیان می‌کند که کسی به ما «عشق» را آموزش نداده است. درست به همین دلیل هم با آن مثل یک افسانه برخورد می‌شود، نه هنجاری اجتماعی یا یک ارزش اخلاقی. پس شاید زمان آن رسیده است که در فرهنگ خود تغییر ایجاد کنیم. اولین قدم، خواندن این رمان است.

دسته بندی شده در: