هر چه قدر هم که تصور کنید کودک درونتان مرده است و ظاهرا خیلی خیلی بزرگ شدهاید؛ یعنی از دنیای کودکی فاصله گرفتهاید، باز هم یک سری از اتفاقات، پدیدهها، ماجراها و داستانها هستند که پیدا میشوند و به ذهنتان تلنگر میزنند تا شما را به اعماق دوران کودکیتان ببرند؛ یا باعث میشوند سن و سالتان را فراموش کنید و لطافت بچگی را در خودتان زنده ببینید! کتاب ۶۶ قصه از هانس کریستین آندرسن، یکی از چنین آثاری است که زمان مطالعهی آن، واقعا بعید است که به یاد بیاورید الان چند ساله هستید!!!
نویسندهی این کتاب، آنقدری ارج و قرب دارد و داستانهایش آنقدری در فضای ادبیات جهانی معروف شدهاند تا بعضا به عنوان یک داستان عامه و دهان به دهان نقل شوند و فارغ از خاستگاه ملی و ادبی اصلیشان، جزئی از متلها یا ضربالمثلهای جهانی باشند. چیزی عجیب و غریب که بنا به تاویلپذیری بالای داستانهای هانس کریستین آندرسن و محدود نبودن چارچوبهای داستانی او توجیه خواهد شد. البته ما ایرانیان در ادبیات خودمان نیز از این نویسندگان کم نداریم؛ افرادی مانند محمدعلی جمالزاده با «قصههای کوتاه برای بچههای ریشدار»، محمدمهدی آذریزدی با «قصههای خوب برای بچههای خوب» و یا هوشنگ مرادی کرمانی با «قصههای مجید» چنین کاری کردهاند؛ اما با توجه به قدمت کریستین آندرسن و حضور او در قرن نوزدهم میلادی، شاید بتوانیم این نویسنده را پدر معنوی تمام نویسندگان اینچنینی به حساب بیاوریم.
۶۶ قصه از هانس کریستین آندرسن ظاهرا در ژانر کودک و نوجوان قرار میگیرد؛ اما همانطور که گفتیم، کتابی منحصر به کودکان و نوجوانان نیست و مخاطبان بزرگسال هم میتوانند به راحتی با آن ارتباط برقرار کنند. درواقع اگر بخواهیم دقیقتر بگوییم، کلیت داستانهای آندرسن بیشتر در ژانر فانتزی جای میگیرند؛ ژانری که به قول معروف از هشت تا هشتاد سال را دربر میگیرد و معمولا لطافتی بامزه و دلنشین را در کنار جادو و دیگر اَشکال فراواقعی، به عنوان عنصر اولیهی طرح داستانی، درونمایه یا فضای ماجرا میسازند.
مشخصات کتاب ۶۶ قصه از هانس کریستین آندرسن
کتاب ۶۶ قصه از هانس کریستین آندرسن در ابتدا با نامی دیگر، یعنی افسانههای هانس کریستین آندرسن (به انگلیسی: Hans Christian Andersens fairy tales) در سال ۱۹۷۴ میلادی و توسط یک ناشر انگلیسی گزینش شد. البته همانطور که میدانید، خود آندرسن سالها قبل از این واقعه فوت کرده بود و طبعا این اثر، کتابی اورجینال از سوی خود او نیست.
نشر قدیانی، ناشری است که این کتاب را با ترجمهی پریسا همایون روز به زبان فارسی برگردانی کرده است و برای اولین بار در سال ۱۳۹۱ هجری شمسی به چاپ رسانده است؛ ضمنا نسخهی این نشر از کتاب بلندبالای حاضر که مشتمل بر ۸۴۷ صفحه از قطع رقعی (با جلدی گالینگور) است، تا به حال ۹ بار تجدید چاپ یافته است. چاپ شدن این کتاب توسط نشر قدیانی، عاملی است که باعث میشود تا بیش از پیش به این اثر توجه داشته باشیم. گرچه که کلا نمیتوانیم از یک کتاب باکیفیت یاد کنیم و از ناشرش به راحتی عبور کنیم؛ آن هم کتابی که تقریبا میشود گفت توسط خود نشر جمعآوری شده است. این نشر، یکی از معدود ناشران داخل کشور است که به صورت تخصصی و البته با کیفیتی بالا به چاپ آثار مربوط به کودکان و نوجوانان میپردازد. و البته اگر بدانیم که نشر قدیانی تا به حال، ۱۱ بار عنوان ناشر نمونهی کشور را کسب کرده، باز هم بیشتر به کتاب حاضر ایمان میآوریم.
برای مثال یکی از جنبههایی خوب که در این کتاب رعایت شده و غالبا مغفول میماند، اضافه شدن تصویرسازیهایی جذاب به داستانهای اثر است که توسط محسن حسنپور، گرافیست و نقاش کشورمان صورت گرفتهاند.
گلچین ادبی چیست و چرا؟
اگر در فضای ادبیات حضور داشته باشید، احتمالا چشمبسته هم که شده میفهمید که وقتی یک کتاب، صد سال بعد از مرگ یک نویسنده برای اولین بار به بازار نشر عرضه میشود، هم جزو آثار او هست و هم نیست؛ چرا؟ چون درواقع کتابی مانند ۶۶ قصه از هانس کریستین آندرسن یک گزینهی ادبی به شمار میآید؛ یعنی جزو آثاری قرار میگیرد که خود نویسنده آنها را به صورت فعلی نظامبندی نکرده است و دیگرانی بعد از او با جمعآوری آثارش، خواستهاند تا آنها را به صورت فعلی در قالب کتاب منتشر کنند.
درواقع میتوانیم ۶۶ قصه از هانس کریستین آندرسن را یک آنتولوژی به حساب بیاوریم؛ با این تعریف که آنتولوژی (به فرانسوی: anthologie) یا همان گلچین ادبی خودمان، مجموعهای از آثار ادبی است که توسط یک فرد بیرونی (غیر از نویسنده یا نویسندگان اثر) گردآوری شده باشد. گلچین ادبی میتواند حاوی آثاری از چندین نویسنده یا یک نویسنده باشد و طبق یک معیار، اعم از دوره، جریان، سبک ادبی و… به گزینش اثر بپردازد. قالب آنتولوژی هم محدودیت خاصی ندارد و از شعر گرفته تا داستان کوتاه، نمایشنامه و حتی موسیقی یا فیلم میتواند منبع آن باشد. البته ما پیشتر و در مطالب بسیاری، اعم از «بررسی کتاب هشتاد سال داستان کوتاه ایرانی» به توضیح کاملتری از آنتولوژی پرداخته بودیم؛ ولی شایان ذکر است که برخلاف نام گولزنندهی آنتولوژی، این مفهوم، مفهومی تازه و غربی نیست و اتفاقا ما ایرانیان نیز سابقهای طولانی در آن داشتهایم؛ مانند دیوانهای اشعار یا تذکرههایی که احتمالا نامشان را شنیدهاید…
پدر جوجه اردک زشت؟
شاید احمقانهترین کاری که میشود در قبال کتاب حاضر کرد، نوشتن یک بیوگرافی برای نویسندهاش، یعنی هانس کریستین آندرسن باشد! به هر حال او شهرهی شهر است و نیاز به تعریف آنچنانی برای شناخته شدن ندارد. نویسندهای که بیش از هر چیزی با کتاب معروفش، یعنی داستان جوجه اردک زشت شناخته میشود. البته نمیدانیم که باید او را خالق جوجه اردک زشت بدانیم یا مخلوق جوجه اردک زشت یا حتی خود جوجه اردک زشت!!! چهاینکه بسیاری معتقد بودند جوجه اردک زشت، نمودی از تجربهی زیستی و زندگی شخصی آندرسن بوده است و حتی زمانی که یکی از منتقدان به نام گئورک براندس از او پرسید آیا روزی داستان زندگی خودش را (اتوبیوگرافی) خواهد نوشت؟ آندرسن پاسخ داد که من قبلا چنین کاری را کردهام و نام آن کتاب، جوجه اردک زشت است! البته با تمام این تفاسیر، این نویسندهی دانمارکی به جوجه اردک زشت محدود نمیشود و علاوه بر این اثر، در حدود ۲۵۰ کتاب و داستان مهم دیگر هم در کارنامهی خودش به جای گذاشته است که از میان آنها میتوانیم به داستانهایی همچون پری دریایی کوچولو، بندانگشتی، زندگی من، ملکهی برفی، دخترک کبریتفروش و لباس جدید پادشاه اشاره داشته باشیم که همگی به صورت کم و بیش در خاطرهی ما جای گرفتهاند و آثاری ماندگار به شمار میآیند.
آندرسن در قرن ۱۹ میلادی و در کشور دانمارک به دنیا آمد؛ او از همان دوران نوجوانی، هوش و قوهی تخیل بالایی داشت و یکی از همکلاسیهایش با گفتن اینکه او قریحهی شاعری دارد، باعث شد تا آندرسن سراغ نوشتن برود. او در سال ۱۸۷۵ درگذشت؛ خودش قبل از مرگ گفته بود که «بیشترین کسانی که در مراسم تدفین مرا بدرقه خواهند کرد، کودکان خواهند بود!»
چهاینکه بیشترین آثار هانس کریستین آندرسن به فضایی کودکانه و پر از تخیلات لطیف دوران بچگی، تعلق دارد و شاید به همین واسطه است که برای بزرگداشت مقام او، زادروزش به نام روز جهانی کتاب کودک نامگذاری شده است.
مزیتهای کودکانهی کتاب حاضر
در بالا گفتیم که کتاب ۶۶ قصه از هانس کریستین آندرسن به قشر سنی خاصی تعلق ندارد؛ اما نمیتوانیم انکار کنیم که قطعا مخاطب کودک و نوجوان بیشتر از سایر قشرها با این کتاب ارتباط برقرار خواهد کرد و بزرگترین مزیت کتاب حاضر هم همین است که به صورتی عمیق، برای کودکان و نوجوانان مناسب است و جدای از خوب بودن در صورت مطالعه، اثر خوبی هم بر اشتیاق آنان نسبت به کتابخوانی بر جای میگذارد که محدود به یکی دو عامل نیست. درواقع اگر بخواهیم راهکارهایی برای علاقهمند کردن کودکان به کتابخوانی را طرح کنیم، ۶۶ قصه از هانس کریستین آندرسن (و به طور کل داستانهای دیگر این نویسنده) تعداد بالایی از سنجههای ما را پاس میکنند. یکی از مهمترین عوامل این موضوع، همان عاملی است که در بخش اول این مطلب ذکر کردیم؛ یعنی از آنجا که خود والدین و افراد بزرگسال هم با داستانهای آندرسن ارتباط برقرار میکنند، پس به جای اینکه داستانها را برای کودکان بخوانند، داستانها را با کودکان میخوانند و این تمایز بسیار مهمی است.
دومین عامل را میتوان در سلسلهوار بودن داستانها و حجم کم هرکدام از آنها دید؛ دو نکتهی مرتبط به هم که باعث میشوند تا کودکان نسبت به ادامهی مطالعهی این داستانها کشش پیدا کنند و آن را یک عادت برای خودشان ببینند.
سومین عامل در تنوع موضوعی بالای این داستانهاست که اگر کودک، یکی از آنها را درک نکند یا به هر دلیلی از آن خوشش نیاید، میتوانیم به سرعت، داستان دیگری را برای او انتخاب کنیم و حجم بالای کتاب به کمک ما خواهد آمد.
و عامل آخر را هم میتوانیم آن جایی ببینیم که ورق زدن این کتاب، به خودی خود برای کودک جذاب است؛ علیالخصوص که تصویرگریهای محسن حسنپور، حال و هوای جالبی را به ۶۶ قصه از هانس کریستین آندرسن داده است و آن را از سایر داستانهای کودکانه متمایز کرده است.