اگر به حوزهی فلسفه علاقهمند هستید و آثار نویسندگان فعال در این عرصه را مطالعه مینمایید، قطعا با نام آلبر کامو، نویسنده و فیلسوف فرانسوی آشنا هستید. در این مقاله قصد داریم مختصری از زندگی، آثار، افکار و اندیشههای این فیلسوف نامدار را برای مطالعه و آشنایی علاقهمندان به نگارش درآوریم.
معرفی شخصیت آقای فیلسوف
آلبر کامو متولد سال ۱۹۱۳ میلادی و متوفای ۱۹۶۰ در کشور فرانسه است. کامو نویسنده و روزنامهنگاری با افکار و اندیشههای خاص خود بود. به همین دلیل از او به عنوان یک فیلسوف هم یاد میشود. او در زمان خود با بیان دیدگاهها و اندیشههایش، در فراگیرتر شدن فلسفهی ابزوردیسم نقش داشت. هرچند در مقالهای به صراحت بیان کرده است که با نیهیلیسم و پوچگرایی مخالف بوده است. او بیان میکند که تمام تلاش خود را کرده تا به مسالهی آزادی فردی و ارزش و اهمیت آن بپردازد.
کامو و اگزیستانسیالیسم
کامو هرگز خود را متفکری متعهد به مکتب اگزیستانسیالیسم نمیدانست. با این حال به طور معمول، منتقدین و خوانندگان تا امروز او را به عنوان یک فیلسوف و نویسندهی پیرو مکتب اگزیستانسیالیسم شناختهاند. کامو در یک مصاحبه، هر نوع پایبندی به مکاتب خاص یا عضویت در گروههای ایدئولوژیک را کاملا رد کرد. او به صراحت در پاسخ به سوالی گفت:
خیر، من اگزیستانسیالیست نیستم. همیشه من و سارتر متعجب میشویم از این که نامهایمان دائما با هم گره میخورد.
زندگی آلبر کامو
کامو در کشور الجزایر به دنیا آمد. او در دانشگاهی واقع در زادگاهش به تحصیل پرداخت و در سال ۱۹۳۶ فارغالتحصیل شد. مادر آلبر، زادهی کشور اسپانیا بود و از یگ گوش ناشنوا بود و سواد خواندن و نوشتن نیز نداشت. پدرش لوسیان از طبقهی کارگر و یک کشاورز فقیر از اهالی فرانسه بود که در سال ۱۹۱۴ در جنگ جهانی اول، به شدت مجروح شد و به علت جراحات فراوان از دنیا رفت. کامو دوران کودکی خود را به همراه مادر، در بخشی به نام بلکورت در کشور الجزایر در محرومیتی سخت، بدون داشتن داراییهای ساده و اولیه در زندگی، گذراند.
نخستین آثار آلبر کامو
نخستین اثر آلبر که نام آن Revolte dans les Asturies است، در ماه می سال ۱۹۳۶ منتشر شد. این کتاب در رابطه با شورش معدنچیان اسپانیایی نوشته شده بود. افرادی که توسط دولت اسپانیا شدیدا مورد سرکوب قرار گرفته بودند. آلبر کامو در جریان جنگ جهانی دوم، به عضویت گروه مقاومت فرانسه درآمد. گروهی که دفتر روزنامهای را به صورت زیرزمینی و مخفیانه با همین نام اداره مینمودند. فعالیت متمرکز آنان علیه نازیها بود. او در سال ۱۹۴۳ در مقام سردبیر نشریهی مقاومت فرانسه انتخاب شد. همچنین در ژوئن همان سال بود که کامو برای نخستین بار در جلسهی تمرین نمایشنامهی مگسها نوشتهی ژان پل سارتر با او دیدار کرد.
ادامهی جنگ، زندگی و نگارش آثار
وقتی پاریس در اوت ۱۹۴۴ به دست نیروهای متحدین آزاد شد، کامو شاهد جنگ واپسین بود و تمام جزئیات را رصد و چاپ میکرد. بلافاصله بعد از آزادی پاریس در ۶ ماه اوت ۱۹۴۵، او یکی از چندین ناشر در فرانسه بود که در عمل، انزجار و مخالفت خود را درمورد پرتاب بمب اتمی از سوی آمریکا بر ژاپن ابراز نمود. کامو در سال ۱۹۴۷ از عضویت گروه مقاومت انصراف داد و به آمریکا سفر کرد. هدف او این بود تا دربارهی آراء و اندیشههای فلسفی فرانسه به سخنرانی بپردازد.
در سال ۱۹۴۹ بود که بیماری سل به سراغ او آمد و دو سال پس از آن در انزوا زندگی میکرد. آلبر انسان طاغی را در سال ۱۹۵۱ منتشر کرد. این کتاب تحلیلی-فلسفی تصویری از انقلاب و شورش را نشان میداد. تصویری که بیانگر تفکرات ضدکمونیستی او بود. انسان طاغی ناراحتی و انتقاد شدیدی از سوی بسیاری از همکاران و معاصران فرانسوی او را برانگیخت. درواقع اینگونه میان او و سارتر جدایی افتاد. آلبر پس از آن دچار افسردگی شد و از آن زمان به بعد شروع به ترجمهی نمایشنامه کرد.
کامو، ادبیات و فلسفه
نخستین اندیشهها و فعالیتهای کامو در حوزهی نویسندگی و ادبیات، بر محور فلسفهی نیهیلیسم میگشت. این اندیشه همچنین در اسطوره سیزیف و نیز در بسیاری از آثار مشهور دیگرش، از جمله طاعون و بیگانه بیان شده است. با وجود اینکه آلبر کامو از سارتر جدا شده بود، آثارش باز هم تحت عنوان فلسفهس اگزیستانسیالیسم طبقهبندی میگردد. این موضوع به آن علت است که بسیاری از کاربردهای متاخر فلسفهی اگزیستانسیالیسم با ایدههای فراوانی از کامو در ارتباط است. آلبر کامو این نسبتها را بارها در مقاله انیگما و در جاهایی دیگر نفی کرده است. اما به هر ترتیب، فهم و درکی که او به طور شخصی از جهان دارد (مثلا عنصر «بیتفاوتی» که در بیگانه حضور دارد) بیشک او را تا حدی از چنین انتقاداتی جدا میکند.
اسطوره سیزیف
فعالیتهای سیاسی و اجتماعی
کامو در دهه ۱۹۵۰ جهد و تلاش خود را متمرکز بر حقوق بشر کرد. استعفای او از یونسکو در سال ۱۹۵۲ رخ داد. وقتی که سازمان ملل، اسپانیا را به عنوان عضوی مشروع تحت هدایت ژنرال فرانکو قبول کرد. در سال ۱۹۵۳، او به روشهای بی رحمانهای که شوروی برای شکستن و سرکوب اعتصاب کارگران در ناحیهی شرق برلین در پیش گرفته بود، انتقاد کرد. کامو همین انتقادها را در مقابل روشهای سرکوب مشابه در لهستان و نیز مقابله با نیروهای انقلابی در مجارستان توسط شوروی در ماه اکتبر آن سال نشان داد.
کامو از سال ۱۹۵۵ تا ۱۹۵۶، با نشریهی L’Express همکاری مینمود. او در سال ۱۹۵۷ به پاس خدمات ارزندهی ادبی خود، و صراحت و شفافیت در بیان مشکلات آن دوران، برندهی جایزه نوبل ادبیات شد.
وفات آلبر کامو
آلبر کامو در سال ۱۹۶۰، در سن ۴۶ سالگی در سانحهی تصادفی در نزدیکی شهر Ville Levin از دنیا رفت. دو اثر آلبر کامو پس از مرگ او به دست فرزندان او منتشر گشت. اولین اثر او به نام مرگ شیرین (۱۹۷۰) دربارهی شخصیتی به نام مرسو است که همنام و شبیه به شخصیت اصلی داستان بیگانهی او نیز هست. دومین رمان او رمانی ناتمام با نام نخستین انسان (۱۹۹۵) است که روایتکنندهی داستان زندگی آلبر در دوران کودکی او در الجزیره است.