یکی از ادوار مهم تاریخ که آبستن دگرگونیهای سیاسی اجتماعی و فرهنگی بسیاری در همهی عرصهها بوده است دورهی مشروطه است. گرچه هنگام سخن گفتن از مشروطه اغلب تنها کشور ایران مورد بررسی و توجه قرار میگیرد اما از این نکته نباید غافل بود که مشروطه یک نوع نظام سیاسی اجتماعی است که طی سالهای ۱۹۱۵-۱۹۰۰ میلادی، همزمان با ایران در کشورهای هند، ژاپن، چین، مصر و افغانستان نیز برقرار شد. گرچه زنان این کشورها ارتباط چندانی با یکدیگر نداشتهاند اما کمابیش مطالبات یکسانی را دنبال میکردند. زنان در این دوره از طریق سرمقالهها، نامهها و نوشتههای متعدد در مطبوعات به نقد الگوهای جنسیتی و نابرابریهای اجتماعی در ساختار مردسالارانه میپرداختهاند و از آموزههای دینی جهت پیشبرد مقاصد خود بهره میجستند. مهمترین خواستههای زنان در آن دوره بدست آوردن حق تحصیل، حق رای، از بین رفتن نابرابریهای اجتماعی و تغییر در ساختارِ زبانِ مکتوبات، جهت «شهروند شدن زنان» یا به عبارتی قرار گرفتن آنان در مفهوم ملت بوده است. مسائل مربوط به چند همسری و ازدواج دختران در سنین پایین نیز از جمله دیگر مسائل مطرح شده توسط زنان در اثر مشروطه بوده است.
مورگان شوستر در سال ۱۹۱۱ از سمت دولت آمریکا به عنوان خزانهدار کل برای اصلاح امور مالیه به ایران فرستاده شد و پس از خروج از ایران خاطرات خود را در کتابی با عنوان «اختناق ایران» به چاپ رساند که در آن مشاهدات خود را از دوره مشروطه و مبارزات زنان به رشتهی تحریر در آورده است. شوستر مینویسد:
زنان ایران از ۱۹۰۷میلادی به بعد با یک جهش، مترقیترین (اگر نه رادیکالترین) زنان جهان شده اند.» به عقیده او «زنان محجّبه ایران که با تجربهایی ناچیز یک شبه آموزگار، روزنامهنویس، مؤسّس باشگاههای زنان و سخنگو در مباحث سیاسی شدند، کاری کردند که نهضت زنان در غرب دهها و شاید صدها سال برای انجام آن وقت صرف کرده بود.
حق تحصیل در پرتو «مقاومت مادرانه» و پردازشهای دینی
در کتاب «حکایت دختران قوچان»، افسانه نجمآبادی به بررسی اصطلاح «مام وطن» میپردازد. او با بررسی واقعهی فروش دختران قوچان (از جمله وقایع آغازگر انقلاب مشروطه)، که تبدیل به داستان تظلمخواهی در نوشتههای مشروطهخواهان شده است، بیان میکند که مضمون این حکایتِ فقر رعیت و وطنفروشی است. به عبارتی جسم زن به مثابه وطن، ناموس جنسی و غرور ملی دیده میشود. گرچه این اتفاق در اکثر تاریخنویسیهای مشروطه عنوان نشده است اما گذار از «زن» به «وطن» و «وطن» به «زن» یکی از نیرومندترین استعارههای دوران مشروطیت است.
عبارت «مامِ وطن» برای نخستین بار توسط مردان مشروطهخواه مورد استفاده قرار گرفت. در این انگاره ایران نه زن که مادر پنداشته میشود و نقش مادری زنان با مفهوم کشور ایران درهم آمیخته میشود. به عبارتی ایران برابر مام وطن، و ملت ایران مردم ایران پنداشته میشوند که مراد از «مردم» در آن دوره غالبا مردان یا ابناء وطن بودهاند. گرچه نقدهای بسیاری بر این انگاره وجود دارد اما زنان برای تحقق مطالبات خود در جامعهی سنتی و مردمَدارانهی آن دوران، به استقبال از الگوی مادر انگارانهی وطن رفتند و با تاکید بر نقش مادری زنان و جایگاه آنان در تربیت فرزندان ایران (ایران=مام وطن؛ مردم=أبناء وطن، فرزندان ایران)، به آمادهسازی اذهان عمومی در خصوص تحقق مطالبات زنان پرداختند. زنان با استفاده از از الگوی مقاومت مادرانه و پردازشهای دینی توانستند در کمتر از یک دهه یکی از مهمترین مطالبات خود یعنی حق تحصیل را محقق سازند. زنان ایرانی در این مسیر بر آیات قرآن مجید در تمجید علماندوزی و حدیث رسول اکرم: «طلب العلم فرضه کل مسلم و مسلمه» تاکید میکردند و از این طریق به خواست خود درباره حق تحصیل مشروعیت میبخشیدند.
زن در زبان مشروطیت
زبان عرصهی ظهور و بازتولید ارزشهای اجتماعی سیاسی و فرهنگی است. یکی دیگر از مواردی که به کاهش نابرابریهای اجتماعی زنان در دورهی مشروطه کمک کرد، تلاش در جهت تغییر ساختارهای زبان بود.
افسانه نجمآبادی در کتاب «چرا شد محو از یاد تو نامم؟»، مقالهی «دگرگونی زن و مرد در زبان مشروطیت» بیان میکند گرچه باور عموم این است که در زبان فارسی فاقد ضمایر دوگانهی مذکر و مونث است اما این زیان حاصل دگرگونیهای بسیاری است که به ویژه از دورهی مشروطه به بعد آغاز شده است. این دگرگونیها نسبت به مذکر و مونث خنثی نبود. برخی از مفاهیم نو نظیر وطن مونث و برخی دیگر چون ملت مذکر فرض میشدند و این مونث/مذکرنگاری در بازنگاری و از نو نگاشتن مفاهیم «زن» و «مرد» نیز اثر گذاشت. قبل از مشروطه زن در قالب «جنس ضعیف» و «ضعیفه» ظاهر میشود و پس از مشروطه جنسیت در قالب «مادر وطن» معرفی میگردد. در کتب آموزشی آن دوره واژگان سیاسی نیز در قالب نقشهای جنسیتی ظاهر شدهاند؛ در این آثار: دولت (حکومت) برابر با پدر؛ کشور (ایران) برابر با مادر و ملت (مردم) برابر با فرزندان وطن پنداشته شدهاند. زنان در این ساختارشکنی زبانی، ابتدا واژه مخدرات را جایگزین واژه ضعیفه نموده و پس از آن در هر زمان، واژهای مناسبتر را برای معرفی خود برگزیدند. امری که سیر تغییر آن در کلمات زیر قابل مشاهده است:
ضعیفه مخدرات نسوان خواتین زنان بانوان دوشیزگان
زنان از این طربق خود را از بند «دیگری» بودن رهانیدند و به عنوان شهروند به رسمیت شناخته شدند. همچنین با نگارش مکتوبات انتقادی به مجلس شورای ملی به دلیل محروم کردن زنان از حق رای و همردیفی آنان با دیوانگان و مجانین در این موضوع، آن را توهین به عموم زنان ایرانه دانسته و ضمن جزئی از از افراد «ملت» دانستن خود، با محور قرار دادن دو اصطلاح «عموم» و «خواهری» زمینه را برای اتحاد و همبستگی جمعی میان تمام زنان ایران فراهم کردند.
مقایسهی مطالبات اجتماعی زنان ایران با زنان دیگر کشورها
همزمان با فعالیتهایی که توسط زنان ایرانی در دورهی مشروطه صورت گرفت، در سال ۱۹۰۸ میلادی یعنی حدود دو سال بعد از شکلگیری مشروطه در ایران، زنان دوزنده در نیویورک برای ۸ ساعت کار در روز و شرایظ شغلی بهتر اعتصاب کردند. در آلمان نیز رزا لوکزامبورگ سارمان زنان سوسیال دموکرات را شکل داد. در روسیه، آفریقای جنوبی نیز تحرکاتی صورت گرفت. مسئلهی قابل توجه دیگر اما شباهت برخی از مطالبات زنان است که نشان از دغدغههای اساسی آنان دارد، به طور مثال ماری ولستون کرافت که وی را نخستین فمینیست انگلستان خواندهاند نیز، در مقالهای حق تحصیل و آموزش برای دختران را محور اصلی بحثهای خود قرار داد. همچنین کرافت در تلاش بود تا بر اساس برخی دستاوردهای انقلاب کبیر فرانسه زنان را در دایره «شهروندان» قرار دهد در میان کشورهای غیر اروپایی، تحولات اجتماعی در دو کشور ژاپن و مصر بر روی اقدامات تجدد طلبانهی ایرانیان در دورهی مشروطه تاثیر مهمی داشته است. گرچه میزان مشابهت مطالبات اجتماعی ایران و زنان دیگر کشورهای آسیایی بیشتر است اما اغلب مراودات زنان ایران با زنان مصر بود و بیشترین گروه مورد مقایسهی خود را وضعیت اجتماعی زنان ژاپن میدانستند.
بهداشت زنان
با رواج بیماریهای واگیردار از جمله وبا، طاعون، آبله، سفلیس و مالاریا در قرن نوزدهم میلادی که همه سالانه قربانیان بسیاری میگرفت لزوم آگاهی بهداشتی زنان در اولویت قرار گرفت؛ چرا که زنان به دلیل گستردگی فعالیتهایشان و تماس ظولانی مدت با کودکان بیشتر در معرض مرگومیر قرار داشتند. در دورهی قاجار به ویژه از زمان مشروطه با توجه به ضرورت پرداختن به مسائل زنان مطالبی از قبیل چگونگی نظافت لباس، روش نگهداری کودک و بهداشت نوزاد، آموزش مسائل بهداشتی به دختران، بیماریهای رحمی و عفونتهای بارداری و…در مطبوعات به نگارش درآمدهاند. در میان آثاری با این محتوا، به کتاب «حفظ الصحه نسوان»، میتوان توجه خاصی داست که در ۱۶ فصل به تشریح اعضاء بدن زنان و بیماریهای آنان از دوران کودکی تا پیری پرداخته است. بررسی این رساله و دیگر رسالههای بهداشتی این دوره نشان دهندهی آن است که نقش مادری و مسائل باردرای زنان عمل اصلی در توجه به مسئلهی بهداشت زنان در ایران اواخر دورهی قاجار بوده است. در این آثار دلیل توجه شاخص به مسائل بهداشتی زنان، نقش مادری و نگهداری از نوزاد توسط آنها میباشد. در این بین باید اشاره داشت یکی از موارد مهم در خصوص حفظ الصحهی زنان در این روزنامه، توجه به دو مسئلهی ۱-مضرات بارداری زنان قبل از ۲۵ سالگی و ۲- عدم توجه به فاصلهی زمانی مناسب برای بارداریهای مجدد میباشد. وجه مشترک بیشتر این مقالات در خصوص بهداشت زنان تاکید بر موضوع نقش مادری زنان است.
مطبوعات زنان
بررسی تحلیلی سیر روزنامهنگاری زنان در دورهی مشروطه نشان میدهد که تاکید بر مسئلهی بهداشت زنان و ایجاد مدارس دخترانه و امر اساسی است که زنان در مطبوعات خود به آن توجه نشان دادهاند. همچنین در مواردی معدود برای نخستینبار در مطبوعات مردان «زن» در کنار «مرد» قرار گرفته و جزء «ملت» به حساب آمده است. در نمونهای دیگر میتوان گفت زنان در یک خرده جنبش برای تغییرات اجتماعی خیزش زنان ایرانی با جنبش عمومی مشروطهخواهی همکاری کردند. آنها در دفاع از مشروطه و مطرح کردن مطالبات اجتماعی جنس زن به نامهنگاری در مطبوعات پرداخته و از ملل دیگر برای پیشبرد اهدافشان کمک میطلبیدند. نمونهی بارز این امر نامهی زنان ایرانی مقیم اسلامبول به ریاست شخصی به نام «زهره» به ملکهی انگلیس و ملکهی پروس است. نامهای که در آن زنان ایرانی برای اتحاد بیشتر با زنان اروپایی از لفظ «خواهران» به عنوان «هم جنس» خود تقاضا کردهاند مانع کشتار زنان ایرانی به دست نیروهای محمدعلی شاه شوند. این زنان اغلب از طبقات بالای اجتماع بودند اما یک گروه ناراضی از زنان را تشکیل دادند وبرای تحقق اهدافشان کوشیدند.
مرور بسیار عالی و کاملی هست از این کتاب ، لطفا نام دوستی که قلم زدند و این متن و مرور را نگارش نمودن هم مرقوم بفرمایید تا بیشتر با کارهای ایشان آشنا شویم .