کتاب ماجراهای هاکلبری فین شاهکاری از مارک تواین نویسندهی شهیر و طنزپرداز قدرتمند آمریکایی است. طنز بینظیر اثر، شخصیتپردازی قوی و نگاه جامعهشناسانهی نویسنده، اثری خلق کرده است که برای همهی سنین و همهی سلیقهها جذاب و بیمانند است. ارنست همینگوی در مورد این کتاب میگوید:
تمام ادبیات امروزی آمریکا از یک کتاب به نام “سرگذشت هاکلبریفین” سرچشمه میگیرد. این بهترین کتاب ماست. همهی آثار آمریکایی از این کتاب سرچشمه میگیرد. پیش از این چیزی نبود و پس از آن هم چیزی به آن خوبی نیامد.
شروع هاکلبری فین
کتاب هاکلبری فین از ۴۳ فصل تشکیل شده است. ماجرای داستان از آنجا شروع میشود که هاکلبری فین خودش را به کسی که ممکن است خوانندگان آن را از قبل بشناسند معرفی میکند. خوانندگان متوجه میشوند که هاک از آخرین ماجرایی که با تام سایر دوگلاس و خواهرش داشته است، پول خوبی به جیب زده است. خانم واتسون، هاک را به خانهشان برده تا به او دین و آداب معاشرت بیاموزد. بهجای پیروی از محافظانش ،هاک در شبی از خانه بیرون میزند تا به تام سایر بپیوندد و وانمود کنند که دزد دریایی هستند.
یک روز هاک متوجه میشود که پدرش پپ به شهر برگشته است.به خاطر سابقه خشونت و نوشیدن زیاد، هاک نگران رفتار پدرش و میزان پولی است که او خرج میکند. هاک با وجود پدرش، به مدرسه رفتن ادامه میدهد اما ترسهای او زمانی واقعی میشود که پدرش او را میرباید و در طول رود میسیسیپی با یک کابین کوچک تا ساحل ایلینز میبرد. با اینکه هاک از زندگی بدون مدرسه و دین راضی است اما پدرش از او سو استفاده میکند. به همین دلیل او مرگ خود را جعل میکند و از میسیسیپی میگریزد.
جزیرهی جکسون
او چند مایل آنطرفتر به جزیرهی جکسون میرود و آنجاست که به بردهی خانم واتسون جیم برمیخورد. کسی که از ترس فروخته شدن فرار کرده است. هاک و جیم خیلی زود متوجه میشوند که افرادی برای گشتن جزیره میآیند. پس با یک قایق به سمت پایین رودخانه فرار میکنند. برنامهی جیم آن است که از ایلیونز بگذرد و از آنجا به ایالت آزاد اوهایو برود. با اینکه هاک میداند که با همراهی جیم، تمام آموزههای معاشرت و مذهبی را میشکند اما با جیم همراه میشود. و این دیدگاه از بردهداری و آزادی در طول رمان ادامه پیدا میکند. جیم و هاک در طول مبارزهی خود به شخصیتهای زیادی برمیخورند. ازجمله گروهی از دزدانی که در یک کشتی بخار در حال شکستن سفر میکردند و دو خانوادهی جنوبی که باهم دشمنی داشتند.
تنها زمانی که هاک و جیم واقعاً آزاد بودند زمانی بود که آنها سوار قایق شدند. این آزادی با از راه رسیدن دوک و پادشاه از بین میرود. جیم و هاک مجبور میشوند تا در تمام شهرهای بندری توقف کنند تا نمایشی از قدرت و اعتماد به نفس برای ساکنان اجرا کنند.
نقشهی فرار
به خاطر کمبود درآمد، پادشاه و دوک به جیم و هاک خیانت میکنند و جیم را به بردهفروشی میفروشند. زمانی که هاک برای پیدا کردن جیم میرود، میفهمد که او در مزرعه فلپس بهعنوان اسیر توسط سیلا و سالی نگه داشته میشود. فلپسها فکر میکنند که هاک برای ملاقات با آنها آمده و عموزادهی آنها تام است. هاک بهراحتی در نقش تام سایر فرو میرود. تام سایر خیلی زود از راه میرسد و هاک برای او جریان اسیر شدن جیم را تعریف میکند. بعد از شکست خوردن نقشه هاک برای آزاد کردن جیم، تام پیشنهاد نقشهی را میدهد که بر اساس یک رمان هیجانانگیز است.درنهایت نقشه فرار کردن جیم تبدیل به یک پروسه پیچیده از مارها تلهها و پیامهای اسرارآمیز میشود.
بعدازآن که نقشهی فرار انجام میشود، کشاورز به تام شلیک میکند و از آنجایی که جیم ،تام را در حال خونریزی رها نمیکند، او بار دیگر به مزرعه بازمیگردد و اسیر میشود. در مزرعه، تام تمام داستان را برای عمو و زنعموی خود تعریف میکند و خوانندگان درمییابند که خانم واتسون درگذشته و جیم را آزاد کرده است. تام تمام این زمان از آزادی جیم باخبر بوده است. در پایان رمان جیم آزاد میشود و هاک برای ماجرای بعدی خود آماده میشود.