«فرودو زنده میماند.» من خاطرهی گنگی از این اصطلاح دارم. شاید آن را قبلاً جایی دیده باشم و یا والدینم آن را گفته باشند. اما این اصطلاح به همراه اولین فیلم ارباب حلقهها وارد زندگی من شد. برای مغز کودک من باور این مقدار حماسهی فانتزی بسیار سخت بود و من دائماً چه در تئاتر یاران حلقه و چه زمانی که مادرم کتاب ارباب حلقهها را برایم میخواند، به خواب میرفتم. تقریباً قانع شده بودم که من تنها فرد در دنیا هستم که داستان ارباب حلقهها را نمیفهمد.
البته فیلم ارباب حلقههای پیتر جکسون در میان فیلمهای بزرگ دههی ۲۰۰۰ قرار گرفت. کتاب ارباب حلقهها و هابیت بهعنوان پایاندهندگان یک دهه به میان ما آمدند و الهامبخش موجودات افسانهای ازجمله الفها و اورک ها بودند. این خوب است که فیلم بهصورت دقیق از روی کتاب اقتباس نشده است. اما تأثیر آن فیلم بر روی ذهنیت مردم از کتاب اصلاً قابل انکار نیست.
برای مثال شاید خیلی از عاشقان قیلم ندانند که کتاب هابیت پیش از ارباب حلقهها نوشته شده است. در ابتدا ارباب حلقهها قرار بود تا داستان کودک باشد. اگر میخواهید که کتاب را بخوانید و خود را عمیقاً غرق دنیایی کنید که تالکین خلق کرده است، باید چیزهایی دربارهی تالکین، خانوادهاش و آنچه که آنان بهعنوان ادبیات فانتزی میشناختند، بدانید.
از ویمبزلی تا ساختن دنیا
جامعهی تالکین دربارهی ترتیب کتابها میگویند: تقریباً غیرممکن است که برای کتابهای او ترتیبی قائل شویم. با اینکه این سخن درست است اما آنها هنوز هم برای پیدا کردن ترتیب درست کتابها تلاش میکنند. همانطور که فهمیدید برای فردی که میخواهد برای اولین بار وارد دنیای تالکین شود، ترتیبی برای خواند کتابها وجود ندارد. طرفداران سرسخت تالکین حتی ترتیب کتاب را آنطور که ناشر منتشر کرده است نیز نمیپذیرند و آن را برای افرادی میدانند که کتابها را خوانده و برای خواندن مجدد از آن ترتیب پیروی میکنند.
البته این ترتیبی است که کتابها به انتشار رسیده است:
۱-هابیت(۱۹۳۷)
۲-یاران حلقه(۱۹۵۴)
۳-دو برج(۱۹۵۴)
۴-بازگشت پادشاه(۱۹۵۵)
۵-ماجراهای تام بامبدیل(۱۹۶۲)
۶-سیلماریلیون(۱۹۷۷)
۷-فرزندان هورین(۲۰۰۷)
این فهرست با هابیت شروع میشود. زیرا اول از همه منتشر شده و اطلاعاتی دارد که برای ورود به دنیای تالکین احتیاج است آن را بدانیم. با اتمام ارباب حلقهها، این دنیا تغییراتی میکند تا به کتاب سیلماریلیون میرسد. با اینکه این کتاب بیشتر داستانهایی را نقل میکند که بر ماجرای هابیت و ارباب حلقهها مقدم است و اتفاقات آن پیش از این دو کتاب میافتد، اما خواندن آن به تنهایی و بدون معرفی به سرزمینهای خلقشده توسط تالکین بسیار دشوارتر است.
بگذریم، اگر شما حوصلهی زیادی برای خواندن و دانستن اطلاعات تاریخی ساختهشدن یک دنیا دارید، سیلماریلیون برای شماست. اما اگر دوست دارید به سراغ اصل ماجرا بروید ابتدا کتابهای دیگر را بخوانید.
اول پروفسور و بعد مؤلف؟
شروع کتاب هابیت با جملاتی بسیار ساده اتفاق میافتد. اما این کار برای تالکین سالها زمان برده است تا به چیرهدستی موردنظر خود در زبان برسد و این پروسه به خاطر تدریس او بهعنوان یک پروفسور در دانشگاه آکسفورد بیشتر از معمول طول کشیده است.
شاید بگویید این یک دلیل منطقی برای شاعرانه و هنرمندانه بودن دنیایی است که تالکین ساخته است. بعد از وقف کردن خود برای ساخت سرزمین میانه، او تمام تلاش خود را برای اضافه کردن داستانهای هنرمندانه شخصیتها، افسانهها و زبانهای جدید در دنیای خود کرد.
او درواقع در حال ساخت یک پیشینه برای دنیای خود بود. درواقع سرزمین میانه روزی زمین ما بوده است و تالکین تمام دانش خود را برای ساخت تاریخچهای از سرزمین میانه، برای ۲۰۰۰ سال پیش از هابیت به کار گرفت. داستان بیلبو بگینز برای کودکان و با اطلاعات کمی درباره گذشته و دنیای سرزمین میانه شروع شد. اما با پایان داستان و تبدیلشدن آن به رمان بزرگسال، او ریشههای عمیقی برای اتصال گذشته و زمان جاری در رمان را، در میان داستانش دواند.
کتابهایی همرده با ارباب حلقهها
اگر میخواهید تا چیزی غیر از سرزمین میانه و ماجراهای آن از تالکین بخوانید و با او بیشتر آشنا شوید به شما پیشنهاد میکنیم تا کتاب «نامههای کریسمس پدر» را بخوانید. تالکین هرسال در کریسمس نامههایی برای فرزندانش از طرف بابانوئل مینوشت. او قطعاً ساعتها برای هر نامه وقت میگذاشت زیرا ترکیب هنرمندانهی داستانگویی، توانایی در نوشته و تصویرسازی درخشان او در هریک از نامهها کاملاً به چشم میآید. با یک نگاه به آنها میتوانید بفهمید که داستان هابیت و ماجراهای تام بامپدیل چه میزان از خلاقیت را در خود جای داده است. همچنین این نامهها نشاندهندهی ارتباط و تعهد قوی تالکین به خانوادهاش است.
هزاران صفحه از نوشتههای تالکین بهوسیله خانواده او و به کمک پسر سوم او کریستوفر منتشر شد. زمانی که او در سال ۱۹۷۳ درگذشت کریستوفر جای او را گرفت و شروع به ویرایش متن سیلماریلیون کرد. باوجود در اختیار داشتن تعداد زیادی نسخهی خطی از پدرش که در زمان مرگ در حال کار روی آنان بود، هیچ راهی برای کریستوفر وجود نداشت تا ورژن منسجمی از متن را گرد هم بیاورد. تناقضهای زیادی در هر خط خودنمایی میکردند و تمام اینها به این دلیل بود که تمام ساختار سرزمین میانه پس از اتمام ارباب حلقهها تغییر میکرد.
با اینکه طرفداران از نسخه جدید کتاب در سال ۱۹۷۷ بسیار هیجانزده شدند اما این باعث نشد که سیل انتقادات به سمت این کتاب روانه نشود. تغییر استایل نویسندگی بارز میان این جلد و ارباب حلقهها، هابیت و استفاده بیش از حد کریستوفر از اطلاعات تاریخی که درباره سرزمین میانه نوشته بود، موضوع اصلی این انتقادات بودند.
بهصورت خلاصه، کریستوفر در میان تعداد زیادی از تصمیمات ناخوشایند گیر افتاده بود.
پس درباره فیلمها، بازیها و… چطور؟
قطعاً شما قرار نیست اقتباس سینمایی سیلماریلیون را به دلایل متعدد ببینید. نهتنها به دلیل ترس کریستوفر از مورد انتقاد قرار گرفتن، بلکه به خاطر آنکه او از فیلمهای پیتر جکسون متنفر است. او معتقد است که جکسون از کتاب استفاده کرده تا یک فیلم اکشن مناسب سن کودکان و نوجوانان بسازد، البته اقتباس ناقص جکسون در هنگام اکران فیلم هابیت سخنان کریستوفر را تأیید میکند.
از سویی دیگر بازیهای ویدیویی که بر اساس سرزمین میانه ساختهشده اند بسیار موفق عمل کردهاند. بازی سرزمین میانه: سایهی مودور، جمعیت زیادی را درگیر خود گرد و برندهی عنوان بازی سال شد. البته در مورد بازی کمتر کسی توقع دارد که اتفاقات آن دقیقاً طبق داستانهای کتاب باشد به همین دلیل است که انتقادهای زیادی به خط داستان آن وارد نیامده است.
آیندهی ارباب حلقهها
با اینکه جریان داستانهای سرزمین میانه به بهصورت کامل به اتمام رسیده است اما هابیت و ارباب حلقهها به تاثیرگذاشتن بر روی فرهنگهای فیلمسازی و داستاننویسی در دهههای پیش رو ادامه خواهند داد. نسل آینده ارتباطاتی را درمیان دنیایی که تالکین خلق کرده است و دنیایی که در آن زندگی میکنند را پیدا میکنند.
فرودو زنده میماند. پیش از ما زنده بوده و پس از ما نیز میماند.
منبع : Dig.com