دینگ دینگ، صدای سیگنال اپلیکیشن‌های اجتماعی، به عضوی مهم از زندگی روزمره‌ی ما تبدیل شده است. تا جایی که اگر آن را نشنویم، روزمان شب نمی‌شود. همین دینگ دینگ‌ها هستند که بارها باعث شده شما پروژه‌ی مهمی را از دست بدهید، نمره‌ی خوبی در امتحان به دست نیاورید و همیشه دو دل باشید. تقریبا همه‌ی انسان‌ها با مشکل «حواس‌پرتی» در زندگی دست و پنجه نرم می‌کنند. حتی کسانی که از تمرکز بالایی برخوردار هستند، باز هم در زندگی ممکن است با چیزهایی حواسشان پرت شود یا به عبارتی، از چیزی طفره بروند. ما انسان‌ها عاشق طفره رفتن هستیم. برای مثال، تا می‌خواهیم نسبت به پروژه‌ای انگیزه پیدا کنیم، با شنیدن دینگ تلفن حواسمان پرت می‌شود. فقط چند دقیقه گشت و گذار در اینترنت و اینستاگرام کافی است تا آن پروژه به نظر بی‌اهمیت برسد. در حقیقت، انگار از درون تمایل داریم که کسی یا چیزی حواسمان را پرت کند. اما آیا کنترل این حواس‌پرتی‌ها غیر ممکن است؟ خیر. هیچ‌چیز غیر ممکن نیست و کتاب «ذهن حواس جمع» نیز قرار نیست به ما مجموعه‌ای از «شعارهای انجام نشدنی» تحویل دهد. اگرچه ظاهر کتاب ممکن است غلط انداز باشد، ولی نویسنده واقعا راهکارهای فوق‌العاده‌ای در کنترل ذهن در اختیار ما قرار می‌دهد. اما قبل از اینکه به بررسی کتاب بپردازیم، بیایید چند کلام راجع به نویسنده صحبت کنیم.

نیر ایال

نیر ایال در سال ۱۹۸۰ به دنیا آمد و نویسنده، مدرس و کارآفرین اسرائیلی است. او راجع به روان‌شناسی، تکنولوژی و تجارت مطالب مختلفی را در وبلاگ شخصی خود می‌نویسد و در این زمینه دو کتاب بسیار پرفروش نیز معرفی کرده است. این کتاب‌ها «قلاب» و «ذهن حواس جمع» نام دارند.

اول مشکل را بساز، بعد راه‌حل را بفروش

به نیر ایال که فکر می‌کنم، به یاد جمله‌ی «اول مشکل را بساز، بعد راه‌حل را بفروش» میفتم. بلافاصله هم به یاد سیم کوتاه شارژر تلفن هوشمند و «شارژرهای مجزا با سیم بلند» میفتم. نیر ایال، نویسنده‌ی کتاب «قلاب» است. کسی که پس از سال‌ها کار و تجربه برای شرکت‌های تجاری و بازرگانی، نحوه‌ی طراحی اپلیکیشن‌های اعتیادآور را در این کتاب آموزش داد. او در کتاب قلاب، یک مدل چهار بخشی معرفی کرد تا سیستم رفتار کاربر را دستکاری کند. او این مدل را به عنوان «یک ابرقدرت جدید» برای طراحان توصیف کرد. او با این کتاب به شرکت‌های استارت‌آپ زیادی کمک کرد تا جان بگیرند و مردم را به خود علاقه‌مند کنند. برای مثال، او به طراحی اپلیکیشن تناسب اندام، آشپزخانه‌های خانگی و … کمک کرد. او در کتاب «ذهن حواس جمع» نیز یک مدل چهاربخشی معرفی می‌کند و آن را نیز «ابرقدرت» بزرگی می‌داند که در برابر آن اپلیکیشن‌های اعتیادآور، مقابله به مثل کند.  او در کتاب «ذهن حواس جمع» اقرار می‌کند که همین اپلیکیشن‌ها باعث حواس‌پرتی شما می‌شوند. آیا حرف‌های این نویسنده قابل اعتماد است؟

ذهن حواس‌جمع: چگونه افسار زندگی‌تان را به دست بگیرید

ذهن حواس‌جمع: چگونه افسار زندگی‌تان را به دست بگیرید

نویسنده : نیر ایال
ناشر : آموخته
مترجم : فاطمه علی‌پورتنگسیری
قیمت : ۱۷۸,۲۰۰۱۹۸,۰۰۰ تومان

کتابی با دو بعد مختلف

این کتاب، دو بعد مختلف دارد. یکی از ابعاد مربوط به مسائل پزشکی و روان‌پزشکی است و دیگری مربوط به آرامش ذاتی روح است. بخش اول (ده فصل اول) تکنیک‌هایی را برای مقاومت در برابر حواس پرتی ارائه می‌دهد. او در این بخش به شما توصیه می‌کند که برای زندگی خود برنامه ریزی کنید. به گونه ای که «تمام فضای سفید تقویم خود را از بین ببرید». اگرچه او از شما نمی‌خواهد که از خودتان زیاد از حد کار بکشید. او حتی برای اوقات فراغت نیز توصیه‌هایی دارد. در حقیقت، اصلا مهم نیست که در اوقات فراغت خود چه کاری انجام می‌دهید. حتی اگر مسخره‌ترین فیلم‌های تلگرامی را تماشا کنید یا وان‌شات‌های کوتاه بخوانید، باز هم این اوقات فراغت شما است و اگر برایش زمان مشخصی تعیین کنید، اتلاف وقت محسوب نمی‌شود. با این حال، این روح ناآرام ما است که باید بیشتر مورد توجه قرار گیرد.

برای داشتن برنامه‌ی هفتگی با محدوده‌ی زمانی، باید ببینید برای هر حوزه از زندگی‌تان چه اندازه زمان می‌گذارید. چه اندازه برای خودتان، روابط مهم‌تان و کارتان زمان می‌گذارید؟ توجه کنید «کار» فقط چیزی نیست که برای پول می‌گیرید. خدمات اجتماعی، فعالیت مدنی و پروژه‌های جانبی هم می‌توانند کار باشند.

روانکاوی مخاطب با زبانی ساده

ایال در این کتاب، سعی در حل مشکل از ریشه دارد. گرچه حتی اگر راهکارهای پیشنهادی او را مطالعه نکنید، همین که مشکل‌های درونتان را با مثال‌های جذاب و دوست‌داشتنی او بشناسید نیز می‌توانید مشکلتان را حل کنید. این کتاب مثل «خودت باش دختر» نیست که همه چیز را با تبلیغت مسیحیت و عقاید مذهبی حل کند! بلکه شما را از نظر روان‌شناسی، بررسی می‌کند. او گفته‌هایش را با داستان‌های اساطیر یونانی درمی‌آمیزد تا منظورش را بهتر و جالب‌تر به گوش مخاطب برساند.

خودت باش دختر

خودت باش دختر

نویسنده : ریچل هالیس
ناشر : کوله پشتی
قیمت : ۱۷۹,۱۰۰۱۹۹,۰۰۰ تومان

باید یونانیان باستان را به خاطر حکایت‌هایشان تحسین کنید. بهترین تصویر را از شرایط انسان ترسیم کرده‌اند. همواره پی رسیدن به چیزی هستیم: پول بیشتر، تجربه‌ی بیشتر، دانش بیشتر، منزلت اجتماعی بیشتر، از «هرچیزی» بیشتر می‌خواهیم. یونانیان باستان فکر می‌کردند این بخشی از نفرین فانی و جایزالخطا بودن انسان است و از این داستان استفاده کردند تا نیروی تمایلات بی‌وقفه‌مان را نشان دهند.

حواس‌پرتی کتابی جایگزین حواس‌پرتی اینترنتی

در کتاب «درهای ادراک»، آلدوس هاکسلی خاطر نشان می‌کند که برای کنترل وسوسه، می‌توانیم ذکرهایی از انجیل را بازگو کنیم. اما این وسوسه‌ها صرفا وسوسه‌های نفسانی نیست. ما در هر مرحله از زندگی، با اپلیکیشن‌هایی بمباران می‌شویم که از نقاط ضعف روانی ما سو استفاده می‌کنند و اغلب ما را به وسوسه، اعتیاد و حواس پرتی سوق می‌دهند. کتاب‌های زیادی در این زمینه توصیه می‌کنند که وسایل الکترونیکی را از خود دور کنیم تا در دسترسمان قرار نگیرند و پس از آن مشکل حل می‌شود. اما آیا واقعا با دور کردن تلفن همراه یا خاموش کردن تلویزیون مشکل حل می‌شود؟ نیر ایال می‌گوید که خیر . در این زمان ممکن است کلوچه‌هایی که روی میز گذاشته‌اید حواستان را پرت کند. بچه‌های مدرسه‌ای هم با حرکت مورچه روی فرش یا دنبال کردن نقش آن حواسشان پرت می‌شود. برخی هم آنقدر کلافه می‌شوند که آخر تلفن همراه را نزدیک خود می‌کنند.

برای اینکه هنگام نوشتن حواسم پرت نشود، یک ماشین تایپ مدل ۱۹۹۰ خریدم که به اینترنت وصل نمی‌شد. البته هر بار که می‌نشستم مطلبی بنویسم، فقسه‌ی کتاب‌ها را دید می‌زدم و خیلی زود شروع به ورق زدن کتاب‌هایی می‌کردم که هیچ ربطی به کارم نداشتند. باز هم به طریقی حواسم پرت می‌شد، حتی بدون تکنولوژی‌ای که فکر می‌کردم منبع مشکلاتم بود. کنار گذاشتن تکنولوژی‌های آنلاین فایده نداشت. فقط یک حواس‌پرتی را جایگزین حواس‌پرتی دیگری کردم.

در حقیقت مشکل از کجاست؟ چرا هر کاری می‌کنیم نمی‌توانیم حواسمان را جمع کنیم؟ حواس‌ پرتی، هر عملی است که ما را از انجام «اهداف گسترده‌تر» دور می‌کند. ما غالباً تکنولوژی را عامل حواس پرتی می‌دانیم. با این حال، ایال حواس‌پرتی را یک مکانیزم دفاعی بزرگ در برابر کنترل ناراحتی‌ها و رنج‌ها می‌بیند. بنابراین «علت اصلی» حواس پرتی درون ما نهفته است. تکنولوژی صرفاً یک «علت تقریبی» است. اگر با دلایل اصلی مقابله نکنیم، ناخودآگاه باز هم طفره می‌رویم و همچنان قربانی درمانده‌ای خواهیم بود. از طرف دیگر، اگر قبول کنیم که حواس پرتی از درون خود ما نشأت می‌گیرد، می‌توانیم جهت حل این مشکل اقدام کنیم.

در ابتدا نمی‌خواستم باور کنم حقیقت ناراحت‌کننده‌ای پشت عوامل واقعی حواس‌پرتی وجود دارد. ولی پس از مطاعه‌ی منابع علمی و هضم مفاهیم آن‌ها، باید با این واقعیت روبه‌رو می‌شدم که انگیزه‌ی اقدامات انحرافی از درون ما سرچشمه می‌گیرد. مانند دلایل همه‌ی رفتارهای انسانی، حواس‌پرتی فقط یکی از راه‌هایی است که مغز برای کنار آمدن با رنج پیدا می‌کند. اگر این واقعیت را بپذیریم، یگانه راه منطقی کنترل حواس‌پرتی این است که یاد بگیریم ناراحتی‌مان را کنترل کنیم.

دیدگاه لکان و نظریه‌ی ایال

ایال هیچ‌وقت حرفی از لکان نمی‌زند. اما درست مثل لکان، راجع به روح نا‌آرام انسان و تمایلات مختلف او صحبت می‌کند. از نظر لکان، انسان همواره به دنبال چیزی است که روح ناآرام خود را آرام کند. انسان همواره به دنبال آرامشی است که در دوران جنینی حس می‌کرد و سپس بعد از مرگ به آن خواهد رسید. پس در این بین، با سه مرحله‌‌ی ذهنی مختلف درگیر می‌شود و طبق روحیات خود، در یکی از این مراحل بیشتر گیر میفتد. ایال نیز معتقد است که انسان برای رهایی از رنج، به عادات مختلفی گرایش پیدا می‌کند و به همان میزان نیز حواسش پرت می‌شود. اما همین که این مشکل را بدانید، جهت کنترل آن‌ها می‌توانید اقدام کنید.

تناقض در بیان اصل مطلب

در حقیقت تناقضی میان گفته‌های ایال وجود دارد. اگر قرار بر این است که مشکل به صورت روان‌کاوانه حل شود، دیگر با کنترل ایمیل، دیر جواب دادن، خاموش کردن تلفن همراه و… مشکلی حل نمی‌شود. همانطور که خودش نیز در ابتدای کتاب به آن اشاره می‌کند. اما بعد از آن، مرحله به مرحله و فصل به فصل، عوامل حواس‌پرت کن را عوامل محیطی، رابطه‌ای، سازمانی،‌ روانشناختی و فرهنگی می‌شناسد. او در مثال‌هایش، مردی را به تصویر می‌کشد که ایده‌ای خاص به سرش می‌زند ولی با شنیدن صدای سیگنال تلفن همراه، حواسش پرت شده و سپس، آن ایده را فراموش می‌کند. اما اگر مشکل از درون باشد، پس با خاموش کردن یا حتی خرد کردن تلفن همراه هم نمی‌توان جلوی آن را گرفت! فقط باید به روان‌شناس مراجعه کرد.

باید ایمیل کمتر بفرستیم تا کمتر ایمیل دریافت کنیم. این موضوع بدیهی به نظر می‌رسد، ولی بیشتر ما طبق این واقعیت اساسی عمل نمی‌کنیم. نیازمان به معامله به مثل به اندازه‌ای شدید است که لحظه‌ای پس از رسیدن پیام‌ها پاسخ می‌دهیم. شب‌ها، آخر هفته‌ها، تعطیلات، هر زمانی می‌خواهد باشد. برای ما مهم نیست.

پس راهکارهایی که او جهت حل مشکل پیشنهاد می‌کند، کمی به سایر کتاب‌های «شعار گونه» شباهت دارد. ولی باز هم به نسبت می‌تواند مفید و موثر باشد. تصور کنید که ما تازه کشف کرده‌ایم که الگوریتم تشخیص چهره به برخی نابرابری‌های نژادی دامن می‌زند. در پاسخ، ممکن است بپرسیم: چگونه می‌توان الگوریتم را طوری طراحی کرد که در عوض برابری نژادی را ارتقا دهد؟ آیا اصولا می‌توان چنین چیزی را طراحی کرد؟ آیا در این شرایط باید از این الگوریتم استفاده شود؟ با این حال، این نکته به ذهن ما خطور نمی‌کند که بگوییم: «حتی اگر الگوریتم نابرابری را تقویت کند، مشکلی وجود ندارد، زیرا «علت اصلی» آن نابرابری نژادی است که در واقعیت در بین انسان‌ها وجود دارد». لقمه را دور سر پیچیدیم؟ «اسلحه مردم را نمی‌کشد، مردم مردم را می‌کشند». حالا چطور؟ ایال در این کتاب دقیقا همین جمله‌ها را در قالب مفاهیم روان‌شناسی تکرار می‌کند. «اپلیکیشن‌ها حواس مردم را پرت نمی‌کنند. مردم حواس مردم را پرت می‌کنند.» در حقیقت ایال کمی با کلمات بازی می‌کند و در آخر نیز سراغ همان راهکارهایی می‌رود که تکنولوژی و رفتار را از بیرون کنترل می‌کنند. در این مورد، حکایتی از یک پاپ وجود دارد که می‌خواست خطی از دعای پروردگار در انجیل را تغییر دهد. او قصد داشت جمله‌ی «ما را به وسوسه نینداز» را به جمله‌ی «اجازه نده تا به وسوسه بیفتم» تغییر دهد. تلاش ایال در اینجا نیز می‌تواند به مثابه همان پاپ باشد که با کلمات بازی می‌کند. از کجا معلوم، شاید تلاش ایال هم یک مکانیزم دفاعی روانی در برابر کتاب قلاب باشد؟

تکنولوژی اجتناب‌ناپذیر

تکنولوژی در حقیقت، برای کمک به ما در عبور از محدودیت‌های وجود دارد. ما نمی‌توانیم قید تکنولوژی را بزنیم. مثلا اگر مترجم یا نویسنده باشید، جهت نوشتن مقالات، باید به دیکشنری سری بزنید و استفاده از دیکشنری کاغذی کاملا وقت‌گیر است. این کتاب در این زمینه اقرار آمیز صحبت می‌کند و راهکارهایی جهت کنترل شیطنت در تکنولوژی معرفی می‌کند. اما در کنار آن، این نکته را نیز یادآور می‌شود که ما نمی‌توانیم به تنهایی با حواس‌پرتی مبارزه کنیم. چون یک عامل درونی است و برای حل آن به روان‌شناس احتیاج داریم. روان‌شناسی که به ما بگوید در کدام مرحله‌ی ذهنی لکان گیر افتاده‌ایم. Imagery order، Symbolic order یا Real order؟ ایال در کتاب قلاب می‌گوید: «شاید سال‌ها طول بکشد تا جامعه آنتی‌بادی‌های ذهنی را برای کنترل عادات جدید ایجاد کند».  با این حال، در کتاب «ذهن حواس جمع» می‌‌گوید:

خبر خوب این است که توانایی منحصر به فردی برای سازگاری با چنین تهدید‌هایی داریم. می‌توانیم همین الان برای بازآموزی و توانمندسازی مغزهایمان قدم برداریم. رک و پوست کنده بگویم، چه انتخاب دیگری داریم؟ وقت نداریم که منتظر بمانیم قانون گذاران کاری انجام بدهند و اگر نفس‌تان را حبس کرده‌اید و منتظرید شرکت‌ها کاری کنند محصولات‌شان کمتر حواستان را پرت کنند، خوب باید بگویم که شما از هوش می‌روید!

شاید بتوانید این جمله را به کارمندانی بگویید که تمام مدت سرشان در گوشی است و با دوستان خود چت می‌کنند. ولی نمی‌توانید این را به مادری بگویید که شاغل است، بچه‌ی کوچکی دارد و برای دوش گرفتن به سختی فرصتی پیدا می‌کنند. انگار ایال از کتاب «قلاب» و طراحان اپلیکیشن‌ها دفاع می‌کند و بار را روی ذهن ناآرام مخاطب می‌گذارد. گرچه اگر از منظر لکانی به آن نگاه کنیم، درست می‌گوید. ایال با زبان بی‌زبانی می‌گوید ما باید به طراحان تکنولوژی بگوییم که این تقصیر آن‌ها نیست که دائم اپلیکیشن‌ها و بازی‌های اعتیادآور طراحی می‌کنند. در نهایت مسئولیت مدیریت حواس پرتی به عهده‌ی کاربران است و حتی اگر محصولاتشان باعث حواس پرتی شوند، «علت اصلی» آن خود کاربران هستند. بازگرداندن همه چیز به خود فرد و نادیده گرفتن عوامل ساختاری حواس پرتی، نه تنها از نظر علمی رویکردی غیرمنطقی است، بلکه از نظر اخلاقی نیز کاملا غیر منصفانه است. پس در آخر، پس از تجلیل و اعتباربخشی به ایال و کتاب «ذهن حواس جمع» می‌توانیم کمی او را بابت اینکه سال‌ها برای معتاد کردن مردم توسط اپلیکیشن‌های هوشمند وقت گذاشته و سپس چنین ادعایی را بیان می‌کند، سرزنش کنیم. 

دسته بندی شده در: