امروز می‌خواهم به معرفی ۵ رمان فاخر کلاسیک برای شما بپردازم؛ اما نکته‌ای متناقض وجود دارد و آن هم این است که من به شخصه، همیشه با این‌گونه فهرست‌بندی‌ها در ادبیات مشکل داشته‌ام. چه مشکلی؟ درواقع باید گفت چه مشکلاتی! اول از همه این‌که وقتی یک گستره‌ی عظیم کمی از آثاری با کیفیت بالا داریم، نمی‌دانیم کدام‌یک را انتخاب کنیم و کدام‌یک را فعلا به کناری بگذاریم؛ درواقع حیف‌مان می‌آید از بعضی گذرها به واسطه‌ی محدودیت‌ها. دومین نکته این است که نمی‌دانیم این گذر را با چه معیاری انجام دهیم؟ برای مثال واژه‌ای عمومی مانند «فاخر» تنها با سلیقه‌ی شخصی قابل توجیه شدن و رتبه دادن به آثار است. یا حتی نمی‌دانیم که پسوند کلاسیک را باید به مثابه یک امر تاریخی بررسی کنیم؟ یا این‌که آن را در کالبد گونه‌ی ادبی بودنش بگذاریم و در تعارض با مکاتبی همچون رمانتیسیسم، ناتورالیسم، ابزوردیسم و… فرض کنیم؟

سومین نکته‌ای که هیچ‌وقت فراموش نخواهم کرد هم این است که اگر قرار باشد با این دید صفر و صدی به معیار کاشتن و دروی برترین و بدترین بپردازیم اما سلیقه را دخیل کنیم، تکلیف نظر منتقد دیگری که ممکن است کاملا مخالف ما باشد چه خواهد شد؟ و حتی از آن هم مهم‌تر، تکلیف نظر مخاطبی که می‌خواهد در این بین، به یک جمع‌بندی، نتیجه‌گیری و انتخاب نهایی بپردازد چه خواهد شد؟ پس شاید به همین دلایل باشد که ما در نگاهی حداقلی، از صفت محضی مانند فاخر استفاده کرده‌ایم و صفت‌هایی تفضیلی مانند بهترین، زیباترین، برجسته‌ترین و… را به کنار انداخته‌ایم. ضمناً لازم به ذکر می‌رسد که چنین فهرست‌هایی، باید از سوی مخاطب به مثابه یک پیش‌نهادِ مطالعاتی دیده شوند و نه کلام وحی قضاوت‌گر ادبیات! درواقع رویه‌ی ما سلبی نیست و ایجابی است؛ به این معنا که این پیش‌نهادات را فاخر و ارزش‌مند برای مطالعه می‌دانیم اما این فهرست به هیچ وجه در قامت یک مدعا یا گلچین ادبی نیست که بتواند آثار دیگر را زیر سوال ببرد و ردشان کند!

معرفی پنج آشنا!

کتاب‌هایی که برای معرفی به شما انتخاب کرده‌ام، کم و بیش، آثاری شناخته شده و آشنا به گوش شما هستند. اما شاید یادآوری و مرور کوتاه دوباره‌ای بر آنان، خالی از لطف نباشد. این‌چنین، اگر آثار زیر را خوانده باشید، از نعمت نوستالژی و اگر نخوانده‌اید از سعی بر مطالعه‌شان بهره می‌برید. این آثار (به ترتیب حروف الفبای فارسی) عبارت‌اند از: «آنا کارنینا، بینوایان، داستان دو شهر، کنت مونت کریستو و موبی دیک» که در ادامه مرورشان خواهیم کرد. اما وجوه شبهی که در این بین، میان آثار بالا وجود دارند و از سایر نکات مشابه قوی‌تر بودند، به نوعی تبدیل به معیارهای پنهان ما شدند. پیش از این نیز در مجله کتابچی مطلبی با عنوان «ادبیات کلاسیک؛ کلاس درس هنر و زندگی» قرار گرفته که می‌توانید برای شناخت این آثار و خواندن آن‌ها، به این مطلب مراجعه کنید.

اول از همه می‌توانیم به جریان‌ساز بودن این آثار در حوزه‌های مختلف ادبی، (فارغ از نوع و شیوه) اشاره داشته باشیم. برای مثال همان‌قدر که بینوایان از رئالیسمی جذاب بهره می‌برد، داستان دو شهر ما را به سمت گزارش‌گونگی می‌برد، کنت مونت کریستو عناصر جادویی را پیش چشم می‌آورد، آنا کارنینا از روان و ذهنیات عمیق انسانی مایه می‌گذارد و موبی دیک هم داستانی فانتزی و هیجانی را روایت می‌کند. از طرف دیگر، نویسندگان تمامی این آثار، جزو برترین نویسندگان تاریخ بوده‌اند. تولستوی، هوگو، دیکنز، دوما و ملویل، همگی جزو بزرگانی هستند که می‌توانند در تالار مشاهیر ادبیات تاریخ جهان حضور داشته باشند. نکته‌ی سوم که احتمالا خودتان آن را فهمیده‌اید، این است که در این گزینش پنج‌تایی، علاوه بر متنوع بودن سبک‌ها و شاخصه‌ها، در انتخاب ملیت نویسندگان هم تنوع خاصی وجود دارد؛ دوما و هوگو فرانسوی‌اند، تولستوی روس است، دیکنز بریتانیایی است و ملویل آمریکایی.

آنا کارنینا

اگر بخواهیم یکی از بهترین پاورقی‌های تاریخ را نام ببریم، به نامی غیر از آنا کارنینا، اثر لئو تولستوی بزرگ نخواهیم رسید. بله، درست شنیدید! آنا کارنینا قبل از این‌که یک رمان باشد، یک پاورقی است. این اثر ابتدا طی دو سال، مابین ۱۸۷۵ تا ۱۸۷۷ میلادی در گاه‌نامه‌های روسیه و به صورت غیرمنظم به چاپ می‌رسید. سپس با استقبال از این پاورقی، در سال ۱۸۷۸، این اثر در قالب کتابی دو جلدی منتشر شد. استقبال از پاورقی آنا کارنینا به حدی بود که تولستوی هر هفته نامه‌ها و واکنش‌های حضوری زیادی از مخاطبین آن را دریافت می‌کرد. آن‌ها انواع و اقسام تقاضاها را از این نویسنده داشتند. تصور تقاضای امضا گرفتن و یادداشت و یادگاری را نکنید؛ تقاضاهای آنان در حد یک مخاطب ادبیات و یا حتی هوادار داستان نبود؛ آنان در حدی دوآتشه بودند که حتی عجیب‌ترین دست بردن‌ها درون داستان را می‌خواستند! از تقاضای برجسته کردن و کم‌رنگ کردن شخصیت‌ها بگیرید تا تعویض پایان داستان!!!

 

تولستوی این کتاب را بعد از جنگ و صلح و قبل از کتاب رستاخیز به نگارش درآورده بود. او با درک جامعه‌ی رو به روشن‌فکری روسیه که هم‌چنان به صورت بنیادی در سنت‌ها باقی مانده بود، این تردیدها و تعارضات را در شخصیتی دوست‌داشتنی و هم‌زمان نفرت‌انگیز به نام آنا کارنینا ریخت. شخصیت او به صورت عجیبی باورپذیر و قابل هم‌ذات‌پنداری درآمد؛ به گونه‌ای که می‌توانیم اکثر جزئیات روحی-روانی انسان را درونش ببینیم. آنا در این داستان، هم خوبی می‌کند، هم پلیدی خود را نشان می‌دهد؛ هم زبر و زرنگ است و هم به راحتی گول می‌خورد؛ هم عاشق است و هم فاسق و بسیاری از «هم»های دیگر… شاید اگر نوع محض رئالیسم تولستوی نبود، به هیچ وجه نمی‌شد چنین داستانی را خلق کرد. این رمان بلند، بیش از هزار صفحه دارد.

آناکارنینا

آناکارنینا

ناشر : نیلوفر
مترجم : سروش حبیبی

بینوایان

بینوایان، اثر ویکتور هوگو! این اثر هم دقیقا مانند آنا کارنینا، یک رمان بلند و حجیم است. تفاوت ساختاری بینوایان را می‌توان در اضافه شدن زمینه‌ی تاریخی به این اثر دانست. هوگو با استفاده از شورش ژوئن در پاریسِ سال ۱۸۱۵ تا به ثمر رسیدن آن در سال ۱۸۳۲، به خلق یک داستان سیاسی دست می‌زند و آن‌چنان دقیق کار می‌کند که هیچ‌گاه به سطح شعارزدگی نزدیک نمی‌شود. مهم‌ترین شخصیت بینوایان، کسی نیست جز «ژان‌والژان». او یک قهرمان است که ۱۹ سال از عمرش را به دلیل دزدیدن تکه‌ای نان جهت رفع گرسنگی خود، زندانی بوده است! درواقع هوگو با ساخت چنین متناقض‌نمایی و استفاده از طنز سیاه و تلخ موجود در این شخصیت، نقد صریحی به حاکمیت‌های بزرگ جهانی می‌کند. او بی‌تفاوتی قشر بورژوازی نسبت به بدبختی و فلاکت همیشگی پرولتاریا را در بینوایان مطرح کرده است.

بینوایان (جلد اول)

بینوایان (جلد اول)

ناشر : افق
قیمت : ۳۰۱,۵۰۰۳۳۵,۰۰۰ تومان

علاوه بر زمینه‌ی تاریخی، استفاده از رویه‌ای حماسی برای روایت، دیگر تمهید ویکتور هوگو است که بسیار خوب از آب در آمده است. هم‌چنین اگر بخواهیم باز به جنبه‌هایی دیگر از نقد هوگو بپردازیم، باید بگوییم که او خیلی علاقه داشته تا فلسفی برخورد کند و ماهیت هر چیزی را به بوته‌ی نقد ببرد. درواقع به صورت کلی یا جزئی، مفصل یا گذرا و سطحی یا عمیق، ماهیت بسیاری از پدیده‌ها، انتزاعات و مفاهیم، اعم از قانون، بخشش، تاریخ، معماری شهری، جغرافیای شهری، سیاست، اخلاق، ضد اخلاقیات، قضاوت‌ها، مذهب و حتی عشق، مورد بررسی هوگو قرار می‌گیرند. بینوایان در سال ۱۸۶۲ برای اولین بار به چاپ رسید و اگر بهترین نباشد، یکی از بهترین رمان‌های قرن نوزدهم میلادی است. البته محبوبیت این داستان، تا به امروز هم ادامه داشته است. تا جایی که در سال ۲۰۱۲ اقتباسی سینمایی و بسیار موفق توسط تام هوپر از روی این کتاب ساخته شد. البته سیل اقتباس‌های رادیویی، مانگایی، کمیک‌بوکی، تئاتری و سینمایی در این دو قرن، آن‌چنان زیاد بوده که قطعا نمی‌توانیم همه‌ی متعلقات بینوایان را بررسی کنیم.

داستان دو شهر

درست است که چارلز دیکنز، نویسنده و روزنامه‌نگار مشهور قرن نوزدهم، بریتانیایی است؛ اما او برخلاف تولستوی که اثری از ملت خودش (روسیه) و هوگو که اثری از کشور خودش (فرانسه) را روایت می‌کردند، چندان هم متعصب نیست! دیکنز با زدن یک ناخنک کوچک به فرانسه‌ی دوران خود و ارتباط پلی میان پاریس و لندن، «داستان دو شهر» را خلق کرد. این اثر در سال ۱۸۵۹ میلادی برای اولین بار انتشار یافت و مجموعا می‌خواهد با گوشه چشم قرار دادن ماجراهای انقلاب فرانسه و استفاده از دیدی گزارش‌گونه، سبک محبوب چارلز دیکنز را به ملکوت اعلای یک رمان ببرد. البته که چنین موفقیتی حاصل شده و این اثر با بیش از ۲۰۰ میلیون نسخه فروش در تمام جهان (تا به امروز) توانسته به همراه شازده کوچولو، عنوان پرفروش‌ترین اثر تک‌جلدی داستانی دنیا را یدک بکشد.

نکته‌ی بارز داستان دو شهر، همان‌طور که از اسمش هم پیداست، ساخت یک دوگانه و ایجاد دیالکتیکی جذاب ما بین دو شهر پاریس و لندن است. داستان دو شهر، همانند آنا کارنینا، ابتدا به صورت منقطع و دوره‌ای منتشر می‌شد. این اثر با بینوایان در نکته‌ای متضاد است و آن هم نوع نگاهش به مساله‌ی سرمایه‌داری و اشراف‌زادگی است. البته پر هم بی‌راه نیست که نویسنده‌ای نزدیک به دربار ویکتوریا، بخواهد در داستان دو شهر، تنها روی زشتی‌های انقلاب کارگری فرانسه تمرکز داشته باشد! مهم‌ترین نکته‌ای که بستر داستان را می‌سازد، فضا را تشکیل می‌دهد و برای مخاطب، کشش ایجاد می‌کند، خشونت‌های انقلابیون کارگری فرانسه نسبت به اشراف سابق است. البته با این تفاسیر و درک ایدئولوژی نزدیک به بورژوازیِ دیکنز یا حتی سفارشی‌نویسی دانستن آثارش، نمی‌توانیم از جریان‌سازی و مولف بودن او بگذریم. صاحب‌سبکی او در تلفیق روزنامه‌نگاری با داستان‌نویسی نکته‌ای است که هیچ نویسنده‌ی دیگری به این خوبی از پسش برنیامده است!

داستان دو شهر

داستان دو شهر

ناشر : افق
قیمت : ۲۰۷,۰۰۰۲۳۰,۰۰۰ تومان

کنت مونت کریستو

اگر سه تفنگ‌داری وجود نداشت، قطعا می‌توانستیم عنوان برترین اثر الکساندر دوما را به کنت مونت کریستو بدهیم؛ گرچه که باز هم اصطلاحاً چیزی از ارزش‌های این اثر ماجراجویانه کم نخواهد شد. الکساندر دوما، این نویسنده، نمایش‌نامه‌نامه‌نویس و رمان‌نویس فرانسوی، آن ‌چنان در ادبیات فرانسه شهرت داشت که با توجه به زبردستی و کیفیت آثارش، به او لقب «سلطان پاریس» را داده بودند. او در سال ۱۸۴۵ کتاب «کنت مونت کریستو» را به ادبیات جهان هدیه داد. کتابی که مانند اکثر آثار ادبی آن دوران، -خصوصا در اروپا- به صورت دوره‌ای منتشر شد و سپس در قالب یک کتاب تجمیع شد. دوما در نگارش این کتاب از آگوست ماکت، هم‌کار خود کمک گرفته است. این هم‌کاری البته اولین هم‌کاری دوما با او نبود و اگر اصل ماجرا را بدانیم، باید در لذتی که از شاه‌کارهای دوما می‌بریم، قدردان ماکت هم باشیم.

کنت مونت کریستو

کنت مونت کریستو

ناشر : افق
قیمت : ۱۳۰,۵۰۰۱۴۵,۰۰۰ تومان

درواقع او کسی بود که ایده‌پردازی می‌کرد و سوژه‌های اولیه را تحویل الکساندر دوما می‌داد؛ سپس کار دوما شروع می‌شد و با گسترش بخشیدن به سوژه‌ی ابتدایی ماکت، داستان خود را تبیین و روایت می‌کرد. کنت مونت کریستو با درامِ درونی خود، منبع اقتباس آثار سینمایی بسیاری بوده است؛ اما بیش از این نکته، باید توان بنیادی این داستان در شروع یک ژانر ماجراجویانه و زندگی‌نامه‌محور را قدر بدانیم. شاید اگر صد و اندی سال پیش، چنین داستانی خلق نمی‌شد، اکنون بسیاری از آثار برجسته‌ی ادبی و سینمایی مانند رستگاری در شائوشنگ و پاپیون را نداشتیم. علاوه بر این نکات، می‌توانیم کنت مونت کریستو را به ادبیات گوتیک هم منتسب بدانیم، جایی که تعدد صحنه‌های تاریک و دلهره‌آور بر بستر ملودرام قرار می‌گیرند و فضاهایی عجیب و غریب ساخته می‌شوند.

موبی دیک

در آخرین پیش‌نهاد ما از بین رمان‌های کلاسیک فاخر، اثری قرار گرفته که درون آن، شخصیت یک نهنگ، از همه‌ی انسان‌ها مهم‌تر است. اما از این قضیه‌ی عجیب و غریب، مهم‌تر نوعِ حضور ناپیدای این نهنگ است. هرمان ملویل، نویسنده‌ی آمریکایی این داستان، با جذابیت خاصی، از یک حیوان کارکرد می‌گیرد و او را به نکته‌ای اصلی -هر چند با حضور کم- تبدیل می‌سازد. در این اثر با داستان ملوانی به نام اسماعیل روبه‌رو هستیم که سابقا برای شکار یک وال سفید اقدام کرده و در این اقدام، یک پای خود را هم از دست داده است. رمان موبی دیک، شرح عملیات این ملوان برای گرفتن انتقام از نهنگ مورد نظر است. نکته‌ی تاسف‌بار درمورد موبی دیک این است که رمان ملویل تا زمان مرگ نویسنده (در سال ۱۸۹۱) یک شکست تجاری محسوب می‌شد و محبوبیتی نداشت. اما قرن بیستم و ظهور سلیقه‌هایی نوگرا، نشان داد که موبی دیک از زمانه‌ی خود جلوتر بوده است. این رمان از زمان انتشار (۱۸۵۱) تا شروع قرن بیستم، تنها ۳۲۰۰ نسخه فروخته بود اما با شهرتی که در قرن بیستم کسب کرد، به فهرست صد کتاب برتر گاردین راه یافت.

این قضیه تا جایی ادامه داشت که ویلیام فاکنر، نویسنده‌ی بزرگ آمریکایی و خالق آثاری چون خشم و هیاهو، در مورد موبی دیک گفته بود: «آرزویم این است که موبی دیک، نوشته‌ی من بود!» ملویل در این اثر از زیست هنری استفاده کرده و برای توصیف بهتر دریا –به عنوان عنصر اصلی داستان- مدت زیادی را در دریا سپری کرده است.

موبی دیک، یا، نهنگ بحر

موبی دیک، یا، نهنگ بحر

نویسنده : هرمن ملویل
ناشر : نیلوفر
مترجم : صالح حسینی

خود او معتقد است که از ادبیات ویلیام شکسپیر و انجیل به عنوان الهام‌بخش خلق این اثر استفاده کرده است. اما مهم‌ترین نکته جایی است که موبی دیک به عنوان نمونه‌ای جذاب از رمانتیسم و ناتورالیسم دیده می‌شود. ناتورالیسمِ اثر در توصیفات جذاب او از طبیعت و حیوان اصلی داستان است و رمانتیسم هم در رابطه‌ی خارج از عرف یک انسان و حیوان، آن هم با  جنبه‌های احساسی و قابل لمس بالا، نمود دارد.

دسته بندی شده در: