از زمانی که انسان با زبان آشنایی پیدا کرد و توانست از آن به عنوان یک ابزار ارتباطی استفاده کند، بارها و بارها تحولاتی عظیم در وسایل و پدیدههای زبانی پیش آمده که همه و همه در جهت جذابیت بیشتر زبان، توانمندتر کردن زبان، درک بهتر آن و قدرت بالاتر انتقال مفاهیم -چه در بحث کمیت و چه در بحث کیفیت- رخ دادهاند. در همین راستا، انسانی که در ابتدا اصواتی ناهنجار را برای ارتباط گرفتن با همنوعانش از خود بروز میداد، کمکم تصمیم گرفت تا قراردادهایی را برای مفهوم بسازد، سپس زبان را با بسط این قراردادها ساخت، در ادامه به سراغ نوشتاری کردن این زبان رفت و خط را اختراع کرد. از آن به بعد جدای از تنوع بالای زبانها و خطوط، وسایل فراوان جنبیای پدید آمدند که میتوانیم شروع مرحلهی اول و بدویاش را از استفاده از پوست حیوانات تا پایپروس تا اختراع کاغذ ببینیم. مرحلهی دوم در ساخت وسایل صنعتی استفاده از کاغذ مانند ماشین تحریر و چاپگرها هستند؛ مرحلهی سوم در ساخت وسایل غیر فیزیکی ثبت زبان و خوانش بود که همزمان با پیدایش کامپیوتر به وجود آمد و در آخرین مرحله (تا به امروز)، مولتیمدیا یا همان رسانهی چندگانه چیزی است که صوت و زبان مصنوعی یا قابل نگاهداری را هم به کمک انسان آورده است. یکی از جذابترین پدیدههای نوین ارتباطی و زبانی که اتفاقا خیلی با حوزهی مورد علاقهی ما -یعنی کتاب- در ارتباط قرار گرفته است، «پادکست» است؛ چیزی که قرار است در مقالهی حاضر اندکی بیش از پیش به آن بپردازیم…
پادکست چیست و چرا؟
اولین پدیدهی جذاب زبانی دوران معاصر -یا بعد از رنسانس- را میتوانیم روزنامه بدانیم؛ چیزی که باعث شد تا زبان از ساحت اولیهی خود -یعنی صرفا انتقال مفهوم فردی- به چیزی برای انتقال مفاهیم جمعی تبدیل شود. درواقع گرچه تا قبل از انقلاب صنعتی هم با کتاب روبهرو بودیم، اما انتشارهای تکنسخهای و دستنویس نمیتوانستند به جمعی شدن این حرکت کمک شایانی بکنند. در همین راستا، بعد از روزنامه، اتفاقات زیادی در ساحت زبان افتادند و برای مثال، مجلات هفتگی و ماهنامهها، مجلات الکترونیکی، سینما و تلویزیون، سایتها و وبلاگهای اینترنتی، شبکههای اجتماعی و… پدید آمدند. یکی از آخرین پدیدههای نوین زبانی، پادکست است؛ چیزی که تقریبا دو دهه عمر دارد و از شروع به کارش میگذرد اما شاید آنچنان که باید و شاید هنوز به تمام جامعه معرفی نشده و به مخاطب انبوهی نرسیده است یا حتی شناسانده نشده است. اما پادکست چیست؟ پادکست (به زبان انگلیسی: Podcast)، پادپخش یا تدوین صوتی به مجموعهای پروندههای صوتی دیجیتالی گفته میشود که معمولا به صورت خوراک (Feed) در فضای اینترنت توسط سازندگانش برای گروهی از مخاطبان پخش میشود یا به اشتراک گذاشته میشود.
این پدیده برای اولین بار در ماه اکتبر سال ۲۰۰۰ میلادی در خوراکهای آراساس توسط تریستان لوئیس مطرح شد و حدود چهار سال بعد در سال ۲۰۰۴ بود که به عمومیتی نسبی دست یافت و تثبیت شد. واژهی پادکست از ترکیب دو واژهی iPod (وسیلهی موسیقایی مربوط به شرکت اپل) و Broadcasting (مصدری انگلیسی به معنای پخش گسترده) ساخته شده است. به مرور، بسیاری از وبگاهها یا مجلات به ساخت پادکستهایی برای انتقال مطالب خودشان روی آوردند و بعدها نیز با ساخت سیستم عامل اندروید، اپلیکیشنهای زیادی برای اشتراکگذاری و یا دریافت پادکستهای گوناگون ساخته شدند. اپیلیکیشنهایی مانند کستباکس، شنوتو، گوگل پادکست، اسپاتیفای، پاکت کستز و… وجود دارند که میتوانید در آنها به صورت موضوعی دنبال پادکست مورد علاقهی خودتان بگردید؛ اما ما سعی داریم تا در این مطلب، چند پادکست اختصاصی مشهور که به موضوعات ادبی میپردازند را به شما معرفی کنیم؛ پادکستهایی با نام چنل بی، رواق، فردوسیخوانی، چیروک و احسانو که در ادامهی این متن به تکتک آنها نگاهی کوتاه خواهیم داشت.
چنل بی
میتوان گفت که چنل بی، اولین پادکست تخصصی و حرفهای تاریخ ادبیات فارسی است. تا جایی که اگر به بسیاری از مخاطبان پادکست برخورد کنید، احتمالا عبارت چنل بی را هممعنی با پادکست درنظر خواهند گرفت! پادکستی که توسط علی بندری ایدهپردازی و اجرا شده است. بندری در این پادکست که برای اولین بار در سال ۱۳۹۴ منتشر شد، سوژهی جذابی را پیدا کرده بود و به گزارش روایی ماجراهای بکر و جالب، مانند زندگیهای سراسر جنایی و داستانهای وسوسهکننده برای همراهی مخاطبانش میپرداخت. اما بعد از مدتی، بندری یک خواهرخوانده برای چنل بی درست کرد و در پادکست جدیدش یعنی بیپلاس، سراغ سوژهی جدیدتری رفت که باعث شد این پادکست حتی از چنل بی هم معروفتر شود؛ بیپلاسی که اتفاقا بیشتر به مذاق ما دوستداران ادبیات میآید. بیپلاس پادکستی است که برخلاف چنل بی، ماهیت داستانی ندارد و میخواهد به قول سازندهاش به ناداستانهای غیر روایی بپردازد. اکثریت فضای این پادکست را خلاصهی کتابهای مشهور تشکیل میدهند؛ به این نحو که میتوانیم آن را اولین پادکست مشهور فارسیزبان در حوزهی معرفی کتاب و مرور کتاب بنامیم. از مهمترین کتابهای خلاصه شده یا معرفی شده در پادکست بیپلاس میتوانیم به تفکر نامطمئن، بازارهای رادیکال، آیشمن در اورشلیم، چگونه کتاب بخوانیم، اقتصاد روایی، قوی سیاه، همه دروغ میگویند، جادهی شخصیت و… اشاره داشته باشیم.
رواق
پادکست «رواق» یکی دیگر از پادکستهای مشهور و کاربردی فضای رسانهای ایران است که به موضوع جالبی پرداخته است. این پادکست به قول سازندگانش به نگرش روانکاوانه با تکیه بر مکتب اگزیستانسیالیسم میپردازد. مکتبی که ما پیشتر در مجلهی کتابچی به تفصیل درموردش صحبت کردهایم و شما را با آن آشنا ساختهایم. توجه و تمرکز اصلی این پادکست بر موضوعش، مربوط به آثار اروین دی یالوم، نویسندهی مشهور و روانکاو بزرگ معاصر است؛ موضوعی که باعث میشود تا بتوانیم رواق را یک پادکست ادبی و مربوط به حوزهی کتاب تلقی کنیم. البته رواق مانند بیپلاس تنوع بالایی در موضوعات خودش ندارد و به قول معروف به هر سوژهای سرک نکشیده، اما همین مساله میتواند باعث شود تا آن را به خاطر تمرکز محتوایی و موضوعی نگاه کردن به فضای ادبیات، ستایش کنیم. از نظر سازندگان رواق، روانکاوی اگزیستانسیال برخلاف اسمش، چیزی سخت و عجیب و غریب نیست؛ بلکه مفهومی است که میخواهد به سادگی علت بسیاری از احساسات انسانی را بیان کرده و باعث میشود که بتوانیم ریشهی بارهای منفی روحی و روانی، اعم از ترس، شکست، اضطراب، غم، رنج و… را در وجود خودمان بیابیم. طبیعی است که همانطور که گفتیم، این پادکست به کتابهای زیادی نمیپردازد، زیرا منحصر به یک نویسنده است و در آن با کتابهایی مانند وقتی نیچه گریست، درمان شوپنهاور، مسئلهی اسپینوزا، رواندرمانی اگزیستانسیال، مسئله مرگ و زندگی است و… برخورد میکنیم؛ ضمنا این پادکست به معرفی کتابها نمیپردازد و با تکیه بر روح و بنمایهی آنها رویهی خود را جلو میبرد.
فردوسیخوانی
در ادامه به پادکستی برخورد میکنیم که در تداوم معرفی پادکستهای این مقاله، ظاهرا باز هم موضوع تقلیلگراتری را دارد؛ اما روی کتابی دست گذاشته که شاید به اندازهی تمام کتابهای مورد بررسی بیپلاس و رواق، کمیت و صدالبته کیفیت داشته باشد: شاهنامهی فردوسی! امیر خادم، خالق مستقل پادکست فردوسیخوانی است که حتی این استقلال خود را با گذاشتن درگاه حمایتی از پادکستش در نشانی اینترنتی این پادکست، اثبات کرده است! این سازندهی پادکست، سعی کرده تا به صورت موضوعی و داستانی با شاهنامه مواجه شود و داستان به داستان این منظومهی بلندبالا را در قسمتهایی جداگانه برای مخاطب خودش روایت میکند؛ مخاطبی که شاید توان مالی خریداری یک شاهنامهی بزرگ، یا فرصت مطالعهی این کتاب حجیم را نداشته باشد. دیگر مزیت این پادکست در توضیحات ساده و دلنشین خادم است که قدرت درک مخاطب از متن کلاسیک و سخت شاهنامه را بالا میبرد. و در آخر، مزیت آخر پادکست حاضر این است که لحن خادم در پادکست فردوسیخوانی، اصلا لحنی خشک یا حماسی نیست که مخاطب را از خوانش شاهنامه و شنیدن آن، خسته یا زده کند. ضمنا لازم به ذکر است که تاکنون ۱۷۹ قسمت از پادکست فردوسیخوانی منتشر گردیده است. البته نکتهی دیگری که باید دربارهی پادکست فردوسیخوانی ذکر کنیم این است که خادم، تمام شاهنامه را در این پادکست نخوانده است و حتی در روایت هر کدام از داستانها هم آن ابیاتی را که خیلی به ماجرا مرتبط نیستند را حذف کرده و تنها به خط اصلی داستانی پرداخته است.
چیروک
پادکستی که از بین پادکستهای این فهرست، بیش از همه مورد علاقهی نگارنده است، چیزی نیست جز چیروک! پادکستی که توسط روزبه استیفایی ایدهپردازی شده و اجرا میگردد. این پادکست برخلاف تمام پادکستهای قبلی، به هیچ کتاب دقیقی استناد نمیکند و وابسته به هیچ منبع خاصی نیست؛ اما اتفاقا کاری کرده که بتوانیم ایدهی آن را تا مقام خلق بالا ببریم و از تمام پادکستهای قبلی، جذابتر بنامیم. درواقع روزبه استیفایی نهتنها اغلب جذابیتهای پادکستهای بالا را داراست، بلکه سراغ سوژهای رفته که غیر از بکر بودن، دغدغهمندی خاصی را میطلبد. غیر از تمام این مسائل، دغدغهمندی او یک دغدغهمندی وطنی است و استیفایی موفق شده تا از بستری کاملا مدرن و غربی برای احقاق یک فرهنگسازی فارسی و ایرانی قدمایی استفاده کند. بیش از این شما را معطل نمیگذاریم؛ سوژهی استیفایی در چیروک چیزی نیست جز استفاده از فضای داستانی قدمایی ایران و گریز زدن به وجه عامیانهی ادبیات فارسی که در حال نابود شدن و از بین رفتن است. او با تکیه بر این موضوعات، سعی کرده تا به مهمترین و بعضا ناشناختهترین ضربالمثلها، متلها و حکایات فارسی بپردازد. پادکست چیروک، جدای از این سوژهی بینظیر، یک مزیت دیگر هم دارد و آن هم دووجهی بودنش است. درواقع استیفایی در چیروک علاوه بر روایتگری جذاب داستانهای کهن فارسی که باعث زنده شدن آنها میشود، سراغ تحلیل و بررسی آنها هم رفته است و در این راه از متخصصان و پژوهشگران ادبیات هم کمک گرفته است که پادکستش را از سطح یک اثر داستانی به یک اثر ادبی و سپس یک اثر علمی تبدیل میکند.
احسانو
پادکست احسانو احتمالا یکی از شخصیترین پادکستهای موجود در عرصهی ادبیات فارسی و شاید رسانههای جهانی به شمار بیاید! احسان عبدیپور، خالق پادکست حاضر است؛ کسی که او را با کارگردانی و نویسندگی در فیلمهای سینمایی جذاب سالهای اخیر همچون تیک آف، پاپ، تنهای تنهای تنها، همسنگار و… یا اجرای برنامهی ادبی کتابباز بشناسید. نکتهی عجیب و غریب این است که عبدیپور با وجود این همه فعالیت، نویسندهای بیکتاب محسوب میشود و هیچ اثر مکتوبی را به انتشار نرسانده است. اما نکتهی جذاب این است که او به همگان نشان میدهد میتوانیم بدون اثر مکتوب هم اثر یا تفکر خودمان را به مخاطب عرضه کنیم و درواقع به بهترین شکل از فضای مدرنیته استفاده کرده است. در پادکست احسانو، عبدیپور سعی کرده تا داستانهایش را نه برای خوانده شدن، بلکه برای شنیده شدن خلق کند و صدای گرم و صمیمی او باعث شده که این امر به خوبی حداکثری محقق شود. ضمنا شاید یکی دیگر از جذابیتهای پادکست احسانو را باید در لهجهی جذاب بوشهری احسانو جستجو کنیم که باعث کنجکاوی و همراهی مخاطبان عبدیپور شده است. این پادکست آنچنان موفق بوده است که حتی زندگی هنری عبدیپور را هم تحت تاثیر قرار داده و او بیش از فیلمهایش، دیگر به واسطهی این پادکست شناخته میشود.
پادکست کتاب جیبی هم به این لیست لطفا اضافه کنید بیش از ده ها هزار مشترک داره