اگر از کودکی به کتاب خواندن علاقه داشته باشید، به دلایل مختلفی جذب آن میشوید. برای مثال، خود من از وقتی با مجموعهی «هری پاتر» آشنا شدم، به تقلید از هرماینی گرنجر عاشق و خورهی کتاب شدم. و اگرچه کارآگاه وزارت سحر و جادو نشدم، ولی در رشتهی ادبیات تحصیل کردم. و الان با مقالهها و تحلیلهای مختلف در خدمت شما هستم. پس هرکس میتواند هدف خاصی از کتاب خواندن داشته باشد. یا به دلیل خاصی عاشق کتابها شود. به همین ترتیب، سلیقهی او در انتخاب و پیشنهاد کتاب نیز متفاوت خواهد بود.
اگرچه من در این لیست پیشنهادی سعی میکنم تا حد ممکن سلیقهای رفتار نکنم. و سلیقهی عام را نیز در نظر بگیرم. ولی به طور کلی، کتابهای نوشته شده در عرصهی ادبیات به دو دستهی سرگرمکننده و مفهومی تقسیم میشوند. و القصه، من طرفدار هر دو نوع آنها هستم. در لیست زیر، میخواهم پنج کتاب را به شما معرفی کنم که از میان آنها، برخی جزء شاهکارهای ادبی و برخی دیگر، کتابهای سرگرمکنندهای هستند. که میتوانند تا چند ساعت (یا اگر مثل من باشید تا چند ماه، یا چند سال!) درگیرتان کنند. و به دلخوشیهای شما تبدیل شوند. (نگران نباشید، قرار نیست مجموعهی هری پاتر را برای بار صد هزارم به شما معرفی کنم).
به شخصه تا قبل از اینکه وارد رشتهی ادبیات شوم ترجیح میدادم کتابهای سرگرمکنندهتری را بخوانم. ولی بعد از تحصیل در این رشته متوجه شدم که باید معیار خاصی را هنگام انتخاب و خواندن کتابها در نظر بگیرم. این روزها معیار اصلی من برای انتخاب و خواندن یک کتاب این است: «آیا اوضاع سیاسی، اقتصادی، فرهنگی یا اجتماعی را نقد میکند یا فقط قرار است با دروغهای مختلف، مذهب، فرهنگ یا تفکری را به من تحمیل کند؟» اگر کتاب جزء دستهی اول باشد که خوش به حال من. میخوانم و از آن لذت میبرم. در صورتی که جزء دستهی دوم باشد، قطعا دشمن شمارهی یک من خواهد بود. و شما در این لیست نیز چنین کتابهایی را مشاهده نخواهید کرد. حداقل خیالتان از این بابت راحت باشد که قرار نیست با تبلیغات مذهبی، سیاسی یا اقتصادی طرف باشید.
چون با نویسنده و خوانندهای طرف هستید که حسابی عاشق مکتب «دادائیسم» و به چالش کشیدن هر موضوعی است. پس اگر عین بنده از خواندن موضوعات و داستانهای جنجالی لذت میبرید، حتما کتابهای پیشنهادی این لیست را بخوانید. که قطعا قرار است با آنها مشعوف و مسحور شوید.
ساندویچ ژامبون
چارلز بوکوفسکی، نویسندهی این کتاب که در سال ۱۹۲۰ در آلمان به دنیا آمد، از بچگی به آمریکا مهاجرت کرد و به خاطر تجربهی اتفاقات غمانگیز در این کشور، دست به نوشتن کتابهایی زد که در آنها طبقهی کارگر، فقیر و مهاجر آمریکایی نقش اول کتابها هستند.
کتاب ساندویچ ژامبون یکی از کتابهایی است که به خوبی مشکلات این دسته از افراد را در آمریکا نشان میدهد. اگرچه شاید در نگاه اول تصور کنید که «کارگرهای آمریکایی هیچ ربطی به شما ندارند»، ولی او از طریق کاراکتر محبوبش «هنری چیناسکی»، با یک ساندویچ ژامبون پرملات، حماسه میآفریند. حماسهای طنز ولی تلخ که در آن پدرهای خشن را نقد میکند، جامعهی نژادپرستانه را زیر سوال میبرد، با دیدگاهی واقعبینانه از تاثیر پدر، مادر و محیط زندگی روی زندگی و آیندهی افراد صحبت میکند و با مثالهای جانانهاش، مغزتان را تکان میدهد.
این کتاب، یکی از کتابهای پرفروش چارلز بوکوفسکی است. که نیمی از آن بر اساس زندگینامهی خود او است. شما از خواندن این کتاب به هیچ وجه خسته نخواهید شد. اگر پدر سختگیر و بداخلاقی دارید که شما را از چیزهای زیادی محروم کرده است، میتوانید آن را به پدرتان هدیه دهید. ساندویچ ژامبون در صفحهی اول، به تمام پدرها تقدیم شده است!
گزارشی مفصلتر از ساندویچ ژامبون را در مجله کتابچی برایتان تدارک دیدهایم.
شاهزاده و گدا
مارک تواین، نویسندهی معروف طنز نویس آمریکایی که در سال ۱۸۳۵ به دنیا آمد، علاوه بر داستانهای پرطرفدار «ماجراهای تام سایر» و «ماجراهای هاکلبری فین»، کتاب شاهزاده و گدا را نیز نوشته است تا هم شما را بخنداند، هم گاهی اشکتان را دربیاورد.
مارک تواین و شوخطبعیهای همیشگیاش، یک جامعهی فئودالیستی را به زیبایی در این کتاب نقد میکند. او دو کودک را شبیه بهم خلق کرده است، یکی شاهزاده و دیگری گدا که طی اتفاقاتی، جای این دو با یکدیگر عوض میشود. و اتفاقات مهیجی در طول داستان رخ میدهد. اتفاقاتی که طی آنها، با زبانی گزنده، طنز و در عین حال تلخ، فقر و فاصلهی طبقاتی که همیشهی خدا وجود دارد و یقهی ما انسانها را رها نمیکند، به تصویر کشیده شده است.
کنت مونت کریستو
الکساندر دوما، آن نویسندهی خوشقیافهی فرانسوی که در سال ۱۸۰۲ به دنیا آمد و با آثارش به «سلطان پاریس» تبدیل شد، کتاب محبوب و به یاد ماندنی کنت مونت کریستو را نوشته است. کتابی که هیچ وقت سرد نمیشود یا دل کسی را نمیزند. اما درونمایهی این کتاب چیست؟
بگذارید قبل از آن چند سوال بپرسم. انسان ساده و زودباوری هستید؟ بارها فریب خورده و دیگر از زندگی ناامید شدهاید؟ دلتان میخواهد شخص دیگری باشید ولی نمیتوانید؟ نمیدانید که چگونه زیرک باشید و انتقام خود را از این دنیای پست و آدمهای آب زیرکاه بگیرید؟ کنت مونت کریستو را بخوانید. شخصیت اول این داستان، بسیار ساده، مظلوم و زودباور است. او با سادگی و معصومیت به دام میفتد، قربانی میشود و برای انتقام برمیگردد. انتقامی شیرین که حسابی سرحالتان میآورد و گاهی به شما فوت و فن رفتار با حقهبازها را آموزش میدهد.
لطفا به من نخندید
جودی بلانکو، نویسندهی آمریکایی و متولد سال ۱۹۶۴ است. که در کتاب لطفا به من نخندید ، ماجراهای دردناک خودش در مدرسه را بیان میکند. ماجراهایی که با خواندن آنها مو به تن خواننده سیخ میکند. فرقی نمیکند که مخاطب بزرگسال و والدین باشد یا در مدرسه به تحصیل مشغول باشد. خواندن این کتاب، بدون هیچ استثنایی به همه توصیه میشود تا عدهی زیادی از دانشآموزها را از خودکشی نجات دهد.
برخلاف مارک تواین که طرفدار پسربچههای سرکش، بازیگوش و درس نخوان است، نویسندهی کتاب «لطفا به من نخندید» طرفدار دختربچههای مظلوم و درسخوانی است که با بقیه تفاوت دارند. البته منظور از تفاوت، توانایی نامرئی شدن یا ارتباط با ارواح و اجنه نیست. در این کتاب دغدغهها و دردسرهای دختر نوجوانی مطرح میشود که دوست ندارد بقیه را مسخره کند، کسی را آزار دهد یا نژادپرست باشد. او برخلاف بقیهی بیشعورها، از شعور کاملی برخوردار است. درست به همین دلیل هم حسابی در زندگی اذیت میشود. و همیشه مورد تمسخر و خندهی اطرافیان قرار میگیرد. تا جایی که حتی روی خندهی اهالی خانواده هم حساس میشود.
ساحرهی سوزان
آرتور میلر، نویسنده و نمایشنامه نویس آمریکایی که در سال ۱۹۱۵ به دنیا آمد، نویسندهی کتاب ساحرهی سوزان است و در این نمایشنامه نیز مثل سایر آثار خود، به نقد مسائل و موضوعات مختلفی میپردازد.
باید این واقعیت را بپذیریم که زمانی مردم به شکار جادوگران میرفتند و عدهی زیادی از انسانها درست به همین دلیل قربانی، سوزانده و اعدام شدند. کتاب ساحرهی سوزان، بر اساس واقعهی دردناک و تلخی نوشته شده که به خاطر همین خرافات در انگلستان رخ داد. ولی آرتور میلر داستان را در غرب آمریکا و در محلهای مهاجرنشین روایت میکند. زمانی که چند دختر به همراه ندیمهی سیاه پوست خود سرخپوستی میرقصیدند؛ به جرم جادوگری و انجام کارهای شیطانی بازداشت شدند و کم مانده بود اعدام شوند. ولی با زیرکی اطرافیان را نیز وارد این جرم کرده و به همه تهمت میزنند که با شیطان در ارتباط هستند.
میتوانید تصور کنید که در این ماجرای پیچیده و هولناک، چه اتفاقاتی قرار است بیفتد. و چند نفر قرار است بیگناه پای دار بروند. در این نمایشنامه، آرتور میلر علاوه بر نقد خرافات مرسوم در دوران قرون وسطی و قتلهایی که در این زمینه صورت گرفت، اوضاع سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را نیز نقد میکند. و مسائلی چون نژاد پرستی در آمریکا را زیر سوال میبرد. حتی اگر نخواهید با دیدگاه منتقدانه به این نمایشنامه نگاه کنید، قطعا از خواندن ماجراهای هیجانانگیز مختلفی که طی آن رخ میدهد لذت خواهید برد.