ژانر معمایی نوعی سبک نگارشی است که در آن، موضوع اصلیِ نوشته، معمایی و جنایی است. در طول چنین داستانهایی، فردی مثل کارآگاه به دنبال راه حلی برای معمای داستان است. برخی از رمانهایی که در ژانر معمایی نوشته شدهاند، توسط فیلمسازان به فیلمهای تلویزیونی تبدیل شدهاند که طرفداران زیادی نیز داشتهاند.
استراتمور یک نویسندهی سبک معمایی است که با داستانهای مهیج و اسرارآمیز خود توانست به شناخته شدن سبک معمایی کمک زیادی کند. مجلات زرد یکی دیگر از منابعی است که میتوان داستانهایی با ژانر معمایی را در آنها یافت. با ساخته شدن فیلمهای معمایی، محبوبیت مجلات زرد در بین مردم کمتر شده است.
ژانر معمایی چیست؟
نوعی داستان که در آن داستانی با موضوع مرگ و میر یا جرم و جنایتهای پیچیده روایت میشود را معمایی مینامیم. معمولا یکی از شخصیتهای داستان که فردی باهوش است به دنبال راه حل معما در داستان میگردد. سبک یا ژانر معمایی نام دارد. معمولاً فردی که به دنبال حل معما در داستان است، یک کارآگاه خبره و باهوش است که با استدلالهای منطقی، معمای ماجرا را حل و حقایق داستان را برملا میکند.
ادبیات معمایی را نباید با داستانهای خشونتآمیزی که بر واقعگراییِ منفیگرایانه متمرکز هستند، اشتباه گرفت. اغلب مضمونهایی که در داستانهای معمایی وجود دارند، با اهداف و انگیزههای عقلانی و قابل توجیه در یک فرصت مناسب و در یک جای داستان برای ارتکاب یک جرم به داخل داستان آورده میشوند. جذابیت این رمانها با ژانر معمایی آنقدر زیاد است که افراد زیادی را به خواندن خود تشویق میکند و خواننده را مشتاق میسازد تا هر چه سریعتر داستان را به پایان برساند و راه حل معما را کشف کند.
پیدایش ژانر معمایی
ژانر معمایی نوعی سبک جدید است که در سالهای رنسانس در انگلیس رواج یافت. دورانی که با ظهور سوادآموزی همزمان بوده است. با بالاتر رفتن سطح سواد مردم، استقلال در تفکر و اندیشه افراد بیشتر شد و احترام به ذات و ماهیت بشر باعث شد که توانایی و قدرت افراد در حل مسائل، بیشتر مورد توجه گرفته شد. قبل از سال ۱۸۰۰ میلادی که توانایی حل مشکلات و معماهای سخت در افراد پلیس دیده نمیشد، داستانهای سبک معمایی نیز ناشناخته بودند. اما با افزایش جمعیت شهرها و پیشرفته و گسترده شدن آنها و به وجود آمدن جرم و جنایتهای زیاد کارآگاهان زیادی برای حل معماهای جنایی پرورش و آموزش یافتند.
در همین راستا، رمان و سبک معمایی به وجود آمد. هافمن از نخستین افرادی بود که داستانهایی با ژانر معمایی نوشت. امروزه استفاده از سبک معمایی در نوشتن نمایشنامه و فیلمنامههایی که درونمایهی معمایی و هیجانانگیز دارند، معمول گشته است. نوشتن داستانهایی با ژانر معمایی در چندین سال اخیر بیش از قبل رواج یافته است و بر تعداد نویسندگان این سبک اضافه شده است.
معرفی چند نویسنده به سبک معمایی
هافمن اولین نویسندهای است که در سال ۱۸۱۹ به سبک معمایی دست به قلم شده است. ۲۲ سال بعد یعنی در سال ۱۸۴۲ نویسندهای به نام ادگار آلن پو با الهام از هافمن، داستان جنایتهای خیابان مورگ را نوشت. ویکی کالینز در سال ۱۸۶۰ شاهکار خود به نام ماه سنگ را در سبک معمایی منتشر کرد. از همین نویسنده، هشت سال قبلتر رمان نامه نگارانهی زن سفید پوست در همین سبک منتشر شده بود.
یکی از محبوبترین رمانها در این سبک، رمان شرلوک هولمز اثر آرتور کانن دویل است. یکی از نویسندگانی که نقش زیادتری در شهرت این سبک نوشتاری داشته است، ادوارد استراتمور است. کسی که با پسران هاردی و نانسی درو توانست بر علاقهمندان سبک معمایی بیافزاید. ادوارد استراتمور این دو داستان را با نامهای مستعار متفاوتی منتشر ساخته است. این نویسنده رمان پسران هاردی با نام مستعار فرانکلین دابیلو دیکسون و نانسی درو با نام مستعار کارولین کین منتشر کرده است.
آگاتا کریستی یکی دیگر از نویسندگان ژانر معمایی است که نقش بهسزایی در شهرت این سبک داشته است. او با آثار تأثیرگذار خود در سطح جهان مشهور شده است. آنگاه هیچکس نبود یکی از آثار بسیار معروف او در سطح جهان است . قتل در نیل و قتل در قطار سریعالسیر شرقی نیز از آثار بسیار خوب اوست که تأثیر زیادی در شهرت آگاتا کریستی و داستانهای این سبک داشته است. انتشارات جنگل یکی از ناشران خوب در ایران، در چاپ کتابهای ژانر جنایی است.
معرفی چند اثر معمایی
انتشارات جنگل از جمله ناشران خوبی است که در ژانر معمایی، کتابهای خوبی را برای علاقهمندان ژانر معمایی به بازار ارائه کرده است. از بین این کتابها میتوان کتابهای دختران نهایی (final grils) نوشتهی رایلی سیجر، پالپ، قتل در قطار سریع السیر شرقی (murder on the orient express) نوشتهی آگاتا کریستی، من تو را تماشا می کنم (i am watching you)، بد نیست (ill will)، راز داوینچی (the da vinci code) نوشتهی دن براون، دختران در قطار (the girls on the train) اثر پائولا هاوکینز، زنی در کابین ۱۰ (the woman in cabin 10) اثر روث ور و نفسنفس (inferno) را نام برد.
کتابهای نوشته شده در ژانر معمایی بسیار زیاد است و برخی از آنها حتی به شهرت جهانی نیز رسیدهاند. معمولاً افرادی که طرفدار هیجان و حل معماهای پیچیده هستند، از طرفداران رمانهایی با ژانر معمایی هستند. برخی از رمانهای مشهور ژانر معمایی به فیلم تبدیل شدهاند که از پرفروشترین فیلمها بودهاند.
ژانر معمایی در تلویزیون
در سالهای اخیر، تلویزیون نیز رو به ساخت فیلم از روی داستانهای معمایی آورده است. در سالهای ۱۹۴۰ تا ۱۹۵۰ مجلات زرد در خود داستانهای معمایی چاپ میکردند و محبوبیت فراوانی داشتند اما با ساخت فیلمهای معمایی از محبوبیت این مجلات کاسته شد و امروز تنها دو مجلهی معمایی آلفرد هیچکاک به فعالیت خود در زمینه نوشتن داستانهای معمایی ادامه میدهند. معمولاً نویسندگان ژانر جنایی و پلیسی به دلیل اشتراکاتی که با نویسندگان سبک معمایی دارند، تبدیل به رماننویس معمایی معروفی میشوند.
در قرن اخیر، فیلمهای تلویزیونی بر طبق رمانهای معمایی نوشتهی نویسندگان معروف ساخته شده است. آثاری که طرفداران بسیار زیادی داشتهاند. از فیلمهایی که به اقتباس از رمانهای نوشته شده به ژانر معمایی ساخته شده است، میتوان به فیلم زنی در کابین ده اثر روث ور اشاره کرد. اثری که مانند کتابش که در جهان بسیار پرفروش بود، فیلم آن نیز از فیلمهای پرفروش بوده است. فیلمها بسیار پرمخاطبتر از کتابهای معمایی هستند و طرفداران زیادتری دارند.