حتماً بارها نام کامل و مشخصات سعدی را خواندهاید! پس در این متن فقط یک غزل ماندگار از او را میخوانیم و توضیحاتی جانبی را، که بتوانیم شخصیت این شاعر جاودانه را بیشتر بشناسیم. زمانهی سعدی، دوران اوج تداخل عرفان و اسلام در فرهنگ و ادبیات بود. او هم مطابق عقاید استادش سهروردی، به فلسفهی اشراق عقیده داشت. یعنی در تفسیر جهان، منطق و فلسفه را در کنار تجربه و شهود ضروری میدانست. این عقیده تجربههای او را جهت میداد. و باعث شد بیشتر از ۳۰ سال را دور از وطنش به کسب تجربه بگذراند.
مثنوی کوتاه زیر از باب سوم کتاب بوستان انتخاب شدهاست.
شبی یاد دارم که چشمم نخفت
شنیدم که پروانه با شمع گفت
که من عاشقم گر بسوزم رواست
تو را گریه و سوز باری چراست؟
بگفت ای هوادار مسکین من
برفت انگبین یار شیرین من
چو شیرینی از من به در میرود
چو فرهادم آتش به سر میرود
همی گفت و هر لحظه سیلاب درد
فرو میدویدش به رخسار زرد
که ای مدعی عشق کار تو نیست
که نه صبر داری نه یارای ایست
تو بگریزی از پیش یک شعله خام
من استادهام تا بسوزم تمام
تو را آتش عشق اگر پر بسوخت
مرا بین که از پای تا سر بسوخت
همه شب در این گفتوگو بود شمع
به دیدار او وقت اصحاب، جمع
نرفته ز شب همچنان بهرهای
که ناگه بکشتش پریچهرهای
همی گفت و میرفت دودش به سر
که این است پایان عشق، ای پسر
اگر عاشقی خواهی آموختن
به کشتن فرج یابی از سوختن
مکن گریه بر گور مقتول دوست
برو خرّمی کن که مقبول اوست
اگر عاشقی سر مشوی از مرض
چو سعدی فرو شوی دست از غرض
فدایی ندارد ز مقصود چنگ
و گر بر سرش تیر بارند و سنگ
به دریا مرو گفتمت زینهار
وگر میروی تن به طوفان سپار
رستگاری با سعدی
سعدی در این شعر به سادهترین حالت، غنیترین هنر را ارائه میدهد. او در یک داستان عاشقانهی کوتاه، از المانهای شمع و پروانه کارکردی جدید میگیرد. بعد با ارائهی یک نتیجهگیری عرفانی کلیشه را میشکند. و پایانبندی را به پند و توصیه تبدیل میکند. آثار سعدی همیشه بخش مهمی از فرهنگ فارسی بوده و در طول این ۸ قرنی که از ظهور او گذشته، بوستان و گلستان جزء جداناپذیری از محتوای آموزشی مکاتب و مدارس به حساب میآید.
زبان شعر سعدی هنوز هم بیشتر از هر شاعر دیگری به فارسی امروزی نزدیک است. تجربهها در طول زمان شخصیت او را دگرگون میکرد. و نتایج ضد و نقیض این تجارب در آثارش، بدگمانی بعضی از منتقدین را نسبت به او درپی داشتهاست. «سهلِ ممتنع» نام سبکی است که منحصر سعدی است؛ «سهل» بهخاطر سادهفهم بودنش و «ممتنع» چون تقلید از آن فقط با فرمول جادویی خود او ممکن است این نابغهی شعر و زبانشناسی تنها در دو سال، دو گنجینهی بوستان و گلستان را نوشت که او را در چشم مردم زمان خودش به انسانی فرازمینی تبدیل کردهبود!
سعدی اولین شاعر ایرانی است که شعر و نثرش به زبانهای اروپایی ترجمه شد و از حافظ و امیرخسرو دهلوی در ایران گرفته، تا ولتر و گوته در اروپا، از او تاثیر گرفتهاند. او غزل را صرفاً قالبی برای شعر عاشقانه میدانست. و در آثار دیگرش، بهترین نمونههای پندآمیزی و عرفان دیده میشود. اولین روز نگارش گلستان، یکم اردیبشهت، هرساله به عنوان روز بزرگداشت این انسان تاریخی برگزار میشود.