من کتابهای زیادی را خواندهام، اما تعداد کمی از آنها چنان من را متأثر کرده که بخواهم دوباره آنها را بررسی کرده و بخوانم. من به نوبهی خود اینجا هستم، فقط به این خاطر که میخواهم یادداشتهای خود را مرور کرده و نظرات خود را در مورد این حکایت فوقالعاده بیان کنم! کتاب «حکایت دولت و فرزانگی» نوشتهی مارک فیشر، یک داستان و روایت کوتاه در مورد مرد جوانی در سفر است تا بداند که میخواهد چه کسی باشد و چگونه قصد گذراندن زندگی خود را دارد. عموی ثروتمندش، او را پیش مردی میبرد که رازهایی در خصوص چگونگی به دست آوردن استقلال مالی را میداند. وقتی این مرد جوان به کاخ میلیونر آنی میرسد، داستان خرد و ثروت آغاز میشود. من نتوانستم کتاب خود را روی زمین بگذارم (این کتاب انگشتی ۱۲۴ صفحه دارد) و فکر نمیکنم که حتی یک صفحه از آن را بدون علامت و یادداشت باقی گذاشته باشم! بهعنوان صاحب یک کسبوکار خلاق، این کتاب گنجینههای پنهان و درسهای زیادی درون خود داشت. برای مثال، وقتی مرد جوان (که از نظر مالی در مضیقه است) برای اولین بار مرد میلیونر را ملاقات میکند، مرد میلیونر از او درخواست ده دلار پول میکند. مرد جوان بسیار مردد میشود، زیرا این میزان پول تمام چیزی است که او دارد. فرد میلیونر اصرار میکند و هرچند که مرد جوان مردد و بیمیل است، در نهایت ده دلاری که در جیب خود دارد را به او میدهد. میلیونر آنی میگوید:
بیشتر مردم از درخواست کردن چیزی هراس دارند و سرانجام هنگامیکه این کار را انجام میدهند، به اندازهی کافی اصرار نمیکنند؛ و این یک اشتباه است.
این کتاب در مورد انجام کاری که دوست دارید برای زندگی انجام دهید، صحبت میکند و به شما در خصوص نحوهی خودداری از تحمیل خود بر محدودیتهای مالی آموزش میدهد. من عاشق این ذهنیت هستم، به خصوص وقتی صحبت از پول میشود! اگر گمان میکنید که توانایی ثروتمند شدن را ندارید، قادر به انجام آن نخواهید بود. شما باید با این باور که میتوانید ثروتمند شوید، شروع کنید و سپس با اشتیاق به دنبال آن باشید. بهزودی، شما به همان مرد جوان در کتاب تبدیل خواهید شد… سریعاً هر جمله از پند و نصیحت میلیونر آنی را پذیرفته و از هر درس آن لذت میبرید، انگار که مخصوص شما آماده شده باشد. این کتاب به شما یاد میدهد چگونه آن چیزی را که از این زندگی میخواهید، درخواست کنید و همچنین به شما آموزش میدهد که چگونه موفقیت را تعریف کنید تا بتوانید به سمت آن حرکت کنید. میلیونر آنی به شما نشان میدهد که چگونه وضعیت فعلی خود را تغییر داده و محدودیتهای خود را از بین ببرید. و درحالیکه میدانم نوشتن نقد و بررسی برای این کتاب، برای من بسیار نویدبخش است، اما این تنها بخشی از حکمت و درسهای عملی این کتاب است که آن را ارائه میدهد. این کتاب به من یاد داد که چگونه نگرانی خود را کنترل کنم و سبب شد تا در برهههایی که سرمایهی شخصی کمی داشتم، احساس آسودگی کنم. در این برهههای زمانی، به استرس و فشار چند صورتحساب و هزینهی یک تغییر و تحول بزرگ اجازه میدادم که به من ضربهی روحی وارد کند.
اگر هرگونه کشمکش یا مشکل مالی دارید، یا فقط یک اتفاق خوب میخواهید! لطفاً اجازه دهید این کتاب کوچک جادوی آرامشبخش خود را روی شما عملی کند! درون داستان، شما فرمولها و راهکارهای واقعی برای رسیدن به ثروت را پیدا خواهید کرد. همانطور که میلیونر میگوید: «چطور ممکن است که شما هنوز ثروتمند نیستید؟ آیا تا به حال با جدیت از خود این سؤال را پرسیدهاید؟» پندها و نصیحتهای آن واقعاً شگفتانگیز، امیدوارکننده، تسلیبخش و فوقالعاده است! و من خوشحال خواهم شد که یافتههای خود را از بررسیها و آزمایشهایی که با این راهکارهای جدید داشتم، به اشتراک بگذارم. در پشت تمامی این صحبتها در خصوص پول، شما یک پیام معنوی و دوستداشتنی را پیدا خواهید کرد. میلیونر آنی به شما چیزی را اثبات میکند که همیشه اضطراب او را آرام کرده است. من معمولاً واژهی اثبات و تاییده را استفاده میکنم (و عمیقاً به آن باور دارم) و آن تأییدها و اثبات که در چند سال اخیر به آن اشاره کردم، بیفایده شده و کمی کهنه شدهاند. این تأیید و اثبات جدید، حس زمانبندی الهی و همیشگی دارد. ازآنجاییکه «آرامش بزرگترین تجلی قدرت است»، به گفتهی او این همان تأیید و اثباتی است که او را آرام کرده و پاسخی در زمانهای نیاز فوری و جدی او ارائه کرده است:
آرام باش و بدان که من خدا هستم.
وقتی آن کلمات را خواندم، گریه کردم و از آن روز به بعد، همیشه آنها را به زبان میآورم. این جمله فوراً مرا به یاد این موضوع انداخت که چقدر از این زندگی حیرتآور سپاسگزار هستم. بار دیگر هم میگویم، عنوان این کتاب، «میلیونر آنی: حکایت خرد و ثروت» ( که در معروفترین ترجمهی فارسی این اثر با نام حکایت دولت و فرزانگی یاد میشود) است که مارک فیشر آن را نوشته است. من بهشدت این کتاب را توصیه میکنم. یک ذهن باز داشته باشید، سه ساعت به این کتاب وقت دهید و ببینید آیا طرز تفکر شما را برای تغییر زندگی و بهتر شدن آن تغییر نمیدهد؟!
منبع: marketyourcreativity.com
سلام واقعا کتاب عالی هست،من زیاد به کتابهای انگیزشی اعتقاد ندارم ،وقتی آن کتابها را میخوانید بیشتر به یک نوع خیال پردازی میرسید ولی این کتاب زمین تا آسمان با بقیه کتابها فرق دارد و بقول شما گویا برای خود خواننده نوشته شده.