ما در کتاب «قصه‌های من و بابام» با یک شاهکار متفاوت طرف هستیم، نه قصه‌های لوسی که صرفا به درد بچه‌ها بخورد و حال بزرگسالان را بهم بزند. مجموعه سه جلدی «قصه‌های من و بابام» را می‌توان ترکیبی از هنر و خلاقیت یک نویسنده‌ی ایرانی و یک تصویرگر آلمانی دانست. کتاب در اصل یک کمیک بوک آلمانی است که توسط اریش ازر طراحی و تصویرگری شده است. تصویرگر آلمانی که در دوره‌ی جنگ زندگی می‌کرد و با این تصاویر، هم پسر خود و سایر بچه‌های دنیا را سرگرم کرد. این تصاویر متن خاصی نداشتند و فقط شامل یک عنوان می‌شدند که به بچه‌ها در درک سلسله مراتب داستان کمک کند. بچه‌ها باید با نگاه کردن به عکس‌ها و دنبال کردن آن‌ها، داستان را تشخیص می‌دادند و نکته‌ی اخلاقی آن را متوجه می‌شدند. زمانی که «ایرج جهان‌شاهی»، نویسنده و مترجم ایرانی با این اثر آشنا شد، برای تصاویر این کتاب داستان‌هایی نوشت. داستان‌هایی خلاقانه که در آلمان اتفاق میفتند ولی با فرهنگ و نیاز بچه‌های ایرانی مطابقت دارند. بیایید در بخش زیر، با اریش ازر و ایرج جهانشاهی کمی بیشتر آشنا شویم و سپس به ادامه‌ی تحلیل و بررسی این کتاب بپردازیم.

مجموعه قصه‌های من و بابام (۳جلدی، باقاب)

مجموعه قصه‌های من و بابام (۳جلدی، باقاب)

نویسنده : اریش ازر
ناشر : فاطمی
قیمت : ۵۱۳,۰۰۰۵۷۰,۰۰۰ تومان

اریش ازر

اریش ازر که او را با نام مستعار E.O Plauen می‌شناسند، در سال ۱۹۰۳ به دنیا آمد. او در دهه‌ی ۱۹۲۰ در لایپزیگ به تحصیل هنر پرداخت و کار خود را به عنوان کاریکاتوریست و تصویرگر آغاز کرد. وی در سال ۱۹۲۷ به برلین نقل مکان کرد و با همکاری با دوست خود، اریش کستنر، کمیک نویسی را آغاز کرد. از جمله آثار او می‌توان به ترسیم تصاویری برای اولین کتاب شعر کوستنر اشاره کرد که بعدا توسط نازی‌ها سوزانده شد. کاریکاتورهای ازر از نازی‌های عالی رتبه مانند گوبلز و هیتلر منجر به ممنوعیت انتشار آثار وی پس از به قدرت رسیدن آن‌ها شد.

او که از طراحی محروم شده بود، حرف اول اسم خود «E.O» را با «Plauen»، شهری که در آن بزرگ شده بود، جفت کرد و با استفاده از این نام مستعار Vater und Sohn (قصه‌های من و بابام) را در سال ۱۹۳۴ طراحی کرد. این قصه‌ها بر اساس زندگی او و پسرش و همچنین خلاقیت اریش ازر شکل گرفته است. با وجود اینکه در سال ۱۹۴۰ به وی اجازه داده شد تا به کار عادی در مجله بازگردد، به خاطر طراحی کاریکاتورهایی از استالین توسط گشتاپو و به دلیل تحقیر رژیم نازی دستگیر شد. روز قبل از محاکمه، او در سلول خودکشی کرد و به زندگی کوتاه و پر ماجرایش پایان داد. مرگ تلخ او گریه‌ی عده‌ی زیادی از بچه‌ها در سراسر دنیا را درآورد. تاجایی که برای پسر او «کریستیان» نامه‌هایی جهت تسکین درد مرگ پدر می‌فرستادند.

ایرج جهان‌شاهی

ایرج جهانشاهی قاجار که در سال ۱۳۰۵ به دنیا آمد، نویسنده، مترجم و ویراستار ادبیات کودک و نوجوان بود. او فعالیت‌های مختلفی در ارتباط با آثار مخصوص کودکان انجام داده که از شاهکارهای او می‌توان به بازنویسی قصه‌های من و بابام اشاره کرد. کار او را می‌توان هم جوار کار مهدی آذریزدی دانست. کسی که داستان‌های کهن فارسی، عربی و هندی را در «قصه‌های خوب برای بچه‌های خوب» بازنویسی کرد. ولی تفاوت جهانشاهی با او، خلق خود داستان است که بر اساس نگاه کردن به کمیک‌ها شکل گرفته است و صرفا برای «پدرهای خوب و بچه‌های خوب» چیزی ثبت نکرده است. بلکه با نگاهی واقع‌بینانه، واقع‌بینی شیرین تصویرگر را در نوشته‌های مختلف نقل می‌کند. از جمله آثار او می‌توان به کنراد پسرک ساخت کارخانه، شاخ‌های ملوس، عدد، ازوپ در کلاس درس،‌چشم چشم دو ابرو، قلموی جادو، از هر دری سخنی، بازی با اعداد، بهترین دوست ما، چگونه می‌خوانی و چه می‌خوانی اشاره کرد.

شاهکاری که با زبان بی‌زبانی با بچه‌ها حرف می‌زند

همانطور که قبلا به آن اشاره کردیم، در خارج از ایران، این مجموعه‌ی سه جلدی شامل تصاویر بدون متن مختلفی است که ماجراها و زندگی یک پدر خشن و دوست داشتنی به همراه پسر شیرین و ژولیده‌اش را بعد از جنگ جهانی دوم نشان می‌دهد. تصاویر «قصه‌های من و بابام» ماجراهای روزمره و خارق العاده‌ای را آغاز می‌کنند. ماجراهای خنده‌دار، جذاب و شیرینی که می‌تواند علاوه بر خنداندن و سرگرم‌کردن بچه‌ها، نکات خاصی را نیز به بزرگتر‌ها آموزش دهد. این ماجراها از اسب سواری گرفته تا پیک‌نیک، آتش‌سوزی، تمرین امضا، حقه‌بازی، جشن کریسمس با حیوانات جنگلی تا سفر به باغ وحش و… را روایت می‌کنند. کمیک بدون دیالوگ پدر و پسر، را معمولا یک قصیده‌ی پر سر و صدا برای بیان و به تصویر کشیدن لذت‌ها و خوشی‌های شیرین و الکی زندگی می‌دانند.

اگرچه داستان‌های تصویری این کتاب توسط ایرج جهانشاهی و کاملا هنرمندانه به شکل قصه درآمده‌اند، اما پلاون با این داستان‌های عمدتا بی‌کلام معجزه می‌کند. تحرک غیر قابل انکاری در این تصاویر وجود دارد. دو شخصیت باثبات داستان، آنقدر محبوب هستند که به هیچ توضیح دیگری نیاز ندارند و حسادت تعداد زیادی از بچه‌ها را در سراسر دنیا برمی‌انگیزند. چون رابطه‌ی پدر خشن اما خوش اخلاق و پسر مهربان اما حیله گر و بازیگوش او واقعا خواستنی و دل‌نشین است. این تصاویر حاوی بسیاری از شوخی‌های جذاب و دلگرم کننده هستند که حتی بزرگسالان را نیز می‌خندانند. احساسات کارتونی Plauen واقعا بی‌کم و کاست است و می‌تواند بچه‌هایی که خواندن و نوشتن بلد نیستند را نیز به خوبی سرگرم کند. جالب اینجا است که برخلاف سایر کمیک بوک‌ها یا مانگاهای ژاپنی، جزئیات زیادی در هر صفحه وجود ندارد، اما شوخ طبعی Plauen در هر داستان به زیبایی می‌درخشد.

همانطور که گفتیم، رابطه‌ای جذاب و دوست داشتنی بین پدر و پسر در این کمیک وجود دارد که از شوخی‌های بامزه‌ی تصویرگر نیز مهم‌تر است. تمرکز بر اهمیت بازی و همبستگی خانوادگی در طول کمیک‌ها باعث خاص شدن «قصه‌های من و بابام» می‌شود. جالب اینجا است که با وجود سختی‌هایی که تصویرگر کتاب کشیده، هیچکدام از تاریکی‌های زندگی او در این کمیک خنده‌دار دیده نمی‌شود. گرچه اریش ازر گاهی حکومت فاشیستی و رژیم نازی را به خوبی نقد می‌کند. پدر ممکن است گاهی رفتار نامناسبی با پسر داشته باشد، اما از او در برابر زورگویی‌ها دفاع می‌کند و به بازی‌های او می‌پیوندد. چیزی که در حکومت نازی در بین مردم از بین رفته است و همه به یکدیگر شک دارند و به اعضای خانواده‌ی خودشان نیز رحم نمی‌کند.

بابام دستم را گرفت و گفت:‌ «باید برویم تا تو از آن پسر معذرت بخواهی.» بابای آن پسر هم دست بچه‌اش را گرفته بود و داشت او را می‌آورد تا آن پسر هم از من معذرت بخواهد. وقتی همه به هم رسیدیم، باباهای ما سر کاری که ما کرده بودیم با هم دعوایشان شد. آن‌ها داشتند هم‌دیگر را می‌زدند، ولی ما دو تا باهم دوست شده بودیم و داشتیم برای خودمان بازی می‌کردیم.

همچنین نوعی هرج و مرج در تصاویر کمیک وجود دارد، یک شلوغی همیشگی که زیربنای بسیاری از  داستان‌ها است. گویی تصویرگر با وجود محرومیت و محدودیتش در تصویرگری و مبارزه با رژیم نازی، همچنان نامحسوس و در لفافه، ترس‌های وارد بر زندگی انسان‌ها در رایش سوم را به تصویر می‌کشد و آن را با هرج و مرج‌ زندگی این پدر و پسر نقد می‌کند.  علاوه بر این، حیله‌گری‌ها و رفتارهای ناپسند مختلفی از مردم را نشان می‌دهد که روی اخلاق این پدر و پسر بامزه تاثیری ندارد و توسط آن‌ها به خوبی نقد می‌شود.

برای مثال می‌توان به قصه‌ای اشاره کرد که در آن، مردی گاری را از سراشیبی بالا می‌برد و پدر و پسر به او کمک می‌کنند. اما مرد بی سر و صدا خودش نیز سوار گاری می‌شود و از آن دو «سواری» می‌گیرد. اما رابطه‌ی این پدر و پسر سادگی و آرامشی دارد که بزرگسالان را جهت داشتن چنین رابطه‌ای با فرزندان خود، تشویق می‌کند. این مجموعه با دقت و وقار از کار یک کاریکاتوریست خارق العاده‌ای به جا مانده است که با خشونت فاشیسم زندگی او کوتاه شد. قصه‌های من و بابام، در حقیقت یک وحی است که باید در این زمان‌ آن‌ها را بخوانید. از تصاویر که بگذریم، به داستان‌هایی می‌رسیم که به قلم ایرج جهانشاهی به کتاب اضافه شده است. داستان‌هایی که واقعا خنده‌دار، مفهومی و جذاب هستند و چیزی از ارزش کار اریش ازر کم نمی‌کنند.

قصه‌هایی خنده‌دار و نوستالژیک برای بچه‌های ایرانی

اگرچه نویسنده با توجه به عکس‌ها از خلاقیت خود استفاده کرده و داستان‌هایی را به زبان فارسی برای بچه‌ها نوشته است، ولی او اصل مطلب و نکته را به خوبی رعایت کرده و به کمیک وفادار مانده است. یعنی در نگاه اول شما انتظار دارید که قصه‌هایی آموزنده با پندهای اخلاقی ببینید. ولی خوش‌بختانه جهانشاهی طنز کتاب را رعایت کرده و اثر یک هنرمند (نه یک معلم اخلاق) را در قالب قصه بیان کرده است. کتاب درست مثل نسخه‌ی اصلی در سه جلد منتشر شده است و هر جلد شامل چند داستان کوتاه یک دقیقه‌ای است. داستان‌هایی که گاهی جامعه و گاهی پدرها را زیر سوال می‌برد و گاهی هم قصد آموزش فرهنگ روابط پدر و پسری را دارد. داستان‌هایی که در هر مجموعه وجود دارند، از همان ابتدا شخصیت و اخلاق پدر و پسر را به نمایش می‌گذارند. برای مثال می‌توان به قصه‌ی «امضا با چشم بسته» اشاره کرد که شیطنت و ذهن خلاق پسربچه را به تصویر می‌کشد.

بابام هم یک صفحه برداشت، چشم‌هایش را با دستمال بست و روی کاغذ با چشم بسته، شروع کرد به امضا کردن. همان‌طور که بابام مشغول امضا کردن بود، من آهسته دفتر حسابم را از کیفم بیرون آوردم و جلوی بابام گذاشتم. بابام هم، چشم بسته دفترم را امضا کرد. بابام چشم‌هایش را باز کرد. از امضا‌هایی که با چشم بسته کرده بود خیلی خوشش آمد. من هم از کاری که کرده‌ بودم خیلی خوشم آمده بود. ولی برایتان گفتم که پس از این خوش‌حالی بود که پشتم کبود شد!

در سایر قصه‌ها نیز می‌توان به ظاهر سرسخت و دل مهربان پدر پی برد. پدری که با وجود سیبیل پرپشت، سر طاس و تنبیه‌‌ها، با پسرش رفتار جالبی دارد و او را به مثابه «پاره‌ی تن» می‌پندارد. شیطنت‌های پسرش را تشخیص می‌دهد و گاهی با سکوتش به او نکته‌ای را می‌آموزد.

من از سرو صدای سیگار خیلی لذت می‌بردم. بابام هم آن‌قدر سرگرم خواندن روزنامه‌اش بود که توجهی به سر و صدای سیگار نداشت. ناگهان دیدم که بابام اول توی دود سفید و بعد هم توی دود سیاه ناپدید شد. آنقدر دلم برای بابام سوخت که از غصه گریه‌ام گرفت. بابام آن‌قدر سرگرم روزنامه خواندن بود که نفهمیده بود من چه بلایی به سرش آورده بودم. پشیمان شدم و توبه کردم که دیگر از این کارهای بد نکنم.

کمیک‌ها علاوه بر روایت ماجرای پدر و پسر،‌ رفتارهای اجتماعی ناپسند دیگران را نیز زیر سوال می‌برد. در بخشی از کمیک، ماجرای دوستی را می‌بینیم که پسر چهره‌اش را نقاشی می‌کند، او که نقاشی را می‌بیند شروع به خندیدن می‌کند. پدر هم که نقاشی پسر را می‌بیند شروع به خندیدن می‌کند. اما وقتی آن دوست متوجه می‌شود که پسر نقاشی چهره‌ی او را کشیده، پاره‌اش می‌کند. جهانشاهی این نکته را با دیالوگی به یاد ماندنی نقل می‌کند که هیچ‌گاه از ذهن مخاطب بیرون نمی‌رود.

من خوش‌حال بودم که صورت آن آقا را آن‌قدر شبیه و خوب نقاشی کرده بودم. ولی آن آقا تا چشمش به صورت خودش افتاد، عصبانی شد و نقاشی مرا پاره‌پاره کرد. نمی‌توانم چرا بعضی از مردم از دیدن خودشان وحشت دارند.

حتی در بخش‌های مختلف کمیک، با اختراع‌های به درد بخور (و گاهی به درد نخور) پدر روبه‌رو می‌شویم که ما را به یاد پدرهای ایرانی همه کاره میندازد. برای مثال می‌توان به داستان شیپور اشاره کرد. وقتی پدر و پسر می‌بینند که نمی‌توانند با شیپور بنوازند، پس پدر از آن به عنوان پیپ و پسر از آن به عنوان یک حباب‌ساز استفاده می‌کند. در بخشی دیگر نیز می‌توان به اختراع (تخته برای راندن اسب) یا (چرخ برای حرکت دادن او) اشاره کرد.

نحوه‌ی خواندن صحیح «قصه‌های من و بابام»

تفاوتی که در نسخه‌ی بازنویسی شده با نسخه‌ی اصلی وجود دارد، شماره‌گذاری روی تصاویر است. متاسفانه در کشور ما، بچه‌ها با «کمیک» یا «مانگا»‌ آشنایی ندارند. پس با فرهنگ «کتاب مصور» خواندن آشنا نیستند. به همین دلیل، جهانشاهی برای عکس‌ها شماره گذاشته تا آن‌ها را بهتر بخوانید. بهتر است که بچه‌ها ابتدا عکس‌ها را نگاه کنند و موضوع را حدس بزنند. سپس به خواندن داستان بپردازند تا ارزش اصلی کار از بین نرود. خوشبختانه کلمات اکثرا مد گذاری شده‌اند و بچه‌های کم سن و سال که تازه خواندن و نوشتن یاد گرفته‌اند می‌توانند به راحتی کلمات را خوانده و مفهوم آن‌ها را درک کنند. در صورتی که بچه‌ها هنوز سواد خواندن و نوشتن ندارند نیز می‌توانید ابتدا عکس‌ها را به او نشان دهید و سپس داستان را با زبان خودتان بیان کنید (حتی می‌توانید در بیان این داستان خلاقیت به خرج دهید).

هدیه‌ای برای روز پدر

به طور کلی، خواندن این سه جلد کتاب مصور به تمام بچه‌ها و بزرگسال‌هایی که یک بچه دوروبر خود دارند توصیه می‌شود. خواندن این کتاب می‌تواند به طور نامحسوس شما را در داشتن یک رابطه‌ی صمیمانه با فرزندتان آموزش دهد و در کنار آن، شما و کودکتان را حسابی بخنداند. حتی می‌تواند کتابی بسیار مناسب برای روز پدر باشد. پدری آلمانی که به لطف ایرج جهانشاهی شبیه پدرهای ایرانی هم رفتار می‌کند و می‌تواند خاطرات نوستالژیک زیادی را یادآور شود. 

دسته بندی شده در: