برای همهی ما پیش آمده است که در جمع دوستان، خانواده و یا جامعه نظری مغایر با نظر واقعیمان ابراز کنیم، و برای این پدیده در ذهن خود اصطلاحات و دلایل قابل قبولی ارائه دهیم تا خود را از بار سنگین این تناقض تبرئه کنیم. دورویی، خودسانسوری، دروغ مصلحتی، همرنگ جماعت شدن و… شاید برخی از اصطلاحاتی باشد که برای توجیه این عمل به کار میبریم. سابق بر این اغلب افراد تصور میکردند این پدیده مختص جوامعی است که تحت نظامهای دیکتاتوری زندگی میکنند و ابراز آزادانهی عقاید برای افراد ممکن است به قیمت از دست دادن جان و مالشان تمام شود؛ بسیاری نیز معتقدند پنهان کردن نظرات واقعی از دیگران چندان مشکلساز نیست و عواقب مهم و خطرناکی به همراه ندارد. اما بررسی های اخیر «تیمور کوران» نشان میدهد این پدیده عواقبی چشمگیر و گسترده را با خود به همراه دارد و میتواند در وقایع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی جوامع به شدت تاثیرگذار باشد.
همچنین دلایل افراد برای توجیه این پدیده که کوران آن را «تحریف ترجیح» مینامد متفاوت است. تحریف ترجیح تنها مختص جوامع دیکتاتوری، اختناقزده و استبدادی نیست بلکه در کشورهای دموکراتیک نیز در مقیاسی وسیع مشاهده میشود. اگرچه کوران اقتصاددان است، اما از جامعهشناسی، روانشناسی، دین و سایر زمینهها در این کتاب استفاده کرده و آن را به یک مطالعهی بینارشتهای و معتبر تبدیل کرده است. کوران در این کتاب به سراغ ابعاد گستردهی تحریف ترجیح در انتخاباتها، رفراندومها، مسائل تبعیض نژادی، انقلابها، و تبعیضها رفته است تا نشان دهد مردم چگونه ترجیحات عیان خود را پنهان میکنند و در وقایع سیاسی اجتماعی، نتایجی پیشبینیناپذیر و گاه شوکآور خلق میکنند.
تا پیش از این تحریف ترجیح در دیگر شاخههای علوم انسانی و خصوصاً علوم اجتماعی کمتر به صورت مسئلهای مستقل و واجد اهمیت مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته بود. مقالهی «اینک از میان هرگز: عنصر شگفتی در انقلابات ۱۹۸۹ اروپای شرقی» که کوران آن را در سال ۱۹۹۱ در تحلیل چرایی عاجز بودن تحلیلگران از پیشبینی انتخابات سریع و شگفتیساز در اروپای شرقی نوشت، یکی از مهمترین آثاری بود که بررسی نقش تحریف ترجیح در پیشبینی ناپذیری ماهوی انقلاب پرداخت. گرچه امروزه صاحبنظران دیگری نیز از جمله «ست استوینز» در کتاب «همه دروغ میگویند» با استناد به دادههای الکترونیکی تضاد میان ترجیح نهان و عیان افراد را مورد بررسی قرار دادهاند، اما در آنها فقدان دیدگاه نظری و گرایش بیش از اندازه به رویکردهای صرفا تکنیکی به چشم میخورد. کتاب «حقایق نهان، دروغهای عیان: پیامدهای اجتماعی تحریف ترجیح» به ترجمه سید حامد بهشتی از سوی نشر روزنه منتشر و روانه بازار شده است.
حقایق نهان، دروغهای عیان
آیا «تحریف ترجیح» محصول جوامع توتالیتر است؟
بنا بر سخنان واتسلاف هاول، یکی از سرشناسترین مخالفان دوران حاکمیت کمونیسم در چکسلواکی، بسیاری از کسانی که به مخالفت سیاسی با دولت وقت برخاسته بودند نه واقعاً سیاسی بودند، نه مسألهی اصلیشان مخالفت با قدرت حاکم بود. آنچه این مردم را رودرروی نظام حاکم قرار میداد این بود که صرفاً نمیخواستند هر روز در شئون مختلف زندگیشان درگیر دروغگویی و تظاهر به چیزی باشند که به آن اعتقاد ندارند، گویی «در چنبره یک دروغ» زندگی میکنند. (آرش بهشتی)
گرچه کوران ابتدا کتاب را با تمرکز بر مردمی که تحت حکومتهای دیکتاتوری کمونیستی اروپای شرقی، مجبور به زیستن در «چنبرهی دروغ» بودند آغاز میکند؛ اما در ادامه نشان میدهد حکومت استبدادی تنها منشأ ترس و تنها مانع بر سر شکلگیری یک گفتمان صریح و مناسب نیست. عاملی مهمتر و بنیادیتر برای این امر فشار افکار عمومی است. گرچه از سویی دیگر استبداد نیز بدون موافقت -لااقل ضمنی- افکار عمومی ناپایدار خواهد بود؛ اما حتی در جوامع دموکراتیک، یعنی جایی که حق اندیشیدن، سخن گفتن و عمل آزادانه تحت حمایت قانونی قرار دارد، طرح دیدگاههای متفاوت میتواند به خصومت و دشمنی بیانجامد. آزادی بیان هرچقدر هم اکید اعمال شود نمیتواند اعتبار افراد را از گزند عقایدی که بیان میکنند، حفظ کند. تحریف ترجیحات در تمام نظامهای سیاسی، از سرکشترین دیکتاتوریها تا آزادیخواهترین دموکراسیها به چشم میخورد.
«تحریف ترجیح» چه چیزی نیست؟
برخی تصور میکنند که تحریف ترجیح همان دروغگویی است؛ اما اینگونه نیست. تحریف ترجیح به طور مشخص متوجه دخل و تصرف در تلقی دیگران از انگیزهها و ذهنیات فرد است؛ مانند وقتی که ما با تحسین دروغین از سلیقه، مدل لباس، مو یا دکوراسیون منزل کسی باعث میشویم او تصور کند سلیقهی مشترکی داریم. همچنین تحریف ترجیح با «خودسانسوری» یکی نیست؛ چرا که خودسانسوری به معنی سرکوب افکار بالقوه مذموم شخص است. دربارهی نظر دادن در بحث دکوراسیون، اگر ما تنها سکوت کنیم خودسانسوری انجام دادهایم؛ ولی اگر عامدانه نظر غیرواقعی خود را بیان کنیم گرفتار تحریف ترجیح شدهایم. دو اصطلاح دیگری نیز که برای تحریف ترجیح به کار میروند عدم صمیمیت و دورویی است که گرچه به گفتهی کوران در برخی موارد در این کتاب معادل با تحریف ترجیح به کار رفتهاند، اما باز هم معنای درست و کاملی از تحریف ترجیح نیستند.
مردم چرا مخالف ترجیح نهان خود عمل میکنند؟
کوران کتاب خود را با تصویر مردی در مهمانی شام کارفرمای خود آغاز میکند. اگرچه مرد از تزئینات منزل و غذاهای سرو شده متنفر است، اما احساس میکند مجبور است تعارفهای دروغینی ارائه دهد تا کارفرمای خود را خوشحال کند. در پایان مهمانی، مرد با مهربانی و گشادهرویی میگوید از شبی که گذشت بسیار لذت برده است؛ اگرچه از تمام شدن مهمانی بسیار خوشحال است. موقعیتهایی مانند مهمانی شام اغلب در زندگی مردم رخ میدهند؛ اما وقتی شخصی در محل کار شروع به بیان نظرات سیاسی خاصی میکند که شنونده با آنها مخالف است، باید تصمیم بگیرد که آیا به حقیقت پاسخ دهد یا مسئله را نادیده بگیرد. شنونده ممکن است به سادگی از کنار مسئله بگذرد، یا حتی در موافقت با دیگران با تکان دادن سر تایید کند. اما، چگونه افراد تصمیم میگیرند که چه موضعی اتخاذ کنند؟ تیمور کوران معتقد است هر یک از افراد در بیان هر ترجیح یا موضعی که به صورت علنی اظهار میکنند، به دنبال سه منفعت یا فایدهی اصلی هستند:
- فایدهی ذاتی: به معنی آنکه موضع بیانشده تا چه میزان مورد پسند و علاقهی خود ما است.
- فایدهی اعتباری: بدین معنا که موضع اتخاذ شده توسط ما، تا چه میزان شکلدهندهی تصوری است که ما میخواهیم در ذهن دیگران از خود ایجاد کنیم. در اینجا ترجیح عیان فرد بر نحوهی ارزشگذاری و نوع رفتاری که اجتماع با او میکند تاثیر دارد و اگر شخص از آرمانهای مهم جامعه منحرف شود، طرد شده و جایگاه اجتماعی خود را از دست میدهد. مثلا دربارهی حجاب فایدهی ذاتی از مزایا و هزینههای خود حجاب سر کردن ناشی میشود؛ در حالیکه فایدهی اعتباری مربوط به پاداشها و مجازاتهایی است که جامعه برای این کار در نظر میگیرد.
- فایدهی بیانی: احساس خرسندی و رضایتی مد نظر است که از بیان ترجیح عیانمان بدست میآید. روانشناسی اجتماعی تجربی نشان میدهد که فشارهای اجتماعی اگرچه بسیار قوی اما الزاماً تعیین کنندهی قطعی نیستند. زیرا ما به عنوان یک فرد آمادهایم تا جهت بیان یا انجام آنچه واقعا میخواهیم، برخی تعارضات اجتماعی را تحمل کنیم. این نیاز احتیاجی است به داشتن فردیت، خودمختاری، شرافت و صداقت. روانشناسان بالینی که این نیاز را شناسایی کردند، شامل چهرههایی از قبیل زیگموند فروید، گوردن آلپورت، اریش فروم و آبراهام مازلو بودند. مشاهدات آنان حکایت از آن داشت که از دوران اولیه، انسانها از عمل کردن مطابق خواست درونی، بیان آزادانهی نظرات و حاکم بودن بر سرنوشت خود ارضا میشدند.
این سه فایده بر روی نحوهی بیان ترجیحات ما تاثیرگذارند و تناقض در این نحوهی بیان و اعلام موضع است که باعث سردرگمی و شگفتی تحلیلگران سیاسی-اجتماعی میشود.
پیامدهای «تحریف ترجیح»
یکی از پیامدهای تحریف ترجیح این است که به طور مثال اگر دربارهی بحثی که نظری مخالف را داریم سکوت کنیم دیگران را از دانش شخصی خود محروم ساخته ایم. اگر صحبت کنیم ممکن است، در ذهن دیگران زاویه دید جدید و یا جرقهای ایجاد کنیم تا دربارهی آن به نحو دیگری بیندیشند و بدین ترتیب با افزایش فشارها جامعه را در راستای اصلاح مشکلات یاری دهند. تحریف ترجیح ناکارآمدی به وجود میآورد، جهل و سردرگمی میپرورد و امکانهای اجتماعی را پنهان میسازد. گرچه دلایلی وجود دارد که پیامدهای تحریف ترجیح یکسره منفی نیستند، زیرا با مهار واکنشهایی چون کینهتوزی، حسادت و تعصب، تعاملات اجتماعیمان را تلطیف میکند. اما تمرکز این کتاب بر توضیح تاثیرات تحریف ترجیح است، نه داوری دربارهی آنها. همچنین تحریف ترجیح باعث دو دسته تاثیرات میشود. نخست، ترجیحات بیان شده دارای تبعات اجتماعی هستند، مانند زمانی که زنان باحجاب موجب پیروی زنانی میشوند که بیحجابی را ترجیح میدادند. دوم محیط اجتماعی تحت حمایت تحریف ترجیحات ممکن است باعث دگرگونی ترجیحاتی شود که افراد سعی در پنهان کردن آن دارند. به طور مثال برخی از ادیانی که پیروانشان طبق اصل تقیه تنها در خفا به آنها عمل میکردند به مرور نابود شدند. در مورد اول این انتخابهای فردی است که پیامدهای اجتماعی را شکل میدهد و در مورد دوم پیامدهای اجتماعی هستند که گزینههای فردی را شکل میدهند.
«تحریف ترجیح» در وقایع کلان سیاسی-اجتماعی
وقایع سیاسی کلانی همچون انقلابها قرار نیست پیشبینیپذیر باشند، زیرا تحریف ترجیح مخالفتهایی را که زیر پوست جامعه در حال گسترشاند، میپوشاند. در عین حال تبیین انقلابها با بهرهگیری از نگاه پسینی آسان خواهد بود. یکی از دلایل، آن است که نفس وقوع انقلاب خطرات متوجه فرد را به هنگام افشاگری درمورد ضعفهای نظم اجتماعی پیشاانقلابی پایین میآورد. دلیل دیگر آن است که انقلاب به افرادی که از نظم پیشین راضی بودهاند انگیزهی تظاهر میدهد تا بگویند درواقع همیشه در اعماق دل با انقلابیون موافق و تنها منتظر زمان مناسب برای همراهی بودند.
کوران از کمونیسم به عنوان نمونهای استفاده میکند که اکثریت مردم در آن اعتقادشان متفاوتتر از آن است که شخصیت عمومی آنها دیگران را به این باور سوق دهد که مخالف آن هستند. نتیجه این شد که تغییرات اجتماعی برای دههها خفه شد. وقتی سرانجام ماشهای باعث شد مردم در بیان اعتقادات خود احساس راحتی کنند، کمونیسم به سرعت سقوط کرد. نظرسنجیهای ناشناس معمولاً نشان میدهد که اکثر آمریکاییها مخالف تبعیض مثبت به نفع سیاهپوستانیست که دههها تحت ظلم و تبعیض نژادی قرار داشتهاند. با این حال، این رویه همچنان ادامه دارد زیرا تعداد کمی از مردمِ مایل به تحمل حملات هولناک اجتماعی اقلیت، خواستار این برنامهها هستند. افرادی مانند جسی جکسون به سرعت کسانی را که مخالف تبعیض مثبت هستند، نژادپرست مینامند. کوران خاطر نشان میکند که مقدارِ بسیار زیادِ منابع صرفشده برای دفاع در برابر ادعاهای نژادپرستی، اغلب افراد را وادار میکند تا به سادگی از تبعیضهای مثبت در جمع حمایت کنند.
شواهد بیشتری از تحریف ترجیح را میتوان در سیاستهای انتخاباتی و بر سر موضوعاتی چون سقط جنین، حقوق همجنسگرایان و مسائل محیطزیستی مشاهده کرد. اکثریت مردم آمریکا در ترجیح عیان، حمایت خود را از این موضوعات بیان میکنند و دربارهی آن دیدگاههای چپگرایانه دارند؛ اما نتایج انتخابات و رقابتهای میان دو حزب دموکرات و جمهوریخواه اغلب نتایجی متفاوت از این را نشان میدهد. کتاب «حقایق نهان، دروغهای عیان» با طرح مثالهای بسیاری از آزمایشها و تحقیقات در زمینه تحریف ترجیح و نقب زدن به وقایع تاریخی و سیاسی ادعاهای خود را برای خواننده به خوبی مستند و مستدل میکند. خواندن این کتاب برای درک عمیقتر تاثیر انتخابهای فردی و جمعی بر شکلگیری سرنوشت جوامع بسیار موثر خواهد بود.