اگر از کسی بپرسید اریک آرتور بلر، داستاننویس، روزنامهنگار، منتقد ادبی و شاعر انگلیسی را میشناسید؟ اگر خوشبین باشیم ممکن است از هر ۲۰ نفر یک نفر او را بشناسد! اما وقتی میگویید جُرج اوروِل ناخودآگاه اسم کتابهای قلعه حیوانات و ۱۹۸۴ در ذهن آنها نقش میبندد… بله! جورج اورول نام مستعار اریک آرتور بلر است. نویسندهای که دو کتابش (قلعه حیوانات و ۱۹۸۴) با هم، از دو کتاب از هر نویسندهی قرن بیستمیای بیشتر فروش داشته است. علاوه بر این کتابها یکی دیگر از دلایل معروف بودن اورول، نوشتن نقدهایی است که برای کتابها مینوشته است. همین موضوع باعث شده تا او به عنوان بهترین وقایعنگار فرهنگ و ادب انگلیسی تبدیل شود.
زندگینامه جورج اورول
اریک بلر (جورج اورول) در سال ۱۹۰۳ میلادی در شهر موتیهاری در ایالت بهار هندوستان متولد شد. او ملیتی انگلیسی-هندی دارد و در همان دوران به همراه خانوادهاش به انگستان سفر میکند. جورج اورول در سالهای ۱۹۲۲ تا ۱۹۲۷ در کشور برمه مشغول فعالیت در نیروی پلیس بود. تفاوت فرهنگی و اقتصادی در هند و انگلستان باعث شده بود که او فقر را ببیند. فقر، تلاش برای زندگی بهتر، آزادی و… اینها مهمترین موضوعات مطرح شده در کتابهای اورول هستند.
جورج اورول برای اینکه بدون تجربه کردن احساس قشر فقیر، فقط بازگو کنندهی تصویر کلی از فقر در جامعه نباشد، در جوانی برای کسب تجربه، مدتی بین بیخانمانها، فقرا و کارگران فصلی لندن و پاریس زندگی کرد. او حتی گاهی اوقات در یک هتل برای شستن ظرفها کار میکرد. او در حین تجربه کردن این نوع زندگی، شروع به نوشتن تجربیات احساسات و اتفاقاتی که شاهد است، میکند و تمامی این اتفاقها باعث نوشتن کتاب اول او با عنوان «آس و پاسها در پاریس و لندن»، یا با عنوان دقیقتر، «فقر و دربهدری در پاریس و لندن» میشوند.
تجربهی زندگی بین فقرا و نوشتن کتاب اولش، جورج اورول را تشویق به نوشتن میکرد. به همین دلیل برای نوشتن دو رمان دیگرش به همین تجریبات تکیه کرد و کتابهای «روزهای برمه» و «دختر کشیش» را نوشت. اورول، که موضوعات کتابهایش، اغلب بر اساس تجربیات شخصی و جو حاکم بر جامعه و شرایط زندگی مردم بوده است، مثل تعداد بسیار زیادی از نویسندگان اروپایی هم عصرش، در زمان جنگ اسپانیا با ارتش ژنرال فرانکو، به جنگ میرود. حضور او در جنگ، جدای از اینکه باعث مجروح شدنش میشود، باعث میشود که کتاب «درود بر کاتالونیا» را بر اساس تمام آنچه که در جنگ دیده و احساس کرده است، بنویسد.
جراحتی که جورج اورول در جنگ به آن دچار میشود، تا آخرین روز زندگیاش همراهش بود و در نهایت همین جراحت باعث مرگش شد. آخرین کتاب نوشتهی جورج اورول، کتاب «هوای تازه واپسین» است که او این رمان را قبل از شروع جنگ جهانی دوم نوشته است. اورول در سالهای آغازین جنگ مشغول به روزنامهنگاری و نقد کتاب بود اما در سال ۱۹۴۳ و بعد از مرگ مادرش، نوشتن رمان «مزرعهی حیوانات» را شروع کرد. رمانی که تا به امروز مورد استقبال مخاطبین زیادی قرار گرفته و در ایران، بیشتر با عنوان «قلعهی حیوانات» ترجمه و منتشر شده است.
رمان مزرعهی حیوانات جورج اورول به دلیل اینکه به سیستم شوروی -که در آن سالها متحد انگلیس بود- نقد کرده است، به مدت یک سال به چاپ نرسید. اما زمانی که در سال ۱۹۴۵ این رمان در انگلیس و یک سال بعد، در آمریکا چاپ شد، اورول را به شهرت رساند. مدت کوتاهی از چاپ کتاب نگذشته بود که اورول به دلیل بیماری مزمن ریوی در بیمارستان بستری شد. او در همان سال و در همان بیمارستان با سونیا برونل ازدواج کرد. جورج اورول در بیستم ژانویه، زمانی که درست هفت ماه از چاپ رمان جنجالی و پر مخاطبش گذشته بود، درگذشت.
فهرست کتابهای جورج اورول
رمانها
- روزهای برمه (۱۹۳۴)
- دختر کشیش (۱۹۳۵)
- به آسپیدیستراها رسیدگی کن(پول و دیگر هیچ) (۱۹۳۶)
- هوای تازه(گریز)(۱۹۳۹)
- قلعه حیوانات (۱۹۴۵)
- ۱۹۸۴ (هزار و نهصد و هشتاد و چهار) (۱۹۴۹)
کتابها بر اساس تجربیات شخصی
- آس و پاسها در پاریس و لندن (۱۹۳۳)
- جاده بهسوی اسکله ویگان (۱۹۳۷)
- درود بر کاتالونیا (۱۹۳۸)
مقالات
- یک فنجان چای دبش (۱۲ ژانویهٔ ۱۹۴۶)
دلیل شهرت اورول، بیشتر وابسته به دو رمان ۱۹۸۴ و قلعهی حیوانات است. کتابهایی که در آن، جورج اورول انگار تحت کنترل بودن زندگی آدمها و افکارشان را پیشبینی کرده بود. اینکه وعدهی بهشت در ادعاهای انقلابیشان جهنمی بیش نیست. این کتابها به قدری مورد استقبال واقع شده بود که با توجه به آن، فیلمی هم ساخته شده است. فیلم «۱۹۸۴» به کارگردانی مایکل رادفرورد، با وفاداری کامل به اصل اثر ساخته شد و در ۱۴ دسامبر ۱۹۸۴ در سینماهای جهان به نمایش در آمد. این فیلم توانست شش جایزه را در فستیوالهای جهانی سینما از آن خود کند. و از رمان مزرعهی حیوانات هم فیلمهای بسیاری تولید شده که معروفترین آنها فیلم کارتونی بلندی است که در سال ۱۹۵۴ ساخته شده است.
جورج اورول از زبان جاناتان رودن
وقتی جورج اورول در سال ۱۹۵۰ در سن ۴۶ سالگی از دنیا رفت او را با عناوینی مثل نویسنده و منتقد خطاب میکردند اما «جاناتان رودن»، او را با صفاتی چون «متفکر و تحلیل گر» خطاب کرد و معتقد بود اورول بیشتر از یک رماننویس و منتقد ادبی جورج اورول نماد روشنفکری و عقلانیت زمان خود بوده است و یکی از معدود نویسندههایی است که در دهه ۱۹۳۰ میلادی در میان فضای تقلب و نیرنگ، نوشتههایش را بدون تحریف ارائه میکرد. از طرفی او به خاطر نبوغش در مسائل اجتماعی و مکتب تساویطلبی تحسین میشود و از سویی دیگر به خاطر روحیهی وطن پرستی و عشق به ادبیات انگلیسی او را به فردی تبدیل میکند که در سالهای جنگ جهانی دوم به عنوان مرجع تحلیلهای سیاسی و اجتماعی معرفی میشود.
در بین کسانی که در مورد مسائل سیاسی فکر میکنند و مینویسند، اورول نویسندهای است که با زبانی ساده و طنزآمیز و همراه ظرافت خاصی، ترس از حکومتهای زمان خودش را به آسانی مورد بررسی و تحلیل قرار داده است. همانطور که جاناتان رودن در کتاب «اورول امتحان نشده» مینویسد اگر جورج اورول که در ژانویه سال ۱۹۵۰ از دنیا رفت تا امروز زنده بود چگونه میخواست درباره مسائل روز دنیا تحلیل کند. آیا مدل سیاسی او علیه آنگلوساکسونی آمریکایی بود یا اینکه از اینها دفاع میکرد؟
شما میتوانید برای خرید اینترنتی کتاب قلعه حیوانات به فروشگاه اینترنتی کتابچی مراجعه کنید.
منابع:
جورج اورول؛ خالق مزرعه حیوانات