کتاب ناطور دشت، رمانی بسیار معروف و خواندنی از «جروم دیوید سالینجر» است. این رمان برای اولین بار در سالهای ۱۹۴۵-۱۹۴۶ توسط این نویسنده منتشر شد. این رمان در ابتدا رمانی برای بزرگسالان بود که توسط این نویسندهی آمریکایی نوشته شد. اما بعدها با توجه به محتوا و ویژگیهای شخصیتی نوجوانی که در داستان کتاب ناطور دشت حضور داشت، این کتاب مورد توجه نوجوانان بسیار زیادی نیز قرار گرفت. در این مطلب به داستان این کتاب، ترجمهها و مترجمهای آن و نقدهای صورت گرفته شده بر کتاب ناطور دشت پرداختهایم.
خلاصهی داستان ناطور دشت
داستان کتاب ناتور دشت از این قرار است که شخصیت اصلی این کتاب که شخصی به نام «هولدن کالفیلد» است، یک نوجوانی با ۱۷ سال سن است که در یک کلینیک درمانی بستری است. او تصمیم دارد تا سرگذشت خود را قبل از ورود به این مرکز درمانی برای فردی بازگو کند. رمان ناطور دشت بر اساس تعریف این شخصیت ادامه مییابد. وقتی که هولدن مشغول به تعریف ماجراهای زندگی خود میشود، از جایی شروع می کند که او ۱۶ سال سن داشت و مشغول تحصیل در مدرسه «پنسی» بود. در زمانی که درست نزدیک به جشن کریسمس است، مسئولین مدرسه او را به دلیل کسب نمرهی مردودی در چهار درس از بین پنج درس، از مدرسه اخراج میکنند و هولدن به زادگاه خود، شهر نیویورک، باز میگردد.
داستانی چندروزه…
کل داستان کتاب ناطور دشت در مدت زمان ۳ روز اتفاق میافتد و کلیهی اتفاقاتی که برای هولدن رخ میدهد در مدت زمانی است که هولدن مدرسه را به قصد رفتن به نیویورک و خانهی خود رها میکند. قرار است تا مدیران مدرسه، نامهای را به خانوادهی هولدن بفرستند و شرح وضعیت تحصیلی هولدن را برای آنها یادداشت کنند. این نامه در روز چهارشنبه به دست خانوادهی هولدن کافیلد میرسد و به همین دلیل هولدن تصمیم میگیرد که روزهای شنبه، یکشنبه، دوشنبه به خانه نرود تا اوضاع کمی آرام شود. همین موضوع باعث میشود که هولدن چندروزی را سرگردان و بدون خانه سپری کند. او طی ماجراهایی که در طی این چند روز برایش رخ میدهد، با خروج از دنیای کودکی، به دنیای جوانی وارد میشود.
ترجمههای کتاب
این کتاب تا به حال سه مرتبه در ایران ترجمه شده است. اولین ترجمهی آن در دههی ۴۰ شمسی بوده است که احمد کریمی ترجمهی آن را بر عهده گرفت. بار دوم در دهه ۱۳۷۰ و توسط محمد نجفی ترجمه شد که خیلی از افراد در ایران این کتاب را با عنوان کتاب ناطور دشت محمد نجفی می شناسند. بار آخر هم در سال ۱۳۹۴ آراز بارسقیان توسط انتشارات ملیکان این کتاب را ترجمه کرد.
نقدهایی بر کتاب ناطور دشت
تاکنون نقدهایی نیز از این کتاب خوانده شده است که گفتههای زیر، چند نمونه از نقدهایی است که از این کتاب و رمان خواندنی گرفته شده است.
منتقدین معتقدند که نویسندهی این کتاب، سیر بلوغ یک پسر نوجوان را به شکلی نامتعارف و غیرمعمول بیان کرده است و شخصیت نوجوان این کتاب (هولدن کالفیلد) شباهت زیادی به نوجوانی دارد که در دردسرهای زیادی گرفتار شده است. اویی که تلاش میکند خود را از شر آنها خلاص کند و به نحوی خودش را نجات دهد. منتقدین معتقدند که هولدن پسربچهای با ویژگیهای خاص و منحصر به فرد است که به تبع آن نیازهای خاصی نیز دارد. شخصیت اصلی این کتاب هیچ درکی از دنیای پیرامون خود ندارد و در بیشتر رمان به سبب اطلاعات و معلوماتی که دارد احساس پشیمانی میکند.
در داستان این کتاب، هولدن از یک شخصیت عصیانگر برخوردار است که کمتر شاهد آن، توسط نوجوانان خیالی دیگری که در رمانها به آنها پرداخته میشود، هستیم. منتقدین معتقد هستند که دلیل بیاعتمادی هولدن نسبت به والدین و معلمها، جدا کردن خود از آنها نیست. بلکه به خاطر این است که او هیچ درکی نسبت به آنها ندارد.
برای خرید کتاب ناطور دشت میتوانید به سایت کتابچی مراجعه کنید.