آثار ج.دی.سلینجر امروزه به صورت گستردهای در دسترس همگان قرار دارد. انتشار نسخههای الکترونیکی هم درکمک به این قضیه، نقش بسیاری داشته است. اولین باری که دربارهی این موضوع نوشتم، زمانی بود که برای نخستین بار، کتابهای سلینجر در کیندل در دسترس همه قرار گرفت و کتاب «تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران»، اثر محبوب من شد.
هیچوقت فکر نمیکردم که از پسر سلینجر، مت سلینجر، دربارهی شغل پدرش چیزی بشنوم. تا این که او برای ما این نامه را ارسال کرد و تصمیم گرفتیم آن نامه را در صد و یکمین سالگرد تولد سلینجر چاپ کنیم. اینروزها ما در حال مطالعه و بررسی بیشتر روی این تصمیم هستیم. آیا درست است که کتابها را در قالبی انتشار دهیم که در زمان سلینجر وجود نداشت؟ در ادامه دربارهی این تصمیم، صحبت خواهیم کرد و خواهیم گفت که کدام کتاب ج.دی.سلینجر، اثر موردعلاقهی مت سلینجر است.
نامهی مت سلینجر دربارهی آثار پدرش
زمانیکه ناشران آثار پدرم، اولین بار دربارهی برنامهی جشن صدمین سالگرد تولدش با من صحبت کردند، زیاد مشتاق این قضیه نبودم. اما پیشنهادها کمکم معنی پیدا کرد. در طی دهههای گذشته، آژانس پدرم برای هر پیشنهادی، دستورالعمل ثابت «نه» را انتخاب میکرد. ولی استثنائاتی هم وجود داشت.
به عنوان مثال بعضی از آنها دربارهی این بود که آثار او در دسترس معلولین قرار بگیرد. اخیرا این شانس را داشتم که از تمام جوابهای بین پدرم و آژانسها، اطلاع پیدا کنم. جالب بود که تقریبا در همهی دههها، او به کتابخانهها، اجازه داده بود تا فایلهای الکترونیکی کتابها و حتی تعدادی فایلهای صوتی را فقط و فقط برای خوانندههایی که نمیتوانند، کتاب فیزیکی بخوانند، آماده کنند. البته این مجوز برای فروش آثار نبود.
سلینجر در تلاش بود تا همه کتاب فیزیکی بخوانند. او فکر میکرد، خواندن کتاب به صورت فیزیکی یکی از بهترین لذتها است. او برای کسانی که نمیتوانند کتاب فیزیکی بخوانند هم راهی برای دستیابی به کتابهایش در نظر گرفته بود. سلینجر واقعا عاشق خوانندههایش بود. در ده سال قبل از مرگ خود، ما بهوضوح میدیدیم که هر روز به تعداد خوانندههای او اضافه میشود.
برخی از این خوانندگان ترجیح میدادند که کتابها را روی کیندل بخوانند یا روی وسایل دیگر –مثلا گوشیهای همراهشان-. تمام اینها دلایلی بود که ما در نهایت تصمیم به انتشار آثار او به صورت کتابهای الکترونیکی گرفتیم. البته که از انجام اینکار، بسیار هیجانزده بودیم.
پرطرفدارترین آثار پدرم از دید خوانندگان
امسال ماجراهای بسیاری را از خوانندگانش شنیدیم. فهمیدیم که آثار منتشر شدهی او را «بازخوانی مجدد» کردند و معتقد بودند که این کار بسیار هیجانانگیز و انگیزشی است. افرادی هم هستند که فقط کتاب «ناتور دشت» را خواندهاند. ما از دیدن و شنیدن نظرات مثبت این افراد، خوشحال و شگفتزده هستیم. آنچه برای ما خوشحالکنندهتر است، این است؛ افرادی که فقط کتاب ناتور دشت را خوانده بودند، اکنون بهسراغ آثار دیگر سلینجر هم رفتهاند.
در سایت آمازون، نظرات بسیاری دربارهی کتاب «تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران» نوشته شده است. همگی آنان بر این عقیده هستند که این اثر، بهترین کتاب پدرم است. البته من هم این کتاب را بسیار دوست دارم و صدای پدرم را بهوضوح در آن میشنوم. باید بگویم که زویی-برای من- دقیقترین و تاثیرگذارترین کار اوست.
تقریبا از هرکسی که تا بهحال دیدهام، شنیدهام که کتاب «تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران» را خوانده یا قصد دارد بهزودی آن را بخواند. عدهی زیادی کتاب «۹ داستان» را خواندهاند. ولی برای این که کار پدرم را کامل درک کنید، بهتر است کتاب «فرنی و زویی» و کتاب «تیرهای سقف را بالا بگذارید، نجاران» را بخوانید.
فرنی و زویی
خود من بارها و بارها به کتاب «فرنی و زویی» مراجعه کردم تا دربارهی خانم چاق بخوانم. بارها به آن کتاب برگشتم تا نصیحتهای برجستهی زویی (عصبانی و عاشقانه به یک اندازه) به فرنی را بخوانم. دربارهی اینکه همیشه اشتباه دعا میکند و این که او به خاطر تمام این اشتباهات، چهطور از استاد خود، عصبانی است. این قسمتها نه تنها بسیارزیبا است، بلکه میتواند کمک زیادی به خوانندگان با احساس و جستجوگر کند تا بفهمند کی و چهطور خودشان را جای آنها در داستان بگذارند.
ممکن است این داستان برای بعضی افراد، شبیه به موعظه باشد. اما اینحرفها از ته قلب پدرم میآید و سعی میکند روح ما را صیقل دهد. همانطور که روح خودش این چنین بود، به نظرم در این روزهای خیلی سرد و تاریک، اینحرفها میتواند، بسیار دلگرمکننده باشد. فرنی و زویی دقیقا تجربهی «زیبایی متقابلی» است که آقای آنتولینی به هولدن قولش را داده بود، تا خوانندههای با احساس یاد بگیرند!
مت سلینجر
ترجمه شده از مقالهی Amacon Book Reviw