فواید استفاده از چک لیست در اتاق عمل!
خودتان را حسابی آماده کنید. چرا که قرار است در کتاب «چک لیست» با بیمارانی روبهرو شوید که نه به خاطر بیماری خودشان بلکه به خاطر خطا و سهلانگاری جراحان جان خود را از دست دادهاند. در حقیقت، کتاب «چک لیست» توسط یک جراح به نام «آتول گوانده» نوشته شده است. کسی که ماجراها و خاطرات واقعی خود و سایر جراحان را به تصویر میکشد و با قلم رک، صمیمانه و دردناکی، از خطاهای انسانی صحبت میکند. خطاهایی که همگی صرفا از «بیکفایتی» اتفاق میفتند.
در اصل، نویسندهی کتاب «چک لیست»، انسان را جایزالخطا میداند. از نظر او، انسان یا به خاطر جهل و عدم آگاهی از دانش مرتکب خطا میشود، یا به خاطر بیکفایتی و عدم استفادهی درست از علمی که در دست دارد، فاجعه میآفریند. اما چه کار کنیم که بیکفایت نباشیم؟ آتول گوانده میگوید تنها راه جلوگیری از این بیکفایتیها، استفاده از یک چکلیست ساده است. شاید راه حل او زیادی ساده به نظر برسد، ولی با خواندن این مقاله و کتاب او، متوجه خواهید شد که همین یک چسب زخم ساده، جلوی بروز تعداد زیادی از فجایع را میگیرد. در ادامه، کمی با نویسندهی این اثر آشنا میشویم و سپس سراغ بررسی کتاب خواهیم رفت.
آتول گوانده
آتول گوانده (متولد سال ۱۹۶۵) یک جراح عمومی و غدد درونریز در بیمارستان معروف Brigham and Women در بوستون است. اما با اینکه جراح خوبی است، به این نتیجه رسیده که در نویسندگی نیز تبحر زیادی دارد. پس علاوه بر جراحی و پزشکی، در حرفهی روزنامهنگاری نیز اشتغال دارد. از جمله آثار او میتوان به یادداشتهای یک جراح در اتاق عمل، فناپذیری، چک لیست و یادداشتهای یک جراح راجع به علم ناقص اشاره کرد. آخرین کار او – “فناپذیری” – بیش از ۸۰ هفته در لیست پرفروشترین های نیویورک تایمز بود.
ماجراهای اتاق عمل با زبانی ساده و عامهپسند
ابتدا بهتر است راجع به قلم نویسنده صحبت کنیم. قلمی که باعث شده این کتاب نهتنها در میان پزشکان و جراحان بلکه در میان مردم معمولی نیز محبوبیت زیادی داشته باشد. از آنجا که نویسنده خودش جراح است، همین انتظار هم میرود که اکثر مثالها و داستانهای کتاب، ماجراهای پزشکی باشد. ولی گوانده شما را با میلیونها اصطلاحات پزشکی پیچیده درگیر و گیج نمیکند. او در طول کتاب، تمام تلاش خود را بهکار گرفته تا بدون اینکه مخاطب را گیج کند، به اصل مطلب برسد.
یکی از نکات مثبت قلم او، استفاده از تکنیک پیچیده و جذاب «روایت در روایت» یا (narrative within narrative) است. او ابتدا کلام خود را رو به مخاطب یعنی دوم شخص آغاز میکند. سپس رفتهرفته، روایت خود، یا روایتی که از شخصی دیگر شنیده، را بیان میکند. ماجرا نیز درست مثل یک فیلم از پیش چشم مخاطب رد میشود. چون به جای اینکه دائم از نقل قول سوم شخص استفاده کند، نقل قول مستقیم کرده و مخاطب را داخل اتاق عمل میبرد. تا جایی که او پا به پای نویسنده یا خاطراتش، هیجان زده میشود.
این کتاب در حقیقت تلاش گوانده برای یافتن یک چک لیست ایده آل را توصیف میکند که در هر اتاق عمل جراحی یا هر جایی از دنیا به کار بیاید. پس طی تلاشهای خود، یک چک لیست تهیه و در یکی از عملهای جراحی استفاده میکند. او به همین ترتیب میتواند زندگی بیمار را بدون اینکه دچار استرس زیاد شود، نجات دهد.
عصبانیت گوانده از صنف پزشکان
سالانه هزارانهزار عمل جراحی در سراسر کشورهای پیشرفته انجام میشود که اکثر آنها طبق برنامه اجرا میشوند. مطالعات نشان میدهد که در ۷ تا ۱۶ درصد این جراحیها، عمدتاً اشتباهات قابل پیشگیری رخ میدهد. البته به احتمال زیاد، خودتان میدانید که «اشتباه» در اتاق عمل، چه جور نتیجهای میتواند داشته باشد. به طور خلاصه، گوانده، صراحتاً میگوید که بسیاری از بیماران و خانوادههای آنها قربانی خطاهای ساده و پیش و پا افتاده میشوند.
خطاهایی ناشی از جهل را میتوانیم ببخشیم. اگر اطلاعات مربوط به بهترین راهحل برای یک موقعیت خاص وجود نداشته باشد، از این خوشحالیم که حداقل افرادی داریم که نهایت تلاششان را میکنند. اما اگر اطلاعات لازم برایآن وجود داشته باشد و به درستی به کار گرفته نشود، نمیتوان تحمل کرد و عصبانی نشد. یعنیچه که نیمی از بیمارانی که دچار حملهی قلبی میشوند، به موقع درمان نمیشوند؟ یعنیچه که دو سوم میزان مرگ و میر به علت خطاهای انسانی است؟ فلاسفه بیدلیل عنوان بیرحمانهی بیکفایتی را به این خطاها ندادهاند. کسانی که قربانی این موضوع هستند از کلمات دیگری مثل کوتاهی و اهمال یا حتی سنگدلی استفاده میکنند.
زمانی که کلام ملموس و قلم دوستداشتنی گوانده را میخوانیم، یاد تمام «خطاهای انسانی» و قربانیان آن میفتیم. خطاهایی که شاید اصلاً خطا نیستند. بلکه حماقت، بیشعوری و بیکفایتی خطاکار را نشان میدهند. خطاهایی که جان صدها نفر را میگیرند، به خاطر یک بیدقّتی ساده. طی آمار به دست آمده از بیمارستانها، سالانه هزاران نفر از بیماران بهخاطر «عفونت بیمارستانی» از دنیا میروند! حتی کسانی را میشناسم که به خاطر عمل جراحی قلب به بیمارستان مراجعه کرده و بعد بهخاطر ابتلا به ویروس کرونا از دنیا رفتهاند. عصبانیتی که گوانده از آن حرف میزند، مسلماً و مشخصاً مخصوص یک صنف خاص نیست. بلکه تمام مردم در سراسر جهان را دربر میگیرد.
اگرچه مطمئناً جراحی، حرفهی بسیار پیچیده و خطرناکی است، ولی اشتباه در غلظت پتاسیم تزریقی به خون دیگر ربطی به سختی کار ندارد. اما آیا برای کاهش این اشتباهات قابل پیشگیری، واقعا نمیتوان هیچ کاری کرد؟ آیا میتوان برای اطمینان از آگاهی، تمرکز و توانایی انجام وظایف محول شده، هرگونه اقدامی که رخ میدهد را کنترل و نظارت کرد؟ چنین سیستمی چگونه پیش میرود؟ آیا ممکن است هرگونه اشتباه و خطایی پیشبینی شود و برای هر یک از آنها، بیانهای صورت بگیرد؟
طی یکی از ماجراهایی که گوانده تعریف میکند، متخصص بیهوشی، قبل از اینکه عمل آغاز شود به خاطر کمبود پتاسیم، به بیمار دوزی از پتاسیم را تزریق میکند. ولی غلظتی که او برایش در نظر گرفته، به خاطر یک اشتباه کوچک، صد برابر غلظت مورد نظر است. مدتها طول میکشد تا آنها مشکل اصلی در ایست قلبی بیمار را پیدا کنند و در آخر، وقتی هیچ جای خونریزی و مشکلی نمیبینند، با چک کردن سطل زبالهی اتاق عمل و مشاهدهی سرم پتاسیم، متوجه مشکل پیش آمده میشوند. با توجه به ماجرایی که رخ داده، آیا واقعا برای کنترل این مشکلات راهکاری وجود دارد؟ این راهکار تا چه حد میتواند گران، زمانبر و پیچیده باشد؟
چکلیست، چایی نباتی برای حل تمام مشکلات
گوانده در کتاب خود، برای حل فاجعهبارترین و وحشتناکترین اتفاقاتی که در اتاق عمل جراحی رخ میدهد، داشتن یک چک لیست ایدهآل را معرفی میکند. اگرچه شاید ابتدا کاملاً نمادین و شبیه به شعار به نظر برسد، ولی نباید فراموش کنیم که این مطلب را یک برنامهنویس یا روانشناس نمیگوید. بلکه جراحی میگوید که طی سالهای مختلف، انسانهای زیادی زیر دستش فوت کردهاند. وقتی او، با وجود تمام مرگهایی که دیده و ماجراهایی که در کتابش تعریف میکند، درست کردن یک چک لیست را راه حل خداگونه میداند، چرا ما آن را امتحان نکنیم؟
«چک لیست» نزدیک به یک دهه پیش منتشر شد. و این روزها توجه کسی را به خودش جلب نمیکند. اما با خواندن محتوای آن، به این نتیجه میرسید که نباید به سال انتشار آن دقت کنید. البته با نگاه کردن به جلد کتاب، ممکن است تصور کنید که این یک کتاب خودیاری است که در مورد چگونگی چک لیست درست کردن صحبت میکند. و میتواند زندگی شما را تغییر دهد. اگرچه ممکن است شما با خواندن این کتاب، «چک لیست» را در کار و زندگی خود بگنجانید، اما هدف کتاب این نیست. هدف اصلی این کتاب در واقع، نشان دادن فواید داشتن یک چک لیست خوب است. در حقیقت، بخش بزرگی از کتاب به بررسی چک لیستهایی اختصاص یافته است که در حال حاضر در سایر زمینهها نیز استفاده می شوند.
چکلیست و اتاق عمل؟ این کجا و آن کجا؟!
قبل از اینکه به شما ثابت کنیم چک لیست چگونه میتواند تمام دردسرهای اتاق عمل را از بین ببرد، باید به این نکته اشاره کنیم که گوانده برای اثبات حرفهای خود، از چک لیستهای موجود در صنایع هواپیمایی و ساختمانی استفاده میکند. به نقل از او، هنگامی که پروژههای بزرگ ساختمانی در حال انجام است، مدیران پروژه چک لیستهای خودشان را دارند. در طول این چک لیستها، ارتباط با سایر افرادی که روی آن پروژه کار میکنند، کاملاً ضروری و اجباری است. در غیر این صورت، پروژه اصلا پیش نمیرود.
به همین ترتیب ، در صنعت هواپیمایی، خلبانان نیز با چک لیستهای زیادی روبهرو میشوند که هر کدام بسته به نوع پرواز، بسیار تخصصی هستند. برای مثال، او ذکر میکند که برای ورود به کابین خلبان یک چک لیست وجود دارد. یک چک لیست دیگر برای آماده سازی قبل از پرواز وجود دارد. همچنین بین خدمهی پرواز در مورد روند کار و شرایط خطرناکی که ممکن است پیش بیاید، کنفرانسی صورت میگیرد. گاهی اوقات، میتوانید بین کنترل قبل از پرواز و زندگیهای نجاتیافته یک خط مستقیم بکشید.
او برای اینکه حرف خود را بیش از پیش ثابت کند، از مثال چشمگیری استفاده میکند. در سال ۲۰۰۹، چسلی سالنبرگر و جف اسکایلز با مشکلی مشابه روبهرو شدند. هر دو موتور هواپیمای آنها به خاطر حملهی پرندهها به آتشسوزی افتاد. در این شرایط، سالنبرگر کنترل را خودش به دست گرفت. ولی اسکایلز بلافاصله کتابچهی راهنمایی که پر از چک لیست بود را بررسی کرد تا ببیند چه کاری باید انجام شود. او به کمک همین چکلیست توانست اوضاع را آرام و بهترین راه را انتخاب کند. البته قرار نیست جزئیات زیادی از کتاب را در اختیارتان قرار دهیم، ولی به طور کلی، درست کردن و استفاده از چک لیستها، مستلزم نظم و مسئولیت پذیری است.
نظم و مسئولیتپذیری در تهیهی چکلیست
زمانی مطلبی میخواندم که میگفت برای تقویت حافظه، بیخیال یادداشت برداری و چک لیست درست کردن بشوید. سعی کنید هر آنچه اطرافتان اتفاق میفتد را در ذهنتان ذخیره کنید و از آن کار بکشید. آن زمان من نمیدانستم این مطلب هیچ سند و اعتبار چندانی ندارد. پس یادداشتبرداری را کنار گذاشتم. تنها اتفاقی هم که رخ داد، هیچ ربطی به تقویت حافظه نداشت. بلکه به تقویت بینظمی و شلختگی مربوط شد.
به همین ترتیب، افراد زیادی هستند که مثل من در کودکی گمراه شدهاند. مردم معمولاً چک لیست درست کردن را دوست ندارند. از نظر آنها، اینکه برای انجام یک کار پیش پا افتاده بخواهیم چک لیستی را مرور کنیم، توهینآمیز است. این طور نیست؟ اما اگر به جای پروژههای مهندسی، خلبانی و جراحی به لیست خرید خانه فکر کنید چه؟ اگر خانه را بدون لیست خرید ترک کنید، در فروشگاه سردرگم نمیشوید؟ در خرید اسراف نمیکنید؟ یا حتی ممکن است چیزی که واقعاً نیاز داشتید را فراموش کنید!
وقتی یک لیست خرید معمولی انقدر اهمیت دارد، چرا برای یک متخصص اهمیت نداشته باشد؟ یک متخصص برای اینکه بتواند خطاهای احتمالی را پیشبینی کند، باید چک لیست خوبی داشته باشد. همچنین برای اینکه بدانید چه مواردی باید در چک لیست گنجانده شود و چه مواردی لازم نیست، انضباط زیادی لازم است. بعد از نظم و انضباط، باید مسئولیتپذیر نیز باشید. هنگام ایجاد چک لیست، باید به خطاها و اشتباههایی که قبلاً بر اثر حواسپرتی رخ داده دقت کنید. حتی میتوانید در چک لیست خود، خطاها و اشتباهات دیگران را نیز در نظر بگیرید و از تجربیات آنها استفاده کنید. ولی به طور کلی، اگر صادق و مسئولیت پذیر نباشید، چک لیستی که درست میکنید به درد نخواهد خورد! پس افراد و تیمها باید در مورد اشتباهاتشان، درمورد خطاهای صورت گرفته و روشهای پیشگیری از آن، مسئولیت پذیر باشند.
غرور را کنار بگذارید و از همه کمک بگیرید
در آخر، یکی از مهمترین نکات در تهیهی چک لیست این است که نه تنها از حرفهایها، بلکه از زیردستان خود نیز کمک بگیرید. بیشتر خطاهای ممکن به احتمال زیاد توسط زیردستان، تازهکارها و آماتورها رخ میدهند. پس شما باید تعصب را کنار بگذارید و راجع به خطاهایی که قبلاً توسط آنها ایجاد شده است، سوالاتی بپرسید. این به تهیهی یک چک لیست جامع و بهدردبخور تا حد زیادی کمک میکند.
گاهی اوقات تیمها فراموش میکنند که به بخشی از چک لیست عمل کنند. در مواقعی دیگر، پایبندی به چک لیست را بسیار سخت میدانستند. انگار گفتن بعضی چیزها برای افراد عجیب بود. مثلا برای پرستار که بگوید اگر آنتی بیوتیک به بیمار داده نشده باید همه کارشان را متوقف کنند تا این کار انجام شود. هر کسی در اتاق سبک خاص خودش را دارد، به ویژه جراحان. بعضی ساکتاند، بعضی دمدمی و بعضی پرحرف. تعداد کمی از آنها میدانستند که چطور برای اجرای دقیق برنامهها و کنترل مسائل احتمالی بلافاصله سبک خود را با همه، حتی دانشجوی پرستاری، تطبیق دهند.
اما آیا واقعا چکلیست کمک میکند؟
چکلیست در واقع زمانی به کار میآید که فرد خطاکار، نسبت به خطاهای صورت گرفته پشیمان باشد یا عمدی در کار وجود نداشته باشد. شاید «چک لیست» در اتاق عمل جراحی یا کادر هواپیمایی جواب بدهد. ولی اگر این خطاهای انسانی در سازمانهای فاسد صورت بگیرد، هیچ راهی برای رهایی از آنها وجود نخواهد داشت. اگر متخصصی که تمام این خطاها را مرتکب میشود، در پذیرش خطای خود هیچ مسئولیتی را نپذیرد، طبیعتا کاری پیش نمیرود. متاسفانه آتول گوانده، با یک نگاه سابجکتیو به تمام متخصصها نگاه کرده است. متاسفانه همه مثل خود او نیستند تا اشتباهی که میکنند را بپذیرند. این روزها، دنیای اتوپیایی و مدینهی فاضلهای که گوانده در آن سیر میکند، وجود ندارد. متخصصها دروغ میگویند، حرفهایها تقصیر را گردن زیردستان خود میندازند و کارمندها هر روز به خاطر بیکفایتی رئیس خود بازخواست میشوند.
زمانی در شرکتی کار میکردم که تقریباً مسئولیت تمام کارهای اداری رئیس با من بود. از نوشتن ایمیلهای تجاری گرفته تا بستن قراردادها و… . ارسال ایمیل، گاهی توسط من و گاهی توسط رئیسم انجام میشد. زمانی که ایمیلها را بهاشتباه برای شخص دیگری ارسال میکرد (یا ارسال نمیکرد و به او یادآوری میکردم) تنها اتفاقی که میفتاد، داد شنیدن بود. این روزها، علاوه بر تکنولوژی، حماقت نیز رشد قابل توجهی داشته که تهیه یا تهیه نکردن یک چکلیست، زیاد به رفع آن کمکی نمیکند. امیدواریم که روزی برسد، همه علاوه بر نظم، مسئولیت پذیر نیز باشند و به کمک یکدیگر، رشد کنند.