افتادن به ورطهی شعاری بودن، چیزی است که همیشه آثار هنری با زمینهی نقد اجتماعی را تهدید…
من، علی علیرضایی، زادهی دوازدهم خرداد 1373 ام. علاقهی ویژهای به ادبیات، سینما و موسیقی دارم. توی رشتهی مهندسی صنایع تحصیل کردم اما قبل و بعدش همیشه زندگی خودم رو با هنر پر کردم. نویسندگی، تئاتر، طراحی، خبرنگاری و حالا مرورنویسی، شاخههایی بودن که بهشون پرداختم اما بیشتر از همهی اینها زندگیم با ادبیات و به طور جدی شعر تعریف میشه و انتشار سه کتاب در سبک غزل پستمدرن اصلیترین فعالیت ادبی من تا امروز بوده.
امیدوارم که هنرمندانِ این سرزمین، تا سالهای سال زنده و سرافراز باشند؛ اما بالاخره مرگ، تقدیر محتوم…
بعضی از کتابها هستند که چندژانره نیستند و در یک قالب معین و خاص نوشته شدهاند؛ اما…
همانقدر که خواندن کتاب، جذاب و هیجانانگیز است، بعضی اوقات، نوشتن درمورد کتاب هم حس بینظیری به…
خیلی بعید است که هر چیزی را هم فراموش کرده باشید، داستان «قصهی عینکم» از ادبیات دبیرستان…
اگر بشنوید که نویسندهی کتاب «بازگشت به پنج رود»، شخصی به نام آندری ولوس است، احتمالا فکرش…
بعید است که حتی اگر حداقل یکی دو بار هم به فکر جامعهی دور و برتان افتاده…
شاید در ابتدا با شنیدن اسم کتاب «آکابادورا» (به زبان ایتالیایی: Accabadora) و علیالخصوص زیرعنوان آن، یعنی…
کشتن کتابفروش؟ شاید پیش خودتان بگویید این هم شد اسم؟ مگر همان مرگ مولف رولان بارت بس…
شاید حیرتزده شوید اگر بخواهید تصور کنید که یک داستان کارآگاهی با زمینهی فلسفی نوشته شده است…