اگر مخاطب یا هوادار تخصصی انیمیشن و کارتون باشید یا نباشید فرقی ندارد؛ زیرا احتمالا جمله‌ی معروف باز (Buzz Lightyear)، شخصیت مشهور انیمیشن داستان اسباب‌بازی (Toy story) را شنیده‌اید که هنگام پرواز می‌گفت: «به سوی بی‌نهایت و فراتر از آن…» اما این جمله چه ارتباطی به مطلب حاضر ما دارد؟ مگر کتاب «بی‌حد و مرز» اثری مربوط به داستان اسباب‌بازی است و یا اساسا ارتباطی به فضای داستانی یا انیمیشن دارد؟ قطعا خیر! پاسخ این سوال در آن‌جاست که جمله‌ی مذکور، از نظر ما بهترین توصیف برای مضمون کتاب بی‌حد و مرز است. چه‌اینکه بسیار شنیده‌ایم، حتی دانشمندان بزرگ بشریت مانند انیشتین هم تنها چند درصد از ظرفیت ذهنی مغز خود را به کار گرفته بودند و به چنان موفقیت‌هایی دست یافتند. این مسئله نشان می‌دهد که هرچه هم تصور کنیم در استفاده از ذهن خودمان پیشرفت کرده‌ایم، باز جای حرکت به سمت بی‌نهایت و فراتر از آن وجود دارد.

درواقع وقتی با چند درصد می‌توان نابغه نام گرفت، بعید نیست که بتوان با اندکی اضافه کردن به ظرفیت ذهنی خودمان، حداقل تعارضات، مشکلات و فلاکت‌های زندگی‌مان را به کناری انداخته و درعوض، راهکارهایی خوب برای پیشرفت و بهبود پیدا کنیم. مسائلی که در فیلم مشهور و سوررئال «لوسی» (Lucy) به کارگردانی لوک بسون و با بازی اسکارلت جوهانسون و مورگان فریمن هم به خوبی بیان شده بودند. جیم کوییک، نویسنده‌ی کتاب بی‌حد و مرز هم دقیقا چنین دیدی دارد و در اثر حاضر سعی کرده تا اولا یادآوری کند که توانایی ذهن یک انسان بیش از این‌ها است و ثانیا به طریقی روش‌مند، تمرین شده و امتحان پس داده، راهکارهایی برای نیل به ادعای خود معرفی کند. در همین راستا، جیم کوییک در زیرعنوان روی جلد اثر نوشته است که: «مغزتان را بهبود دهید، همه‌چیز را سریع‌تر یاد بگیرید و بهترین شکل از زندگی خود را بیابید.»

بی‌حدومرز: تکنیک‌هایی برای بهبود عملکرد، کارایی و تمرکز

بی‌حدومرز: تکنیک‌هایی برای بهبود عملکرد، کارایی و تمرکز

نویسنده : جیم کویک
ناشر : میلکان
مترجم : پگاه فرهنگ مهر
قیمت : ۲۴۷,۵۰۰۲۷۵,۰۰۰ تومان

مشخصات کتاب بی‌حد و مرز

بی‌حد و مرز با عنوان اصلی «Limitless: Upgrade Your Brain, Learn Anything Faster, and Unlock Your Exceptional Life»، جدیدترین کتاب جیم کوییک، نویسنده‌ی مشهور آثار خودیاری است که به تازگی و برای اولین بار در آوریل سال ۲۰۲۰ میلادی به انتشار رسیده بود. اما با سرعتی باورنکردنی به اکثر زبان‌های زنده‌ی دنیا ترجمه شد و حتی در ایران نه در یک نشر، بلکه توسط چند نشر مختلف و در نسخه‌هایی گوناگون برگردانی شد. کتاب‌هایی با عناوین نامحدود، بی حد و مرز و نامحدود، سه نسخه‌ای از اثر کوییک هستند که به ترتیب توسط نشرهای کتابسرای میردشتی، نشر نوین توسعه و بهار سبز و با ترجمه‌ی مهدی قراچه داغی، شهلا ثریاصفت و منصور بیگدلی به چاپ رسیده‌اند. اما به نظر می‌رسد که بهترین نسخه‌ی برگردانی شده‌ی کتاب بی‌حد و مرز، مربوط به ترجمه‌ی پگاه فرهنگ‌مهر برای انتشارات میلکان باشد؛ ناشری که در چاپ آثار خودیاری و انگیزشی، ید طولایی دارد.

نسخه‌ی نشر میلکان از کتاب حاضر، مشتمل بر ۳۰۴ صفحه از قطع رقعی است که با جلدی شومیز به چاپ رسیده و در همین مدت کوتاه، چهار بار تجدید چاپ گردیده است. بی‌حد و مرز، جدای از اقبال مخاطب عامه، ستایش‌های زیادی را از جانب افراد مشهور حوزه‌ی کتاب کسب کرده است؛ برای مثال ویل اسمیت، بازیگر مشهور مجموعه‌ی فیلم‌های «پسران بد» درمورد کتاب می‌گوید: «جیم کوئیک می‌داند که چگونه به عنوان یک انسان ما را به بیشترین بازدهمان برساند.» سایمون سینک، مشاور و سخنران انگیزشی برجسته، کتاب را «وسیله‌ای برای باهوش‌تر شدن ما» می‌داند؛ دکتر دانیل ایمن، روانپزشک مشهور، ادعای بزرگی را مطرح می‌کند: «به کسی بیش از کوویک و برنامه‌های او برای بهینه‌سازی عملکرد مغز اعتماد ندارم!» دکتر رودی تانزی، محقق بیماری آلزایمز درمورد کتاب می‌گوید: «این کتاب مکاشفه‌ای در زمینه‌ی یادگیری محسوب می‌شود.» و درنهایت، دکتر مارک هایمن، رئیس دپارتمان نوآوری کلیولند آمریکا، واقع‌نگرانه‌ترین نظر را راجع به کتاب حاضر می‌دهد: «هیچ قرص نبوغی وجود ندارد، اما جیم به شما فرآیند ساختن بهترین مغز و روشن‌ترین آینده را می‌دهد.»

نابغه‌ها دُم ندارند!!!

حالا بعد از این همه ستایشی که از نویسنده‌ی کتاب حاضر کردیم و علی‌الخصوص در نقل قول‌ها خواندیم، احتمالا تصور کرده‌اید که جیم کوییک یک موجود فرازمینی است؛ اما در کمال تعجب باید بدانیم که اتفاقا جیم کوییک در کودکی و بر اثر یک آسیب مغزی، دچار مشکلات عدیده‌ای در یادگیری و درک و فهم شده بود. پس نه‌تنها او یک نابغه‌ی بالفطره نبوده بلکه اول از همه به دنبال درمان مشکلات خود بوده و بنا به همین نکته توانسته تکنیک‌ها و فرآیندهای مختلف فرمی برای بازی ذهنی و بالا بردن توانایی‌های ادراکی خودش بسازد. و از آن‌جا که انسان‌ها مشابهت‌های زیادی با هم دارند، طبیعی‌تر از طبیعی است که جیم کوییک بتواند نسخه‌های تمرینی خودش را به صورت عمومی -و نه خاصه- برای بسیاری از انسان‌ها تجویز کند. حتی بعید نیست اگر که با درک دوران کودکی جیم کوییک، بتوانیم زندگی او و نوع پیشرفت حرفه‌ای و ساخت روش‌های تمرینی و آموزشی‌اش را بازنمودی از جبار عسگرزاده‌ی خودمان (ملقب به جبار باغچه‌بان) فرض کنیم.

کوییک هم‌اکنون یکی از برترین مدرس‌های حوزه‌ی خودیاری است که روش‌های خود را در حوزه‌های مختلفی مانند مطالعه، تندخوانی، ارتقای حافظه، ارتقای عملکرد مغزی و… بسط داده است و به همین واسطه توانسته افراد مشهور، دانشجویان، دانشمندان، میلیاردها، مدیران و… را پای صحبت‌های خود بکشاند. البته جدای از جلسات خصوصی، کوییک سعی دارد تا اطلاعاتش را به عموم مردم هم انتقال دهد و در همین راستا او ورای همکاری با سازمان‌های مشهور و مختلفی اعم از هاروارد، نایک، ویرجین، استودیو Fox و… به روی صحنه می‌رود و در رسانه‌های عمومی، برنامه‌های خود را به اشتراک می‌گذارد. همچنین برنامه‌های او به صورت مجازی نیز در دسترسند و هم از یوتیوب و هم از سایت او به نشانی https://www.jimkwik.com قابل مشاهده هستند. ویدیوهایی آموزشی که رکورد ۵۰۰ میلیون بازدید را پشت سر گذاشته‌اند.

بخش‌های کتاب بی‌حد و مرز

اما بعد از این همه صحبت جنبی درمورد کتاب حاضر، شاید بد نباشد که دقیق‌تر بدانیم کتاب بی‌حد و مرز درمورد چه مسائلی است و چگونه جلو می‌رود؟ بی‌حد و مرز به چهار بخش اصلی که خودشان از ۱۵ فصل مشتق شده‌اند تشکیل شده است. کتاب بعد از یک پیشگفتار مترجم و مقدمه‌ی کوییک وارد بخش اول می‌شود. کوییک در این بخش می‌خواهد از مخاطب خود بخواهد تا ذهنش را خالی کند، بنابراین ابتدا بی‌حد و مرز شدن را آموزش می‌دهد، سپس اهمیت این کار را توضیح می‌دهد و درنهایت به آموزش روش‌های باقی نگه‌داشتن آموزه‌های خود در این کتاب (و سایر کتاب‌ها) می‌پردازد. در بخش دوم، کوییک یک ذهن خالی شده از مخاطب در اختیار دارد که می‌خواهد آن را بی‌حد و مرز کند. اما در این راه ابتدا باید مخاطب را به جادوی باور، باورمند کند و سپس دروغ‌های معمول مربوط به یادگیری که باعث می‌شوند انسان از یادگیری و پیشرفت ناامید شود و درجا بزند را مطرح کند تا مخاطب از آن‌ها دوری کند.

بخش سوم مربوط به همان دروغ‌ها و درواقع روش‌های دوری از آن دروغ‌ها و تاثیرات‌شان است؛ پس کوییک آموزش می‌دهد که چگونه می‌توانیم انگیزه‌ای بی‌حد و مرز داشته باشیم و با قدم‌های سوده و کوچکی، انرژی خود را برای حرکت همیشگی به سوی هدف، ذخیره کنیم. بخش چهارم و پایانی هم روش‌های بی‌حد و مرز بودن است که به نوعی تکنیک‌ها و تمارین مد نظر کوییک را بیان می‌کند و او در این راه از مفاهیم پنجگانه‌ای شامل تمرکز، مطالعه، حافظه، تندخوانی و تفکر استفاده می‌کند. کوییک در این راه پر پیچ و خم بر دو نکته تاکید بسیاری می‌کند که به نوعی پیشفرض‌های پیشنهادی او برای مواجهه‌ی مخاطب با کتاب هستند؛ او معتقد است که باید همیشه مثبت‌نگر باشیم یا در حال حرکت از سمت گزینه‌های منفی به سمت گزینه‌های مثبت باشیم. از طرف دیگر نکته‌ی مهم بعدی این است که او درخواست دارد تا مخاطبان در مقام تقلیدکار نباشند و سعی داشته باشند تا خودشان کشف کنند؛ زیرا از نظرش، کشفِ شخصی عامل پیش‌برنده‌تری است.

تجربه‌گرایی

قبل‌تر هم در بخش‌های بالای این مطلب اشاره کردیم که جیم کوییک به عنوان نویسنده‌ی کتاب بی‌حد و مرز چه‌قدر از سیل مخاطبان بالایی بهره برده است؛ اما شاید لازم باشد برای اینکه بهتر درک کنید مطالب مطرح شده در اثر حاضر حاصل باد هوا نیستند و حاصل تجربه و آزمون و خطا هستند، بدانید که او ۲۵ سال از عمرش را (تاکنون) روی این نظریات و فرآیندها گذاشته است! بله، درست شنیدید! کوییک بعد از ربع قرن آزمایش و نتایج مثبت بی‌شماری که از آزمودن روش‌های خود بر انسان‌های مختلفی از طبقه‌های مختلف اجتماعی و دارای روحیات و خلقیات متنوع انجام داده است، به درجه‌ی اطمینان رسیده و تازه نظریات خود را به صورت کتاب انتشار داده است. نکته‌ای که جای تقدیر زیادی دارد و از سوی دیگر، صحه‌ی بزرگی بر علمی بودن مسائل مطرح شده در کتاب می‌گذارد و به قول معروف، دل ما را از متقن بودن آن‌ها قرص می‌کند.

کوییک در این کتاب، روش‌های مبتنی بر علم خودیاری را با تکنیک‌های انگیزشی درآمیخته و در این راه با مثال‌های واقعی خودش که به صورت میدانی آزمایش شده‌اند، بر آن است تا راه‌هایی را برای تسریع در یادگیری، ارتباط اجتماعی، تمرکز حسی و روانی و… را برای ساخت نتایج سریع و قابل قبول از موقعیت‌های بغرنج و مشکل بسازد و به مخاطب خود پیشنهاد کند. و چه بهتر که به دلیل تنوع نگرش و همچنین تنوع مثال‌های عینی کوییک، با هر سطح فکری، سطح دغدغه، سطح مشکلات و… می‌توانیم به سراغ کتاب حاضر برویم. زیرا کوییک در روش‌مندی خود ابتدا مخاطب را دچار تغییر ذهنیت می‌کند؛ سپس با تزریق انگیزه او را به آزمودن روش‌هایش ترغیب می‌کند و درنهایت وعده می‌دهد که با تداوم انجام روش‌های او، مخاطب به موفقیت بیشتر، بهره‌وری کامل و… در دو سطح شخصی و حرفه‌ای (کاری) دست خواهد یافت.

نقش مدرنیته و عصر ارتباطات در بی‌حد و مرز

شاید بد نباشد در انتهای متن به سراغ چرایی معرفی این کتاب برویم و جدای از تمام مسائلی که تا به این‌جا مطرح کردیم، اهمیت مضاف کتاب بی‌حد و مرز، که شاید مهم‌ترین ویژگی آن باشد را بررسی کنیم. ما در زمانه‌ای زندگی می‌کنیم که پدیده‌های مدرن، بیش از هر زمانی دور و بر بشریت را گرفته‌اند و حتی می‌توانیم ادعا کنیم به صورت غیر مستقیم در حال اثرگذاری و همچنین کنترل کردن ذهن و روح انسان‌ها هستند؛ چه‌اینکه عصر ما عصر ارتباطات نام دارد و ورای هر اخلاقیات و روحیات و فطرتی، این دیتا (اطلاعات) است که ارزش‌مند شده است. بنابراین کتابی مانند بی‌حد و مرز از آن جهت اهمیت دوچندانی پیدا می‌کند که جیم کوییک تلاش دارد تا در آن به سراغ اثرات مخرب مدرنیته‌ی دوران ما برود و نشان دهد که چگونه ذهن فطری انسانی با برخورد دیجیتالیسم، به چیزی مصنوعی و دست دوم تبدیل شده است. کوییک در این کتاب از سیل اطلاعات دیجیتالی، حواس‌پرتیِ دیجیتالی، فراموشیِ دیجیتالی و استنتاجِ دیجیتالی به عنوان مهم‌ترین تخریب‌گران ذهن انسانی نام می‌برد.

این نویسنده‌ی کاربلد معتقد است که تولد و زندگی مدام ما در دنیای فناوری‌آلود، نیازمند یاد گرفتن تفکیک داده‌ها و ابداع روش‌هایی برای فرار از سلطه‌ی دیتا بر خود ذهن است. درواقع جهان ما با انفجار اطلاعاتی، آن‌چنان مشوش و آشفته شده که با میزان کارآیی ذهنی گذشتگان‌مان، نمی‌توانیم زندگی خوب و سالمی داشته باشیم. کوییک مثال جالبی می‌زند؛ او می‌گوید همه‌ی ما می‌دانیم که چطور قلب، ریه، عضلات و استخوان‌های خود را با در پیش گرفتن ورزش‌های جذاب، رژیم‌های غذایی مناسب و… بهبود دهیم. اما در همین مراقبتی که در قبال اندام خود انجام می‌دهیم، یکی از اندام‌های مهم، یعنی مغز خود را فراموش می‌کنیم و غالبا نمی‌دانیم که ذهن هم نیاز به ورزش دارد! بنابراین در دنیایی که همه‌روزه سیلی از اطلاعات خوب و بد، کم و زیاد، به درد بخور و به درد نخور، آن‌هم به صورت پراکنده و طبقه‌بندی نشده به سمت ما سرازیر می‌شوند، ممکن است در ابتدا دچار حواس‌پرتی و سپس دچار فراموشی شویم و نکته‌ی بد این ماجرا آن‌جاست که این حواس‌پرتی و فراموشی از جنس آلزایمر معمول نیستند. بلکه باعث می‌شوند تا فرمان استنتاج ذهنی ما هم از دست «خودِ» ما خارج شده و به شکل نامتعارفی در دستان اطلاعات پیرامون بیفتند.

دسته بندی شده در: