یکی از پرطرفدارترین دستههای رمانی که امروزه مورد توجه بسیاری از مردم قرار میگیرد، رمانهای احساسی هستند. جین آستین اما نویسندهای بسیار زبردست بود که توانست در رمانهایی که مینویسد، عقل و احساس را در کنار هم آورده و تصویری بسیار ویژه از اروپای اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم را ارائه دهد. در این مقاله سعی داریم که شما را با این نویسندهی انگلیسی آشنا کنیم و برخی از آثار او را که به زبان فارسی نیز برگردانده شدهاند را مورد بررسی قرار دهیم.
اگر بخواهیم در مورد اروپای زمان جین آستین و ادبیات در زمان او صحبت کنیم، باید بدانیم که در زمان جین آستین، بیشتر کسانی که در زمینهی نویسندگی در حال فعالیت بودند، در مقابله با منطقگرایی محض، احساسات گرایی را وارد ادبیات کردند و جین آستین توانست این دوره را به نوعی صیقل داده و رمانهای بسیار زیبایی خلق نماید. در ادامه، بیشتر با این نویسنده آشنا خواهیم شد.
زندگینامهی جین آستین
جین آستین ۱۶ دسامبر سال ۱۷۷۵ در همپشر انگلستان به دنیا آمد. او که هفتمین فرزند یک کشیش منطقهای بود، در سال ۱۸۰۵ پدرش را از دست داد و به همین دلیل به همراه مادرش به باث در انگلستان نقل مکان کرد. جین در طول دوران حیات خود از دوران نوجوانی به صورت پراکنده و با نامهای مستعار مختلفی عرضه نمود. البته امروزه بیشتر محبوبیت خانم آستین به دلیل شش رمان محبوب وی به خصوص حس و حساسیت، منسفیلد پارک، اما و لیدی سوزان است.
خانم آستین پس از آنکه به بیماری مبتلا شد و در سال ۱۸۱۷ به منطقهی وینچستر انگلستان کوچ کرد تا به پزشک خود نزدیک باشد ولی متاسفانه پزشک وی نتوانست درمان را به صورت مطمئن انجام دهد و خانم آستین در همین سال فوت کرد. پس از مرگ او کتاب خاطراتش نیز توسط خواهرزاده اش منتشر شد و اتفاقا به یکی از پرفروشترین کتابهای این نویسنده بدل شد. امروزه از بسیاری از رمانهای وی در ساخت بسیاری از فیلمهای سینمایی از سال ۱۹۴۶ به بعد استفاده شده است. جین در طول زندگی خود هیچگاه ازدواج نکرد که در مورد عدم تمایل وی به ازدواج و دلایل آن در ادامه بیشتر صحبت خواهیم کرد.
جامعه مردسالارانه یا زنان متکی به مردان؟
همانطور که گفته شد، جین آستین علاقهی بسیار زیادی داشت تا جامعه را نقد کند و عموما رمانهایش به گونهای نوشته میشد که مردم بتوانند با چشم بازترین جامعهی آن روز انگلستان را ببینند. رمان احساسی در آن زمان بسیار رونق داشت و نویسندگان بسیاری، رمانهایی را صرفا بر پایهی احساسات، مینوشتند. ولی خانم آستین برای اینکه بتواند سنتشکنی کند، عقل و احساس را به صورت همزمان در رمانهایش استفاده کرد.
مهمترین آثار او به نقد جامعهای میپردازد که مردسالار است و یا زنانی را به تصویر میکشد که برای رهایی از محدودیتها تنها راه چاره را ازدواج کردن میبینند. البته این نوع نگاه وی شاید به دلیل نوع محل زندگی و کسانی بود که از نزدیک با آنها ارتباط داشت. اگر بخواهیم سبک نوشتههای خانم آستین را مورد بررسی قرار دهیم، بهترین سبکی که به کارهای وی میتواند شباهت داشته باشد، رئالیسم ادبی است. او در تمامی آثار خود به گونهی تصویری دقیق از جامعهی روز انگلستان را مورد بررسی قرار میداد و در بسیاری از دستنوشتههایی که از وی کشف شد، احساساتگرایی مطلق موجود در جامعه به شدت مورد انتقاد قرار گرفت.
دوری از گوتیک، دوری از احساساتگرایی
رمانهای احساسی درواقع به گونهای نوشته میشدند که نیمی از وجود یک انسان در آن بدون تعریف یا کارایی خاصی رها میشد. منطق! در زندگی عادی احساسات همهچیز نیست و احساساتیترین انسانها نیز گاهی به اجبار، کارهای منطقی و بر اساس تفکر انجام میدهند و به همین دلیل، جین آستین در تمامی آثارش به نحوی از احساساتگراییِ بیمنطق، دوری میجست.
همچنین در آثار او نمیتوان کتابهایی را پیدا کرد که به سبک گوتیک نوشته شده باشد. گوتیک سبکی است که در آن معمولا قهرمان زن داستان در جایی دور از مردم و در قلعهای دورافتاده حبس شده است و یا دیگر شکلهای این سری از داستانها. واقعگرایی و رئالیسم را میتوان مهمترین ویژگی آثار خانم آستین دانست. مسائلی که باعث موفقیت نسبی وی در زمینههای مختلف علمی و ادبی شدند.
دقت به مسائل مهم و دوری از مسائل بیاهمیت
خانم بنت یکی از قهرمان های اصلی داستان های جین آستین است. وی همواره سعی دارد در زندگی خود از مسائل بیاهمیت به دور باشد و به مسائل مهم اختصاص یابد و به همین دلیل است که در زندگی خود موفق است. تمامی تلاش جین آستین در نویسندگی این بوده است که زندگی خود را از مسائل بیاهمیت دور کند و این دقیقا به نظر خود وی چیزی است که زنان جامعهی انگلستان را از موفقیت دور میکند.
امروزه بسیاری از کتاب های او سرلوحهی زنانی قرار گرفته است که میخواهند بدون متکی بودن به مردان، موفق باشند. جین آستین به خوبی توانسته است، منظور خود از یک زن و یک جامعه موفق را به تصویر بکشد.
سبک نگارش جین آستین
جین آستین به دلیل دوری از هرگونه ادبیاتی که به واقعیات دنیا شبیه نباشد صاحب سبک شناخته شده است. اگر بخواهیم بگوییم که وی در نوشتن از چه کسانی الگو گرفته است، میتوان به همان ادبیاتی اشاره نمود که در بخشهای پیشین به آن اشاره کردیم. او سعی کرده است تا با مطالعهی کتابهای واقعگرایانه و احساسگرایانه، بهترین و بیشترین حس واقعی را به خوانندگان انتقال دهد. پس از این لحاظ به عنوان نویسندهای صاحب سبک شناخته میشود.
برای اینکه بیشتر با جین آستین آشنا شوید، بهتر است بدانید که وی در هیچکدام از کتابهایش به هیچ عنوان زیادهروی و اغراق نکرده است، مخاطب خود را از جامعه نترسانده و سعی کرده است به عنوان نویسندهی رمان، کار خود را به صورت کاملا واقعگرایانه انجام دهد. جین آستین را میتوان به عنوان یکی از موفقترین کسانی دانست که در نگارش سبک نو توانسته است موفق باشد. برای اینکه بتوانید سبک خاص کتابهای جین آستین را مشاهده نمایید، میتوانید کتابهایی مانند احساس و احساسگرایی که به اشتباه به عقل و احساس ترجمه شده است را تهیه کرده و مورد استفاده قرار دهید.
کلام آخر
نویسندگان، مهمترین عنصر یک جامعه به شمار میروند و در کل کسانی که در این زمینه در حال فعالیتند، کسانی هستند که در آینده به عنوان راوی بخشی از جامعه شناخته میشوند. همانطور که گفته شد جین آستین به عنوان نویسندهای که توانسته است به خوبی روایتگر داستان انگلستان و جامعهی انگلیسی در اواخر قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم باشد شناخته شده است و آثار بسیاری از وی به جای مانده است. بسیاری از کتابهای آستین به فارسی روان برگردانده شدهاند که از پرفروشترین آنها میتوان به عقل و احساس اشاره نمود.
خانم آستین در خانوادهای مذهبی چشم به جهان گشود. او در ادامه به دلیل مشکلاتی که پس از فوت پدرش پیش آمد به شهری دیگر رفت. جین از نوجوانی به نویسندگی علاقمند شد. او به دلیل علاقهای که به هنر نویسندگی و ذات حقیقت جویانه داشت، توانست سبکی جدید را در ادبیات غربی وارد کند. سبکی که به آن رئالیسم ادبی نیز گفته میشود. در جامعهای که به شدت، افراد درون آن به احساسات اهمیت میدادند، جین توانست حقایق جامعه را با داستانهایش روایت کند.
شما میتوانید کتابهای این نویسنده را در صفحه جین آستین در کتابچی ببینید.