اگر به ادبیات فانتزی علاقهمندید و داستانهایی را که موضوعی در فضای جادویی، تخیلی و فانتزی دارند میپسندید، به شما کتاب درباری از خار و رز را پیشنهاد میکنیم. در این مقاله شما را بیشتر با درک مفهوم داستان فانتزی و تخیلی و به ویژه کتاب داستان درباری از خار و رز آشنا مینماییم.
معرفی ادبیات فانتزی
ادبیات فانتزی یا تخیلی یک حوزه از ادبیات است که وقایع در آن در جهانی خیالی، معمولاً بدون اشاره به نام مکانها، رویدادهای واقعی و تاریخی و یا هر اشارهی دیگری به جهان واقعی صورت میگیرد. ریشهی داستانهای فانتزی معمولاً در ادبیات شفاهی و داستانهای اسطورهای و افسانهای است. داستانهایی که بعدها به ادبیات مکتوب نمایشی تبدیل میشوند. داستانهای فانتزی از قرن بیستم بیش از پیش وارد فضاهای رسانهای مختلف مثل فیلمهای سینما، تلویزیون، انیمیشنهای سینمایی یا تلویزیونی، رمانهای گرافیکی و همچنین بازیهای ویدئویی شد.
وِیژگیهای داستان درباری از خار و رز
در کتاب فانتزی درباری از خار و رز مانند اکثر آثار فانتزی دیگر از جادو یا عناصر دیگر خرق عادت در مقام ساختار اصلی درونمایه، طرح، یا فضاسازی استفاده میشود. موجودات و شخصیتهای جادویی بسیاری نیز در این فضاها وجود دارند که میتوانند کاراکترهای اصلی یا فرعی باشند.
از ویژگی مشخص دیگر در سهگانهی درباری از خار و رز، نقش اصلی خیالپردازی و سوررئالیسم برای شکلدهی فضاها و شخصیتهای روایتگر داستان است. به همین دلیل است که نویسندهی رمان درباری از خار و رز، برای اینکه اثر خود را انسجام ببخشد، نیازی به عناصر تاریخی و یا طبیعی واقعی ندارد. تفاوت این داستان با داستانهای رئال و واقع گرایانه نیز در همین است که ادبیات واقعگرایانه حتماً باید به تاریخ حقیقی و قوانین طبیعی وفادار باشد. اما این عناصر در رمان درباری از خار و رز مورد اعتنا نیستند و جایگاهی ندارند.
فرم کتاب
در سهگانهی درباری از خار و رز، این نویسنده است که تماماً با استفاده از تخیلات و تصورات خود، فضاها، کاراکترها، زمانها و طرحها را میآفریند. هرچند این عناصر همگی به خود نویسنده متکی هستند و ماهیتی غیر واقعی و غیرممکن دارند، اما بیقاعده و چهارچوب هم نیستند. به هر حال اشتراکاتی میان فضاهای فانتزی این رمان و جهان واقعی وجود دارد. زیرا فانتزی و خیالپردازی با ریشههایی که در واقعیت تشکیل شدهاند، رشد مییابند.
در رمان درباری از خار و رز هم وقایع و حقایقی چون زندگی و مرگ، درد و آسیبدیدگی، اندوه و شادی، شکست و موفقیت، نقش تاثیرگذار و کلیدی خود را ایفا میکنند که همگی این مفاهیم متأثر از دنیای واقعی هستند. به واقع اگر چنین اشتراکاتی میان رمان درباری از خار و رز و دنیای واقعی وجود نداشته باشد، نمیتواند حس همذاتپنداری خوانندهای را که در این جهان زندگی میکند، برانگیزد. رمان درباری از خار و رز، از این لحاظ اثری نیرومند است که با ایجاد ماجراجویی در کنار همذاتپنداری خواننده را تا انتهای ماجرا به دنبال خود میکشاند.
دربارهی نویسندهی کتاب درباری از خار و رز سارا جی ماس
سارا جنت ماس، یک بانوی نویسندهی آمریکایی است. جنت ماس فارغ التحصیل رشتهی نویسندگی خلاق و نیز مطالعات دینی در سال ۲۰۰۸ از دانشگاه همیلتون است. این بانوی جوان یکی از نویسندگان فعال در حوزه ادبیات فانتزی است. کتابهای نویسندهی درباری از خار و رز تا چندین میلیون نسخه فروش در سراسر جهان داشته است. او به واسطهی این آثار جذاب، شهرتی بینالمللی یافته است. مجموعهی رمان درباری از خار و رز اکنون سهگانهای جذاب، پرهیجان و پرفروش است که به قلم این نویسندهی بسیار ماهر آمریکایی به نگارش درآمده است.
نگاهی به محتوای رمان درباری از خار و رز
کمتر کسی است که داستان بینهایت جذاب و به یادماندنی دیو و دلبر را نخوانده باشد. اگر شما نیز آن داستان را به یاد میآورید، با خواندن داستان درباری از خار و رز خیلی زود خواهید فهمید که این رمان نیز بازآفرینی داستان دیو و دلبر آن هم در فضای مدرن و امروزی است. به همین علت است که درباری از خار و رز توانسته تا میزان زیادی مخاطب را از سراسر دنیا به خود جذب نماید و اینچنین در سبک فانتزی موفقیتی شگرف را رقم بزند. انسانها همیشه با اتفاقاتی روبهرو میشوند که میتواند مسئولیتی سنگین بر دوششان نهد یا همواره آرمانهایی در سر میپروراند یا خطاهایی مرتکب میشوند که لازم است برای آنها بهایی سنگین بپردازند.
ماجراها و روایتهای داستانی درباری از خار و رز
فایر که دختری نوزده ساله است، مثل هر انسان دیگر از اتفاقات و وقایعی که ممکن است در تاریکی جنگل رخ دهد هراس دارد. او خیلی زود میفهمد که وقتی یک گرگ را در چنین جنگلی از پای درآورده است، باید در ازای آنچه بهای سنگینی را پرداخت نماید. در داستان درباری از خار و رز، فایر، با کشتن گرگی که در اصل، خود موجودی افسانهای آن هم از ردهای بالا بوده، میبایست خود را برای انتقام گرفتن آن هیولا آماده کند.
اینگونه میشود که فایر، قهرمان داستان درباری از خار و رز، در درباری که متعلق به این موجود هیولاوار و در سرزمینی جادویی و افسانهای است، زندانی میشود. دختر قهرمان خیلی زود متوجه میشود که کسی که او را دزدیده و زندانی کرده یک حیوان نیست، بلکه موجودی است از نژاد تاملین، یک نژاد افسانهای که شهرت آنان در مرگ بار بودن و همچنین فناناپذیر بودن است.
عواطف و احساسات انسانی در درباری از خار و رز
با گذشت زمان فایر به فضای این عمارت و این سرزمین افسانهای عادت میکند. احساسات او پس از مدتی نسبت به تاملین تغییر میکند. عطوفت و مهر و محبت برای او جای همه آن احساسات بدبینانه و خصومتآمیز پیشین را میگیرد. این احساسات، رفتهرفته نظر او را نسبت به همهی دروغهایی که دربارهی این سرزمین خطرناک اما زیبا شنیده بود، دگرگون میکند. اما این پایان ماجرا نیست. سایهی شوم و هولناکی که تازگی ندارد، در حال سایهاندازی بر این سرزمین افسانهای است. حال این فایر است که باید راهی را پیدا کند تا بتواند از این واقعهی شوم پیشگیری کند تا شاهد نابود شدن عشقش تاملین و جهان افسانهای و اسرارآمیز او نباشد.
انسانهایی با کالبد هیولایی در داستان درباری از خار و رز!
در آغاز داستان درباری از خار و رز، فایر مرتکب قتل یکی از پریان به نام اندراس میشود که خود را به شکل گرگ درآورده است. فایر در ابتدا در مورد اینکه آن گرگ شاید یک پری رده بالا باشد، در تردید است اما به هر حال برای کشتن او از تیر خاکستر که میتواند یک پری را بکشد استفاده میکند. فایر پوست گرگ را میکشد و لاشهی او را در جنگل میگذارد. تاملین از این موضوع خشمگین میشود و خود را به شکل موجودی غولپیکر درمیآورد که ترکیبی از شمایل شیر و گرگ است و به دنبال قاتل آندراس میگردد.
فایر و نجات از پریان شرور
فایر در سرزمین پریتان، باز هم با پریهای شروری روبهرو میشود که قصد دارند او را شکار کنند و بخورند. این پریان شرور، به کسی ماموریت کشتن او را میدهند. اما فایر با استفاده از ابزار و سلاح هایش خود را از این مهلکه میرهاند. تاملین نیز در حالی که تغییر شکل داده است، با استفاده از پنجههایی قدرتمند، این موجود زشت و پلید را از بین میبرد.
آلیس، فایر را مطلع میکند که آمارانتا با ناخنهایش به چشمهای لوسین آسیب رسانده و صورت او را را زخمی نموده است. فایر به منطقهی پایین کوهستان میرود تا بتواند تاملین را نجات دهد. اما در آنجا با جسد درهمشکستهی کلر بدور روبهرو میشود که میخکوب بر دیوار اتاق پادشاهی گشته است. آمارانتا به دلیل این فکر که شاید کلر بدور، فایر بوده است، کلر بیچاره را شکنجه داده و به قتل رسانده است. آمارانتا اینک از یکی از استخوانها به همراه دندانهای جوریان گردنبندی ساخته و به گردن انداخته است. او اینگونه ضمیر خودآگاه جوریان را برای ابد با خود به همراه دارد.
پایان داستان
فایر میاندیشد که دیگر فانیها خدا را نمیپرستند. از همان زمانی که آدمها از سلطه و بردگی پریان در آمدند، هیچیک از آیینهای مذهبی را به جا نمیآورند. فرقهای که متشکل از زنان و مردان جوان هستند، و نامشان فرزندان برگزیده است، پری والا را پرستش میکنند. یکی از افراد این گروه راهی مرز پریتان میشود تا خود را به پری والا تقدیم کند.
هنگامی که یکی از پریان میمیرد، تاملین متوسل به پاتیل میشود و دعا میکند تا روح او نجات یابد و از دروازهی ابدی بگذرد و وارد سرزمین جاودانهی شیر و عسل شود. فایر معتقد است قدمت این دعا باید از قلمروی فانیها بیشتر باشد. او معتقد است که پاتیل، سرنوشت و مسیر زندگیشان را معین خواهد نمود.