کتاب جز از کل نوشتهی استیو تولتز رماننویس معروف استرالیایی است. این نویسنده دو رمان معروف را به نگارش درآورده که کتاب جز از کل، اولین رمان استیو تولتز به حساب میآید. اثری که در سال ۲۰۰۸ میلادی منتشر شد. دومین رمان او هم تحت عنوان ریگ روان در سال ۲۰۱۵ به زیر چاپ رفت.
این کتاب توانست در مدت زمان کوتاهی به یکی از رمانهای معروف دنیا تبدیل شود و نامزد دریافت جایزهی بوکر شد. کتاب جز از کل که نوشتن آن پنج سال به طول انجامید، اکنون به زبانهای گوناگونی ترجمه شده و در بین دوستداران داستانهای بلند توانسته طرفداران زیادی مجذوب خود کند. این رمان زیبا در ایران توسط پیمان خاکسار در اسفندماه سال ۱۳۹۳ توسط انتشارات چشمه به زبان فارسی منتشر شد. اثری که بیش از ۵۰ بار تجدید چاپ یافته است. در رابطه با ترجمهی آن اینجا نوشتهایم.
آشنایی با شخصیتهای کتاب جز از کل
چپسر دین: او شخصیت اصلی داستان را تشکیل میدهد و درواقع به عنوان یک راوی اتفاقات و ماجراهای این کتاب از دریچهی نگاه او روایت میشود. اساس این کتاب بر پایهی روابط تیره چپسر با پدرش بنا شده است. او از شخصیت و طرز تفکر پدرش فراری است و دور از پدر زندگی میکند و از اینکه روزی مانند او شود سخت میترسد.
مارتین: پدر چپسر یکی دیگر از شخصیتهای اصلی داستان کتاب جز از کل است او ۴ سال از دوران زندگی خود را در کما به سر میبرد. او بعد از به هوش آمدن با حسی عجیب و ناآشنا با محیط اطراف و زندگی خود مواجه میشود. مارتین در این داستان، شخصیتی بدگمان و فیلسوف معرفی شده که سعی دارد باورها و عقاید خویش را به چپسر منتقل کند.
تری: برادر کوچکتر مارتین و عموی چپسر است. کسی که در این داستان یک فردی قوی هیکل و ورزشکار معرفی شده است که بر اثر یکسری ماجراها دست به کار خلاف میزند.
سایر شخصیتهای داستان هم آسترید، کارولین پاتد و ادی که به نوعی در این کتاب به نقش آفرینی پرداختهاند.
سبک داستانپردازی کتاب جز از کل
اما داستان این کتاب چیست؟ و بر پایهی چه موضوعاتی به نگارش درآمده که توانسته مخاطبان زیادی را به سمت و سوی بکشاند؟
کتاب جز از کل در واقع ماجراهایی از جزء یک کلی را به نمایش میگذارد. داستان این رمان به گونهای بیان شده که مخاطب نمیتواند اتفاقات بعدی آن را پیشبینی کند و یا به راحتی از خواندن آن دل بکند. به طور کلی داستان این رمان در جایجای گوناگون تب و تاب به خود میگیرد به طوری که مخاطب از خواندن آن نهایت لذت را میبرد.
این کتاب از معدود داستانهایی است که نویسنده با کش دادن و طولانی کردن ماجرا و اتفاقات آن مخاطب را از ادامه خواندن منصرف نمیکند. ماهیت عمیق و فلسفی این رمان همانند کاوشی ژرف در اعماق روح انسان است گویی که خود مخاطب در بطن این داستان حضور دارد.
داستان کتاب جز از کل
ماجرای این کتاب درباره پدر و پسری بنام مارتین و چپسر دین است؛ و در واقع شخصیتهای اصلی کتاباند که ماجراهای داستان حول محور این دو شخصیت اتفاق میافتد. روایت داستان این کتاب از زبان شخصیت چسپر است که ماجرای زندگی خود و اطرافیان را نقل میکند.
در فصل اول این کتاب، اتفاقات و فراز و نشیبهای زندگی مارتین (ماجرای کودکی، ازدواج و به دنیا آمدن چپسر) از زبان چپسر روایت میشود. چپسر مرحله به مرحله زندگی و ماجراهایی که برای پدرش مارتین اتفاق افتاده را بازگو میکند. مارتین پدر چپسر در ۴ سالگی به کما میرود و در ۸ سالگی به هوش میآید که در این مدت مارتین صاحب برادری به نام تری (عموی چپسر) میشود.
تری یعنی برادر کوچکتر بسیار قوی و ورزشکار ولی مارتین ضعیف و لاغر بوده. بعد از مدتی تری در یک درگیری دچار جراحت میشود و ورزش را برای همیشه کنار میگذارد و برای کمک و حمایت از برادرش یعنی مارتین رو به کار خلاف میآورد؛ که اتفاقات زندگی این دو برادر پس از آن وارد مرحلهای میشود که هرگز رنگ آرامش و خوشی را به خود نمیگیرد.
ماجراها و فراز و نشیبهای فصل اول این کتاب با وجود کشدار بودن برای خواننده بسیار جذاب و دلنشین است. در این فصل اتفاقات، صعود و سقوط انسانها یکی پس از دیگری روایت میشود اما در فصول بعدی ماجرا رنگ و بوی فلسفی به خود میگیرد و با لحنی طنز آمیز به ماجراهای زندگی میپردازد.
نقد راوی فلسفی
انسانها چنان خودآگاه پیشرفتهای پیدا کردهاند که باعث شده از تمام حیوانات دیگر متمایز شوند، ولی این خودآگاه یک محصول جانبی نیز داشته است اینکه ما آدمها تنها موجوداتی هستیم که به این موضوع که روزی میمیریم آگاهی داریم. حقیقت مرگ به قدری ترسناک است که ما آدمها از همان سالهای اولیه زندگی آن را در اعماق ناخودآگاه دفن می کنیم و این موضوع ما را به ماشین هایی پر زور تبدیل کرده است.
کلام پایانی
با تحلیل و نقد کتاب جز از کل به این نتیجه میرسیم که انسانها به دو گروه تقسیم میشوند: گروه اول همان شخصیتهای اصلی داستان چپسر، مارتین و تری دارای اندیشههایی هوشمند، منتقدانه و فلسفهباف هستند و گروه دوم که عموم را تشکیل میدهند مردمی ساده باور با افکار کودکانه هستند و به طرز تفکر این خانواده به ظاهر نابغه هرگز نمیرسند.
مانند قسمتی از این کتاب:
چیزى که نمیفهمیدم این بود که مردم تفکر نمیکنند، تکرار میکنند. تحلیل نمیکنند، نشخوار میکنند. هضم نمیکنند، کپى میکنند.