«فهرست شیندلر» فیلمی است اقتباسی به کارگردانی «استیون اسپیلبرگ» و از رمانی به نام «کشتی شیندلر» از «توماس کنیلی» الهام گرفته شده و در سال ۱۹۹۳ اکران شدهاست. این فیلم سه ساعتهی تماماً سیاه و سفید، فقط در جایی استثناء قائل میشود و رنگ میبازد که لباس دختربچهای را، به رنگ قرمز حقیقیاش میبینیم و این رنگها پیام فیلم است. یک فیلم انسانی و انساندوستانه که با جسارت بیرحمی نیروهای نازی را نمایش میدهد و سرهنگ «اسکار شیندلر» را که تصمیم به احیای اخلاق و وجدان میکند. اسپیلبرگ و تیماش موفق به کسب ۷ جایزهی اسکار، از جمله بهترین فیلم شدند و شهرت جهانی این فیلم، اعتبار چشمگیری برای خود کارگردان را هم به همراه داشت.
دیالوگی که میخوانیم، حرفهای شیندلر است با سرهنگی که چیزی از رحم و شفقت نمیفهمد و در تغییر شخصیتی شیندلر، نقطهی عطف مهمی است:
اسکار شیندلر: قدرت یعنی اون لحظهای که ما توانایی کشتن داریم، اما این کارو نمیکنیم.
آمون: فکر میکنی به این میگن قدرت؟
اسکار: این چیزی بود که امپراتور گفت. یه مردی دزدی میکنه، میبرنش در محضر امپراتور و اون مرد خودشو روی زمین میاندازه. میدونه که قراره بمیره، بنابراین واسه زندگیش التماس میکنه. و امپراتور… اونو میبخشه. میذاره اون آدم بیارزش بره!
آمون: فکر کنم تو مستی!
اسکار: قدرت همینه، آمون! به این میگن قدرت!
فهرست شیندلر از دیدگاه عمومی به عنوان فیلمی سیاسی یاد میشود که سعی در تایید، یا به عقیدهی بعضی، تشدیدِ فاجعهی هولولکاست دارد؛ اما بههرحال فراموش نکنیم که شخصیت اول فیلم یک درجهدار ارتش نازی است که موضوع بحثهای فلسفی کارگردان قرار میگیرد و به عبارتی، نکوهش هولوکاست صرفاً دامنهای برای رسیدن به قلهی اصلی فیلم، یعنی ستایش انسانیت است.
در مطلبی مجزا با عنوان فهرست شیندلر؛ عملیات نجات به معرفی و بررسی مفصلی از فیلم پرداختهایم.