خواندن و دانستن تاریخ ما را با گذشته‌ی پرفراز و فرودی که زمان حال نیز تا حد زیادی به آن وابسته است اشنا می‌کند. تاریخ یک آموزگار به‌حساب می‌آید اما نه یک آموزگار خوش‌اخلاق و باانصاف بلکه آموزگاری خشمگین و بی‌عاطفه که هیچ اهل شوخی و خنده نیست. شاگردان مکتب تاریخ پادشاهان و فرمان‌روایانی بوده‌اند که روزی به قدرت و ثروت رسیدند و روزی دیگر به پستی و تباهی افتادند و درس عبرتی شدند برای دیگران. تاریخ خون دوست دارد و برای همین است که می‌بینیم برخی حاکمان ظالم دریایی از خون به‌پا کردند و آن را به تاریخ پیشکش نمودند تا همیشه بتوانند بر تخت منحوس قدرت تکیه بزنند بدون این‌که واهمه‌ای از عواقب کارهای شوم خود داشته باشند. ما در تاریخ می‌توانیم مشاهده کنیم که چه قدرت‌مندانی که بی‌قدرت شده‌اند و چه بی‌قدرتانی که به قدرت رسیده‌اند، بساط چه سلسله‌هایی که برچیده شد و سفره‌ی چه حکومت‌هایی که پهن گشت و این درباره‌ی کشورهایی که گذشته‌ی دور‌و‌درازی دارند بیشتر صدق می‌کند. ایران یکی از آن کشورهایی به‌شمار می‌رود که تاریخ باقدمت و ریشه‌داری دارد و به همین خاطر گذشته‌اش با رویدادهای خوب و بد زیادی گره خورده است. یکی از دوران‌های ناپسند و ناگوار تاریخ ایران به سال‌های پایانی سلسله‌ی ساسانیان تا پیدایش حکومت طاهریان باز می‌گردد و دویست‌سال را دربر می‌گیرد. یکی از کتاب‌هایی که درست به همین دویست‌سال می‌پردازد دو قرن سکوت نام دارد که به‌قلم دکتر عبدالحسین زرین‌کوب نوشته شده است. ما در این‌جا می‌خواهیم تا خلاصه‌ای از این کتاب را به شما تقدیم کنیم اما پیش از آن بهتر است کمی با دکتر عبدالحسین زرین‌کوب آشنا شویم.

آشنایی با دکتر عبدالحسین زرین‌کوب، نویسنده‌ی دو قرن سکوت

عبدالحسین زرین‌کوب نویسنده و پژوهشگر ایرانی است که در سال ۱۳۰۱ چشم به جهان گشود. او دانش‌آموخته‌ی رشته‌ی زبان و ادبیات فارسی است و در سال ۱۳۳۴ موفق به دریافت مدرک دکتری در این رشته از دانشگاه تهران شد. دکتر زرین‌کوب در دانشگاه تهران ادبیات و تاریخ تدریس می‌کرد و علاوه بر این دانشگاه در دانشگاه‌هایی مانند آکسفورد و سوربن هم به تدریس پرداخت. او صاحب نوشته‌هایی در حوزه‌های تاریخ و ادبیات است که از میان می‌توان به این کتاب‌ها اشاره کرد: دو قرن سکوت، بامداد اسلام، سیری در شعر فارسی، و با کاروان حله.

دکتر عبدالحسین زرین‌کوب در سال ۱۳۷۸ درگذشت.

نگاهی به کتاب دو قرن سکوت

کتاب دو قرن سکوت برای نخستین‌بار در سال ۱۳۳۰ منتشر شد که درباره‌ی سرگذشت حوادث و اوضاع تاریخی ایران در دو قرن اول اسلام از حمله‌ی اعراب تا ظهور دولت طاهریان است و ۱۰ فصل را شامل می‌شود. زرین‌کوب برای نوشتن این کتاب از منابع پرشمار فارسی و خارجی بهره گرفته است.

فصل اول: فرمان‌روایان صحرا

ما در این فصل به‌طور کوتاه درباره‌ی شکوه و عظمت ساسانیان و پستی و حقارت اعراب بیابان‌گرد می‌خوانیم، این‌که چگونه پادشاهان ساسانی قلمروی خود را گسترش می‌دادند و اعرابی را که دور از فرهنگ و تمدن بودند و کاری غیر از راهزنی و غارت‌گری به‌خدمت خود می‌گیرند و از آن‌ها در حفظ راه‌های بازرگانی و بدرقه‌ی کاروان‌های تجارتی استفاده می‌کنند. در این فصل مطالبی نیز درباره‌ی چیرگی ایران بر یمن که در داستان‌های پهلوانی به دشت هاماوران معروف است هم خواهیم خواند.

فصل دوم: طوفان و ریگ

در این فصل درباره‌ی اعرابی می‌خوانیم که با گرویدن به آیین تازه‌ای که اسلام نامیده می‌شود متحد می‌گردند و به زیر یک پرچم گرد می‌آیند. در همان هنگامی که کار اسلام در عربستان بالا گرفته است و هر روز گسترش و طرفداران بیشتری پیدا می‌کند در ایران دوران ساسانی فساد روحانیون و یاغی‌گری‌های نظلمیان سبب تضعیف و تزلزل این سلسله شده است. اعراب مسلمان که پی می‌برند ساسانیان دیگر قدرت سابق را ندارند شروع به تهاجم و تعرض به خاک ایران می‌کنند و با این‌که در ابتدا از سرانجام کار نگران بودند اما با پیروزی‌هایی که به‌دست می‌آورند روحیه و امید خود را تقویت می‌کنند و در نهایت در طی چند جنگ که شرح آن در کتاب آمده به حکومت ساسانیان پایان می‌دهند.

فصل سوم: آتش خاموشی

در این فصل می‌خوانیم که پس از سقوط ساسانیان جنبش‌هایی در نقاط مختلف ایران بر ضد اشغال‌گران ایجاد می‌شود که البته همگی با سرکوب و شکست همراه می‌گردد. نویسنده بیان می‌دارد که مقاومت و مقابله مردم ایران با اعراب برای بازگشت ساسانیان نبود بلکه برای آن بود که ایرانیان نمی‌خواستند در برابر اعراب سر فرود آورند و به پرداخت جزیه مجبور باشند. رفتار خشونت‌آمیز حاکمان عرب با مردم که در زمان بنی‌امیه شدت بیشتری می‌‌گیرد، قتل عمر، قیام مختار، و سقوط بنی‌امیه از بخش‌های دیگر این فصل است.

فصل چهارم: زبان گمشده

در این فصل از دشمنی اعراب با زبان ایرانیان سخن گفته می‌شود چرا که آن‌ها زبان ایرانیان را حربه‌ی تیزی می‌پنداشتند که به وسیله‌ی آن می‌توانند حکومت آنان را به‌ویژه در نقاط دورافتاده به‌خطر بیندازند. از این رو به نابودی کتابخانه‌ها و سوازندن کتاب‌ها روی آوردند و تلاش پیگیرانه‌ای را برای حذف زبان و خطی که ایرانیان با آن می‌گفتند و می‌نوشتند، آغاز کردند.

فصل پنجم: درفش سیاه

در این فصل به ظهور ابومسلم خراسانی و قیام عباسیان بر ضد بنی‌امیه و شکست مروان آخرین خلیفه‌ی این حکومت پرداخته می‌شود. همچنین سرنوشت ابومسلم که در نابودی بنی‌امیه نقش مهم و کلیدی را داشت و قیام‌هایی که بعد از قتل او اتفاق افتاد نیز در این فصل شرح داده می‌شود. قیام‌هایی مانند سنباد و استادسیس که البته با سرکوب وحشیانه‌ی بنی‌عباس رو‌به‌رو می‌گردد.

فصل ششم: در آن سوی جیحون

در این فصل از چگونگی رواج اسلام در ماورالنهر که مردمانش تا چند سال زیر بار این آیین تازه نرفتند آگاه می‌شویم و با گشوده‌شدن شهرهای بخارا و سمرقند توسط اعراب رو‌به‌رو می‌گردیم و این‌که آن‌ها در جریان تصرف این شهرها دست به چه قتل‌ها و غارت‌گری‌هایی زدند. آغاز و پایان قیام مقنع که به سپیدجامگان معروف بود و بر ضد اعراب و به کین‌خواهی ابومسلم شکل گرفت و در خراسان طرفداران زیادی داشت، یکی دیگر از بخش‌های مهم این فصل است.

فصل هفتم: شهر هزار‌ویک شب

در این فصل چگونگی بناشدن شهر بغداد در زمان منصور خلیفه‌ی دوم عباسی بیان می‌شود. منصور بغداد را مدینه‌الاسلام نام نهاد و این شهر تا پایان عباسیان مرکز خلافت باقی ماند. از ظهور و سقوط برمکیان که خاندانی ایرانی بودند و در دوران خلافت هارون و مامون به وزارت رسیدند و از اعتبار و احترام بالایی برخوردار گشتند اما سرانجام مورد غضب خلیفه قرار گرفتند و جان و مال خود را از دست می‌دهند، توضیحاتی نیز آمده است.

فصل هشتم: بانگ رستاخیز

قیام بابک و پیروان او که به خرم‌دینان معروف بودند و همچنین قیام افشین و مازیار از بخش‌های اصلی فصل هشتم است. قیام بابک در سال ۲۰۰ هجری و در دوران خلافت مامون اتفاق افتاد. او در کوه‌های آذربایجان به نبرد با سپاه عباسیان پرداخت و چند سالی با آن‌ها دست‌و‌پنجه نرم کرد اما سرانجام توسط افشین که ایرانی و در خدمت عباسیان بود دستگیر و به فرمان معتصم، خلیفه عباسی، کشته می‌شود. افشین هم مدتی پس از قیام بابک سر به شورش بر می‌دارد اما او هم به نتیجه‌ای نمی‌رسد و کشته ‌می‌شود. در پایان این فصل طاهریان به عنوان نخستین سلسله‌ی ایرانی پس از سقوط ساسانیان روی کار می‌آیند.

فصل نهم و دهم: جنگ عقاید و پایان یک شب

در فصل نهم سخن از بدعت‌ها و بحث‌ها و جدل‌های دینی و فلسفی در دوران ساسانیان و عصر عباسیان گفته می‌شود و توضیحاتی درباره‌ی اندیشه‌های زرتشتی، مانوی، مزدکی و زندقی آورده می‌شود. فصل دهم نیز اوضاع و احوال سیاسی، اقتصادی و اجتماعی به‌طور کوتاه در دوران عباسیان برای مخاطب بیان می‌گردد و در نهایت دو قرن سکوت به پایان می‌رسد.

جملاتی برگزیده از کتاب دو قرن سکوت

آیا این پیروزی شگفت‌انگیز که در جنگ با ایران بهره‌ی عرب گشت و همه‌ی جهان را به عبرت و شگفتی افکند تایید آسمانی بود؟ کسی که به نیروی غیبی اعتقاد می‌ورزد درین باره شک ندارد اما محقق کنجکاوی که برای هر امری علتی روشن می‌جوید این گفته را باور نمی‌کند. این‌قدر می‌توان گفت که آنچه شکست ایران را در این جنگ سبب گشت خلل و فساد داخلی و نفاق و شقاق باطنی بود که بزرگان و سران ایران را به‌هم درانداخته بود و پیرروزی و کامیابی تازیان سببی جز وحدت و اتفاق و عشق و ایمان نداشت و این همه آیینی تازه بود که محمد مردم را بدان می‌خواند.

***

هنوز دویست‌سال تمام از سقوط حکومت ساسانی نگذشته بود که از حکومت عرب جز نامی نماند. سیستان و خراسان و ماوراالنهر که سال‌ها دستخوش بی‌رسمی و بیدادی تازیان بود در این زمان آماده‌ی استقلال می‌شد. امارت و حکومت که مدت‌ها مخصوص عرب بود دیگر همه‌جا حتی در بغداد بیشتر در دست ایرانیان بود. زبان ایرانی که پس از طوفان قادسیه، دو قرن سکوت سنگین را تحمل کرده بود اکنون طلسم خموشی را می‌شکست و خود را در کام کسانی چون حنظله و بوحفص برای سرودن جاودانی‌ترین نغمه‌های ادبیات جهان آماده می‌کرد. در پایان این دوره معتصم با آن‌که بابک سردار آذربایجان را به‌دار آویخته بود، با آن‌که مازیار امیرزاده‌ی طبرستان به‌قتل رسیده بود باز ققنوس ایران از زیر خاکستر سر برمی‌آورد.

دسته بندی شده در: