ادبیات «پادآرمان شهری» یا همان «دیستوپیایی» همواره برای خوانندگانِ خاورمیانه‎ای از جذابیت‌های خارق‌العاده‌تری برخوردار بوده‌اند. چراکه در هریک از آثار پادآرمان شهری، خواننده می‌تواند دست‌کم یک مولفه را شناسایی کند که در زندگی‌اش به طور روتین تکرار می‌شود و از ویژگی‌های پذیرفته شده‌ی جامعه‌اش به حساب می‌آید.

در آثار دیستوپیایی نویسنده، جهانی را به تصویر می‌کشد که در ظاهر آرمانی است و خوب طلقی می‌شود. اما در اصل و در باطن، تمامیت جامعه را ویژگی‌های منفی تشکیل داده‌اند. در این داستان‌ها، شخصیت‌ها در زیر سلطه‌ی حکومت‌ها در حال له شدن هستند و عموما تمام اعمال آن‌ها کنترل می‌شود. در این‌گونه داستان‌ها «فردیت» و «هویت مستقل» معنایی ندارند و تنها همبستگی در هدف خدمت به جامعه و حکومت است که مهم است. عواطف انسانی و احساسات به طور کلی کنترل می‌شوند و گاهاً به هدف از بین بردن هرگونه احساس، انسان‌ها به صورت ژنتیکی دست‌کاری می‌شوند تا به کارگرهایی ماشینی تبدیل شوند که تنها هدف و انگیزه‌ی آن‌ها در زندگی، خدمت به دولت است. در مقابل، روابط انسانی از اهمیت پایینی برخوردارند و گاهاً برقراری هرگونه ارتباط نزدیک جرم به حساب می‌آید و ممنوع است.

دیستوپیاها یا پادآرمان شهرها نقطه‌ی مقابل آرمان شهرها هستند. در آرمان‌شهرها نویسنده جهانی خیالی را به تصویر می‌کشد که در آن همه چیز در بهترین و ایدئال‌ترین حالت خود قرار دارد. آثار پادآرمان شهری معمولا با پیش‌زمینه‌های سیاسی و به منظور نقد حاکمیت موجود نوشته می‌شوند. نویسنده‌ها در این آثار سعی دارند به خوانندگان، رسیدن آینده‌ای که در آن دولت کنترل کامل را به دست گرفته و به خوشایند خود در هر عمل انسان‌ها دخل و تصرف می‌کند را هشدار دهد.

در این مطلب به معرفی هفت اثر از برترین آثار ژانر دیستوپیا در طول تاریخ پرداخته‌ام. از بیشتر این آثار، اقتباس‌های سینمایی بسیار مشهوری نیز وجود دارد.

۱۹۸۴ اثر جورج اورول

نوشتن مطلبی راجع‌به برترین کتاب‌های دیستوپیا بدون اشاره به شاهکار «اورول»، «۱۹۸۴» کار بیهوده‌ای به‌نظر می‌رسد، اینطور نیست؟

«۱۹۸۴»، پیش‌بینی اورول برای آینده است. «جورج اورول» نویسنده‌ی سرشناس انگلیسی این کتاب را در سال ۱۹۴۸ نوشته است. در این رمان، شاهد جامعه‌ای هستیم که زیر نظر تسلطی غیرقابل باور سرخم کرده است. در این دنیا همه چیز زیر نظر «برادر بزرگ» است. برادر بزرگ بر اعمال همه نظارت می‌کند. شما همیشه زیرنظر هستید، از لحظه‌ای که چشمانتان را باز می‌کنید توسط دوربین‌ها در حال مشاهده شدنید. پادآرمان‌شهری بر زیر سلطه‌ی حکومتی توتالیتری.

شخصیت اصلی و قهرمان این کتاب «وینستون اسمیت» کارمند وزارت حقیقت است. کار وینستون بازنویسی حقایق و بازنویسی تاریخ است. او تمام کتاب‌ها و روزنامه‌ها را نگاه می‌کند و وقایع تاریخی را از نو، به صورتی که به نفع برادر بزرگ باشد بازنویسی می‌کند و نسخه‌های اصلی این روزنامه‌ها و مجلات را نابود می‌کند.

وینستون با هر دروغی که می‌نویسند بیشتر دستخوش تغییر می‌شود و در صدد این بر می‌آید که نارضایتی‌اش از نظام حاکم را نشان دهد. او تصمیم می‌گیرد عصیان کند و در این زمان است که متوجه می‌شود تنها نیست. در همین میان کتابی به دست وینستون می‌افتد که قرار است تمام ذهنیتش را تغییر دهد و او همراهانش را در قیامی که در پیش دارند یاری دهد.

دنیای قشنگ نو اثر آلدوس هاکسلی

«دنیای قشنگ نو» شاهکار «آلدوس هاکسلی» در سال ۱۹۳۲ منتشر شده است.

اتفاقات این کتاب در سال ۲۵۴۰ در شهر لندن اتفاق می‌افتند. در این دوران، علم، به خصوص علم روان‌شناسی و مهندسی ژنتیک پیشرفت قابل توجهی کرده است و دولت به آفرینش انسان‌هایی با ویژگی‌ها و قابلیت‌های از پیش تعیین شده می‌پردازد. در دنیا صلح کامل برقرار شده و هیچ چیزی تحت عنوان جنگ، بیماری و فقر وجود ندارد. اما صلح جهانی به چه قیمتی؟ در مسیر رسیدن به صلح تمام عناصری که هویت بشر امروزی را تشکیل می‌دهند قربانی شده‌اند. دین، هنر، فرهنگ، خانواده، دانش، فلسفه و تاریخ. همه‌ی انسان‌ها خوشبخت هستند و احساس شادی می‌کنند و تمام برنامه‌های اجتماعی با هدف کاهش رنج و ایجاد احساس خوشبختی و شادی صورت می‌گیرند. همه زندگی مرفهی دارند و هر عاملی که باعث به وجود آمدن احساسی ناخوشایند و احساس ناراحتی شود سریعاً از بین خواهد رفت.

در دنیای قشنگ نو، فرایند تولید مثل امری منسوخ شده و شرم‌آور است. تمامی انسان‌ها به سبب پیشرفت‌های علم ژنتیک و به صورت مصنوعی در کارخانه‌جات تولید و در چهار رده‌ی متفاوت مانند محصولات کارخانه، تولید می‌شوند. آلفاها، بتاها، گاماها و اپسیلون‌ها. هرکدام از این گونه‌ها قابلیت‌های متفاوت و درجات متفاوتی دارند.

شخصیت اصلی رمان «برنارد مارکس»، یک روان‌شناس آلفا مثبت است که بخاطر یک ناهنجاری تصادفی جسمانی، همواره خود را از جامعه جدا می‌بیند.

ما اثر یوگنی زامیاتین

«ما»، دیستوپیای شیشه‌ای «یوگنی زامیاتین» است. کتاب ما، یادداشت‌های روزانه‌ی D-503، ریاضیدان، مهندس و سازنده‎ی انتگرال، یک فضاپیمای عظیم است. انتگرال باشکوهِ D-503 قرار است یادداشت‎‌های او را به کره‌ای دیگر ببرد و مردم آن کره را از زندگی خارق‌العاده و بی‌نقص D بر روی این کره باخبر کند. زندگی‌ای که D آن را بدون هیچ توضیحی پذیرفته است و شیفته‌ی نظم هندسی آن است.

اما دنیایی که D در آن زندگی می‌کند حقیقتا چگونه است؟

دنیایی ریاضی‌سازی شده و محصور در یک دیوار شیشه‌ای عظیم که همه چیز در آن از یک نظم ریاضی و هندسی‌وار پیروی می‌کند. نظمی هندسی و بی‌نقص. افراد در این دنیا نام و هویتی ندارند و توسط مجموعه‌ای از اعداد و حروف از یکدیگر تمایز پیدا می‌کنند. در این دنیا عواطف و بدیهی‌ترین تمایلات انسانی با قوانین ریاضی تشریح می‌شوند. میلیون‌ها نفر، مانند قطعات کوچک‌تر یک ماشینِ بزرگتر، طبق جدول زمانبندی در یک لحظه از خواب بیدار می‌شوند، اونیف‌های یکسان می‌پوشند، همزمان هر لقمه‌ی غذا را ۵۰ مرتبه می‌جوند، همزمان سرکار می‌روند، راهپیمایی می‌کنند و وظیفه‌ی خود می‌دانند که همه همزمان در یک لحظه بخوابند.

همه چیز از جایی آغاز می‌شود که این ریاضیدان که با پشتکار بسیار زیاد به تمام قوانین پایبند است، خانمی را ملاقات می‌کند که با همه متفاوت است. خانمی به نام I که لوله‌های کاغذی دودزای باستانی دارد، لباس‌های رنگارنگ می‌پوشد و تمام معادلات ذهنی ریاضیدانِ ما را برهم می‌زند. حضور این زن باعث می‌شود ریاضیدان ما به مهلک‌ترین بیماری باستانی مبتلا شود، یعنی «داشتن روح». اما نگه داشتن چنین راز بزرگی، آن‌هم در شهری که همه‌ی دیوارهایش از شیشه ساخته شده‌اند چگونه امکان‌پذیر است؟

خواننده در طول کتاب شاهد به وجود آمدن هویتی مستقل در انسانی ماشینی است که در تمام زندگی‌اش تمام سازوکارش تنها خدمت به ولیِ‌نعمت بوده اما اکنون به تازگی خود را به عنوان موجودی مستقل و دارای فکر و روح شناخته است. برای D درک حقیقت هستی که چیزی ناخالص و بدون نظم هندسی است، بسیار سخت و طاقت‎فرسا است. شکستن دیوارهای درونی D که تمام روح او را محدود کرده‌اند برایش کار آسانی نیست. او دچار بحران هویت می‌شود و این دو جنبه‌ی وجودی ریاضیدان، کارگر ماشینیِ شیفته‌ی ولی‌نعمت و انسانِ عاشقِ I  و دنیای ناشناخته‌های پشت دیوار شیشه‌ای، به جان یکدیگر می‌افتند و در جنگی پایان‌ناپذیر، D را ذره ذره از درون می‌جوند.

سرگذشت ندیمه اثر مارگارت آتوود

«سرگذشت ندیمه» رمان پادآرمان شهری بسیار تحسین‌شده‌ی «مارگارت آتوود» است که برای اولین بار در سال ۱۹۸۵ منتشر شد.

بعد از ترور رئیس جمهور و به رگبار بستن تمام اعضای کنگره‌ی ایالات متحده توسط جمعی از مسیحیان بنیادگرا، انقلابی عظیم رخ می‌دهد که همه چیز را دستخوش تغییر می‌کند. در پی این انقلاب و لغو شدن قانون اساسی، حکومت تمامیت‌خواه مسیحی‌ای به نام «گیلاد» امور را در دست می‌گیرد. در این حکومت، آزادی فردی معنایی ندارد و افراد و به خصوص زنان از اهمیت بسیار پایینی برخوردارند. حکومت در تمام امور مردم دخالت می‌کند. ازدواج مجدد، طلاق، سقط جنین و هم‌جنس‌گرایی غیرقانونی هستند و هر دین دیگری به جز دین رسمی کشور منسوخ شده اعلام می‌شود و اعتقاد به آن جرم است.

در پی فاجعه‌ای زیست محیطی بیشتر جمعیت مردان سرزمین گیلاد عقیم می‌شوند. حکومت این را نمی‌پذیرد و اظهار می‌دارد مردان هیچ مشکل باروری‌ای ندارند، اگر مشکلی هست از جانب زنان است. به دنبال این اتفاق و کاهش جمعیت، زنان باروری که مجرد هستند و یا ازدواجشان نزد حکومت فاقد اعتبار است، در خانواده‌های اشرافی دست به دست می‌شوند و وظیفه‌شان فرزندآوری است. این زنان «ندیمه» نام دارند.

شخصیت اصلی کتاب زنی به نام «آفرد» است و داستان کتاب از زبان او بیان می‌شود. آفرد که سابقاً خانواده، همسر و فرزند داشته است، حالا ندیمه‌ی یک فرمانده است. او در طول روز یکبار اجازه دارد از خانه‌ی فرمانده خارج شود و پیاده به خواروبارفروشی‌هایی برود که در تابلوی خود از تصاویر استفاده کردند. چراکه در جمهوری گیلیاد زنان اجازه‌ی خواندن و نوشتن ندارند. آفرد قبلا فرزندی داشته اما ازدواج او از جانب حکومت پذیرفته شده نبوده و فرزندش از او گرفته و به خانواده‌ی دیگری داده شده است. زندگی آفرد همین است. روزانه یکبار اجازه‌ی بیرون رفتن دارد و دوباره باید به خانه‌ی فرمانده برگردد و امیدوار باشد که برای او فرزندی بیاورد. آفرد در همین پیاده‌روی‌های روزانه با ندیمه‌های دیگر آشنا می‌شود و از وجود گروهی زیرزمینی که با هدف کودتا علیه حکومت شکل گرفته است آشنا می‌شود.

فارنهایت ۴۵۱ اثر ری بردبری

«فارنهایت ۴۵۱» رمان موفق «ری بردبری» نویسنده‌ی آمریکایی است. این کتاب پادآرمان‌شهری در دسته‌ی کتاب‌های علمی‌تخیلی نیز قرار می‌گیرد.

پادآرمان شهری در آینده را تصور کنید که در آن خواندن و نگه داشتن کتاب‌ها جرم است! شخصیت اصلی کتاب آتش‌نشانی به نام «گای مونتاگ» است. کار مونتاگ با آتش‌نشان‌های معمولی تفاوت بسیار زیادی دارد، کار او پیدا کردن و سوزاندن کتاب‌هاست. در این جهان، خواندن هرگونه کتاب و در اختیار داشتن آن جرم محسوب می‌شود.

داستان از جایی آغاز می‌شود که این آتش‌نشان، تصمیم می‌گیرد عصیان کند و با نگه داشتن کتاب‌ها نزد خود و خواندن آن‌ها از دنیایی که در آن گیر افتاده است فرار کند. جامعه‌ای که مونتاگ در آن زندگی می‌کند را افرادی نابالغ، بدون هویت و بی‌اطلاع تشکیل می‌دهند که در زندگی هیچ فکر و دغدغه‌ای ندارند. مردم تمام مدت تحت‌تاثیر داروهای مسکن و داروهای شادی‌آور هستند. هویت مستقل، آزادی بیان و آزاداندیشی در این جامعه بسیار خطرناک است چراکه باعث می‌شود افراد از جامعه کناره‌گیری کنند. دولت و نظام سیاسی سلطه‌گر، عامل اصلی این انحراف و شکل‌گیری این هویت مستقل را کتاب‌ها می‌داند و برای آنکه نگذارد مردم جامعه به درکی بالاتر و آزادی اندیشه برسند، قصد دارد تمام کتاب‌ها را از بین ببرد.

۴۵۱ درجه‌ای است که در آن کاغذ شروع به سوختن می‌کند.

ایستگاه یازده اثر از امیلی سنت جان مندل

داستان کتاب «ایستگاه یازده» در «جمهوری جورجیا» رخ می‌دهد. به دنبال شیوع یک آنفولانزای مسری، ۹۹ درصد از جمعیت جهان جان خود را از دست می‌دهند.

در آغاز کتاب، شاهد روی پرده رفتن نمایش شاه لیر شکسپیر هستیم. «لیندر» بازیگر نقش شاه لیر، به یکباره بر روی صحنه می‌افتد و همه گمان می‌کنند که او دچار حمله قلبی شده. مرگ این بازیگر، شروع مرگ‌ومیر‌های بسیار زیادی است که انگار تمامی ندارند. همسر لیندر نویسنده‌ی کتاب‌های علمی-تخیلی است و داستان‌هایش در آینده و در سیاره‌ای به نام ایستگاه یازده رخ می‌دهند. لیندر قبل از مرگش کتاب ایستگاه یازده را به یکی از بازیگران جوان روی صحنه به نام «کرستن» می‌دهد. بیش از دو دهه بعد از فراگیری آنفولانزا، کرستن با استفاده از این رمان راهی سفری مخاطره‌آمیز می‌شود.

میرا اثر کریستوفر فرانک

«کریستوفر فرانک» در کتاب میرا مفاهیم عدالت و برابری را به شیوه‌ای برعکس به تصویر می‌کشد و ارز‌ش‌ها را به ضدارزش تبدیل می‌کند.

در این جهان، فرد معنایی ندارید. مفاهیمی مانند فردیت و زوجیت از بین رفته‌اند. تمام فعالیت‌ها و تفریح‌ها در جمع و به صورت گروهی تجربه می‌شوند. جامعه بر فرد مقدم است و هر شخص موظف است به دیگران بیشتر از خود ارزش بگذارد. دیگران همیشه مقدم هستند. افراد وظیفه دارند تمام مدت لبخند به لب داشته باشند و به دیگران لبخند بزنند. اگر از انجام این‌کار طفره بروند، تحت عمل جراحی قرار می‌گیرند که در طی آن نقابی به چهره‌ی آن‌ها زده می‌شود که قابل برداشتن نیست و پس از مدتی جذب صورت می‌شود. در این جهان هرگونه حرف ناراحت‌کننده و یا حتی بیان داستان‌های غم‌انگیز ممنوع است. افراد باید برای یکدیگر مطالب مفرح و خنده‌دار تعریف کنند و مدام دیگران را بخندانند. در غیر این صورت تحت عمل جراحی قرار می‌گیرند.

دسته بندی شده در: